خزر در دوران مرگ زیستی
گپوگفت با محمدرضا فاطمی متخصص اکوبیولوژی دریا درباره آلودگیهای خزر
مریم سمائی
بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی وارد دوران مرگ زیستی خود شده است. دریاچه خزر که عنوان بزرگترین دریاچه جهان را از آن خود کرده و از دومین دریاچه دنیا 5 برابر بزرگتر است روزهای ناخوشی را طی میکند و از انواع آلودگی رنج میبرد. این دریاچه که بین 5 کشور روسیه، ایران، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان محصور است، بهدلیل طبیعت بستهاش منزلگاه جانواران و گیاهان منحصربهفردی است که هماکنون گفته میشود بهدلیل آلودگیها، کاهش سطح آب و تخریب زیستگاهها در خطر انقراض قرار گرفتهاند.
روند کاهشی آب دریاچه
دریایخزر یک دریاچه بسته است که یکمیلیون سال پیش از دریای سیاه جدا شد و تابع شرایط جغرافیایی مناطق پیرامونی قرار گرفت. هماکنون تنها منابع آبی که وارد دریای خزر میشوند آبهای شیرینی هستند که از سرزمینهای اطراف به این دریاچه میریزند.
محمدرضا فاطمی-استاد دانشگاه و متخصص اکوبیولوژی دریا- به همشهری میگوید: ولگای روسیه 70 تا 75درصد آورد آب به دریای خزر را دارد و مابقی آورد آب آن توسط رودخانه کورا در آذربایجان، 2رودخانه در قزاقستان و حدود 200رودخانه کوچک و بزرگ در ایران تأمین میشود. بهرغم اینکه تعداد رودخانههای ورودی از ایران زیاد است ولی عملا حدود 5درصد آب خزر را تأمین میکند.
او با بیان اینکه تنها منبع تأمینکننده آب خزر رودخانههای ورودی آن هستند ،توضیح میدهد: مهمترین رودخانه ورودی به دریای خزر رودخانه ولگا است، بهطوری که نوسانات آب در این رودخانه عامل اصلی بالا و پایین رفتن آب در دریای خزر است. معمولا این نوسانات بهطور دورهای و هر20 تا 30سال اتفاق میافتد. آخرین بالاآمدگی آب دریا در دهه80 اتفاق افتاد. در آن زمان آب دریا حدود 2متر بالا آمد و سواحل ایران را فرا گرفت و بسیاری از ویلاها زیر آب رفتند.
فاطمی به تأثیر کاهش آب ورودی به خزر در کاهش میزان آب دریاچه اشاره میکند و درباره وضعیت ایران در آبدهی به خزر میگوید: در ایران، در برابر تمامی رودخانهها سد احداث شده که این امر آورد دائمی را کاهش داده است. آب در بالادست برای کشاورزی ذخیره و بخشی از آن نیز تبخیر میشود. این اتفاق برای ولگا هم رخ داده است. البته روسیه اطلاعات دقیقی در این زمینه ارائه نمیدهد اما شواهد نشان میدهد که روسیه در حال سدسازی روی ولگا برای کشاورزی است، چرا که گرم شدن هوا، زمینهای یخ زده سیبری را برای کشاورزی مناسب کرده است. اگر کشور روسیه این کار را توسعه بدهد در آینده میزان ورودی آب به دریاچه کم شده و آب خزر شروع به پایین رفتن میکند. شرایط خزر به شکلی است که اگر یک متر آب دریاچه پایین برود سواحل ایران حدود 30متر عقبنشینی میکند و این در حالی است که شمال خزر 3-2 کیلومتر عقب مینشیند و خط ساحلی پایین میرود؛ بنابراین پسروی آب در شمال دریاچه بیشتر خودش را نشان میدهد و به سواحل شمالی خیلی بیشتر از ایران لطمه میزند.
