«ماندن در زندان برایم اهمیتی ندارد. فقط میخواهم با وثیقه آزاد شوم تا کلیههایم را به مادرم که بیمار است اهدا کنم.» این اظهارات جوانی است که روز گذشته به اتهام سرقت یک خودروی لوکس محاکمه شد. به گزارش همشهری، اواسط شهریورماه سال 96مردی نزد پلیس رفت و از حادثه ناگواری خبر داد. او گفت: برای فروش خودروی اپتیمایی که داشتم آگهی داده بودم که 3نفر بهعنوان خریدار سراغم آمدند اما با تهدید شوکر من را سوار ماشین کردند و با خود بردند. آنها چند خیابان آن طرفتر من را پیاده و خودرو را سرقت کردند. با ثبت اظهارات این مرد تحقیقات برای کشف خودروی مسروقه و دستگیری سارقان آغاز شد. 45روز بعد مأموران توانستند متهمان را درحالیکه با جعل سند قصد فروش اپتیما را داشتند دستگیر کنند. در این شرایط پرونده آنها برای تصمیمگیری به دادگاه فرستاده شد.
صبح دیروز در جلسه محاکمه که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد ابتدا شاکی بار دیگر شکایتش را مطرح کرد و گفت: 3 متهم روز حادثه آمده بودند تا خودرو را از نظر فنی بررسی کنند اما از من خواستند اجازه بدهم سوار ماشین شوند و دور بزنند ولی من مخالفت کردم و آنها به طرفم حمله کردند و با مشت و لگد به جانم افتادند و من را با خودشان بردند اما چند دقیقه بعد در خیابان گلبرگ رهایم کردند. آنها هم خودم را و هم خودروام را ربودند و حالا باید مجازات شوند. در ادامه این جلسه متهم ردیف اول به دفاع از خودش پرداخت و گفت: قبول دارم که با همدستی دوستانم اپتیما را دزدیدیم و قصد داشتیم با جعل سند آن را بفروشیم ولی ما آدمربایی نکردهایم. ما صاحب ماشین را سوار و کمی آن طرفتر او را پیاده کردیم. وقتی حرفهای او به اینجا رسید شروع به گریه کرد و ادامه داد: در مدتی که در زندان بودم مادرم بیمار شد. او کلیههایش را از دست داده و من میخواهم یکی از کلیههایم را به او اهدا کنم. مهم نیست چقدر در زندان میمانم اما فقط خواهش میکنم من را با سند آزاد کنید تا بتوانم به بیمارستان بروم و کلیهام را به مادرم اهدا کنم.
در ادامه دو متهم دیگر نیز یک به یک در جایگاه ایستادند و از خودشان دفاع کردند و در نهایت ختم جلسه اعلام شد و قرار است قضات دادگاه بهزودی رأی خود را اعلام کنند.
درخواست آزادی برای اهدای کلیه به مادر
در همینه زمینه :