نبرد نیک و بد در میدان اساطیر
محمدعلی علومی/ نویسنده و اسطورهشناس
اساطیر در محتوا بیانگر جنگ نیک و بد است، طوری که همه چیز در ظل و ذیل اهورا و اهریمن قرار دارد؛ به عبارتی تمام پدیدههای مادی و معنوی هستی اعم از انسان – که در اساطیر نقش اصلی بر عهده اوست – تا دیگر موجودات جاندار و بیجان. این در حالی است که عواطف انسان در مواجهه با نیکی مطلق و بدی مطلق، بروز مثبت یا منفی مییابد.
واقعیت این است که ایران ما یکی از چند کانون بزرگ و مهم تمدن و فرهنگ باستان است؛ یعنی ما بهویژه نیاکانمان، از طریق زروانیسم و مهرپرستی و بعدها مانویت و مزدکیت در فرهنگ اقوام همجوار تا دوردستها تاثیرگذار بودهاند.
این مفاهیم تاثیرگذار گاهی از طریق شعر منتقل میشد و میشود. گاتاها (سرودههای زرتشت) چنیناند؛ البته نوع خاصی از شعر هستند که شباهت زیادی به شعر نو نیمایی در روزگار ما دارد.
زمان ظهور زرتشت را سال 600 قبل از میلاد تخمین میزنند و پذیرفته شده که گاتها سرودههای زرتشت یا یاران نزدیک اویند. گاتها هنوز هم با بیان لایهلایه و در قالب شعر در جهان معاصر مورد علاقهاند و تحلیل و تفسیر میشوند. پس میتوان نتیجه گرفت که سابقه شعر در ایران بسیار بیشتر از 3هزار سال است، زیرا گاتهای شاعرانه قطعا بر اساس زمینههای قدرتمند شعر پیش از خود قرار گرفته بود. این مقدمه گفته شد تا بگویم که در ادبیات ایران هنوز هم شعر بیشترین رویکرد و بیان را از اساطیر دارد. با این تفاوت که متناسب با تحولات اجتماعی جهان و در نتیجه میهن ما به ادای مفاهیم مینوی انسانی پرداخته است.
با گذر از ادبیات کلاسیک با هدف رسیدن به ادبیات پس از مشروطه، رویکرد اساطیری در شعر بروزی آشکار و ملموس مییابد. در واقع گذشت زمان و ظهور پدیدههای جدید نهتنها از نقش اسطورهها در شعر نمیکاهد، بلکه با نگاه تطبیقی، توجه بیشتری را به آن معطوف میدارد.