تالابها میمیرند
ادامه حرفهای استاد فاطمی، به فجایعی میرسد که کمآبشدن خزر را به همراه دارد. او میگوید: کاهش آب دریا موجب افزایش غلظت آلایندهها و خشکشدن تالابهای ساحلی میشود. ایران با کاهش آب دریا تالابهای ساحلی خود را از دست میدهد چرا که ما نسبت به 4 کشور دیگر تالابهای ساحلی بیشتری داریم. تالاب گرگان و تالاب انزلی، تالابهای بسیار مهمی هستند که بقا و حیاتشان وابسته به آب دریای خزر است.
خزر رو به قهقراست
حدود 14سال پیش کنوانسیون تهران که کنوانسیون زیستمحیطی دریایخزر بود به امضای 5 کشور حاشیه دریایخزر رسید. براساس مفاد این کنوانسیون کشورها متعهد شدند که از ورود آلایندهها به دریای خزر و تخریب محیطزیست دریا و کاهش منابع آن جلوگیری و با نظر هم، اقدام به اجرای تاسیساتی ساحلی کنند اما در عمل هیچ کار مفیدی از سوی کشورها انجام نشده است.
فاطمی میگوید: هیچ ضمانت اجراییای برای رعایت مفاد کنوانسیون لحاظ نشده و کشورها ملزم به رعایت مسائل زیستمحیطی نیستند. بنابراین هیچ کشوری موارد را به درستی رعایت نمیکند و ما هر روز شاهد افول دریای خزر از نظر زیستمحیطی هستیم. متأسفانه دریای خزر بهشدت آلوده شده و رو به قهقرا میرود. کشور قزاقستان آلایندههای اتمی را به این دریا وارد میکند و روسیه هم حجم عظیمی از پسابهای کشاورزی و صنعتی شامل سموم آفتکش، عناصر شیمیایی و... را به دریا میریزد و نقش مهمی در آلودگی آب دارد. مواد نفتی از سوی کشور آذربایجان وارد آب دریای خزر میشود و حجم عظیمی از آلودگیها را ایجاد میکند.
فاطمی میگوید: با این عملکرد، آیندهای برای خزر وجود ندارد. الان در آینده هستیم چرا که خیلی از منابع دریایی مثل انواع ماهی از بین رفتهاند. منابع زیستی کاهش یافته و تخریبهای فیزیکی زیستگاهها مثل رودخانهها که محل مهاجرت ماهی ها هستند از بین رفته و در واقع ذخایر طبیعی ماهیان رو به نابودی است.
فاطمی معتقد است که خزر وارد دوران مرگ زیستی خود شده است و تا 20سال آینده وضع بدتری را تجربه خواهد کرد. پایین رفتن آب دریا، تخریب زیستگاهها و افزایش انواع آلودگیموجب کم شدن ماهیها شده است و آنها در معرض خطر انقراض قرار دارند.
نقش قوانین در دریاخواری
براساس قانون، ساختوساز تا حریم 60متری دریا و خشککردن دریا برای ساختوساز ممنوع است اما متأسفانه هماکنون در مناطق کمعمق که بهعنوان بانک زیستی هستند ساختوساز انجام میشود. فاطمی اشارهای به موضوع دریاخواری هم میکند و میگوید:سهم دولت در این موضوع بیش از بخش خصوصی است. 40درصد از اراضی ساحلی در اختیار ارگانها و نهادهای حکومتی است. قرار بود برای آزادسازی سواحل دریا اقدام شود اما نهتنها اقدامی نشد بلکه گستردهتر هم شده است و سواحل را سواحلی اختصاصی کرده و درهایش را به روی مردم بستهاند. هماکنون 80درصد سواحل خزر تصرف شده که نیمی از آن توسط دولت انجام شده و تنها 20درصد سواحل آزاد است. متأسفانه وضعیت بهگونهای است که هماکنون وارد حریم دریا هم شدهاند و فقط ساحل مطرح نیست.
متأسفانه دریای خزر بهشدت آلوده شده و رو به قهقرا میرود. کشور قزاقستان آلایندههای اتمی را به این دریا وارد میکند و روسیه هم حجم عظیمی از پسابهای کشاورزی و صنعتی شامل سموم آفتکش، عناصر شیمیایی و... را به دریا میریزد و نقش مهمی در آلودگی آب دارد