آقای عکس!
«بریز و بپاش»، شاید خلاصه دوران مدیریت علی تاجرنیا در استقلال باشد
اميرمحمد يعقوبپور- روزنامهنگار
جشن پشت جشن، مراسم پشت مراسم و نشست پشت نشست؛ این شاید گویاترین چکیده از دوران مدیریت علی تاجرنیا در استقلال باشد؛ کسی که مدیریت در یک باشگاه بزرگ و پر از مشکل را با نوعی کارت دعوت به یک مراسم سرگرمکننده اشتباه گرفته و به جای برنامهریزی برای رشد و اعتلای تیم، دائما در حال کارهایی است که به کمک آنها فقط خودش را بیشتر نشان بدهد. در این میان بودجه هنگفتی که از مسیر هلدینگ خلیجفارس در اختیار مدیران فعلی باشگاه قرار گرفته، دست و بال تاجرنیا را هم برای این خودنماییها باز گذاشته. آنچه در این میان کمترین اهمیتی ندارد، عواقب کارهای پرهزینه آقای مدیر است.
جشن با کدام دلخوشی؟
البته که 80سالگی یک عدد رند است و جان میدهد برای برگزاری مراسم و خوشباشی. خیلی هم خوب. با وجود این، به هر حال برپایی چنین گردهماییهایی نیاز به دل و دماغ هم دارد. جالب است که استقلالیها شهریورماه میخواستند این جشن را برپا کنند، اما شکست سنگین و 7گله دربرابر الوصل باعث شد آنها دست نگه دارند و مدتی کار را عقب بیندازند. در نهایت هم مناسبت 80سالگی با شب یلدا ترکیب شد و مراسمی را بهوجود آورد که بعضی رسانهها هزینههای برپایی آن را تا دهها میلیارد تومان تخمین زدهاند. این مراسم بیش از آنکه یک تقدیر از پیشینه باشگاه باشد، چنان که تاجرنیا دوست داشت، به یک سلبریتیبازی تبدیل شد؛ تا جایی که بهعنوان مثال حامد حدادی فقط یک هفته پس از عقد قرارداد با تیم بسکتبال آبیها و انجام تنها یک بازی برای این تیم، به یکی از مدعوین اصلی مراسم تبدیل شد! همه اینها در حالی است که وضعیت استقلال تفاوت چندانی با گذشته نکرده و این تیم از حیث نتیجهگیری، همچنان در سراشیبی قرار دارد. جشن زمانی آن رونق و شیرینی را دارد که با حال خوب همراه باشد. آیا واقعا امروز چنین احوالاتی در استقلال وجود دارد؟
حراج پول در تیمهای غیرفوتبالی
دیگر سیاست تاجرنیا بهعنوان رئیس هیأتمدیره و سرپرست مدیرعاملی باشگاه، راهاندازی پرشتاب تیمهای غیرفوتبالی استقلال بوده؛ تا جایی که هر هفته شاهد تاسیس یک تیم جدید در یک رشته تازه هستیم. بارها در مورد عاقبت ناخوشایند این قبیل ماجراجوییها صحبت شده. هر زمان پرسپولیس و استقلال سراغ این حوزهها رفتهاند، فقط کلی هزینه و بدهی به جا مانده. حتی مثالهای بیشماری در مورد بزرگترین باشگاههای جهان وجود دارد که هرگز به سمت تیمداری در حوزههای غیرفوتبالی نمیروند؛ از میلان و اینتر و یوونتوس تا سیتی و یونایتد و لیورپول. هیچکدام از اینها اما مانع سیاست تاجرنیا نیست، چرا که او ترجیح میدهد مدام تصاویرش در کنار مدیران فدراسیونهای مختلف و نیز ستارههایی نظیر حسن یزدانی و حامد حدادی ثبت شود. بدیهی است که هر یک از این تیمها کلی مخارج ریز و درشت دارند؛ از هزینه عقد قرارداد تا پول پرواز و هتل و خوراک و پوشاک و سایر مسائل. این همه پول را واقعا چهکسی باید بدهد؟ آیا هلدینگ در جریان چگونگی هزینه شدن پول نفت در این شرایط سخت اقتصادی هست؟
مشکلات فراموششده باشگاه
همزمان با این ماجراجوییهای شخصی اما، باشگاه همچنان با مشکلات ریز و درشت دست به گریبان است. زمین تمرینی آبیها خوب نیست و آنها مدام بین کمپ حجازی و ورزشگاه آزادی در رفتوآمد هستند، یکسری خرید بد خارجی روی دست تیم مانده که از آن جمله باید به نازون و جنپو اشاره کرد، دیدیه اندونگ تا آستانه فسخ قرارداد پیش رفته و از همه مهمتر، پنجرههای نقلوانتقالاتی باشگاه بسته است و با وجود وعدههای مکرر تاجرنیا، نه باز شده و نه تلاش خاصی از سوی باشگاه برای رفع این مشکل به چشم میخورد. شاید هم دلیلش این باشد که مثلا باز کردن پنجره یا حل مشکل چمن، «عکس» ندارد و به درد تاجرنیا نمیخورد!