چطوری کریس
پس از تکرار ملالآور بازيهاي دوستانه با تيمهاي آسيايي يا تيمهاي گمنام، حالا خبر رسيده شاگردان قلعهنويي پيش از جامجهاني قرار است با پرتغال و کريس رونالدو ديدار کنند
بالاخره صدای پای غولها به گوش رسید و حالا قرار است تیم ملی فوتبال ایران مقابل یکی از بزرگان دنیا صفآرایی کند. باید اعتراف کرد که فوتبال ایران مدتها بود در نوعی قرنطینه تدارکاتی حبس شده بود. تکرار ملالآور بازی با تیمهای درجه2 و 3 آسیا یا رقبای گمنامی که نه بلیتفروشی داشتند و نه دستاورد فنی، هوادار ایرانی را به این باور رسانده بود که بازیهای بزرگ، میوههایی هستند که ما اجازه چیدنشان را نداریم. اما خبر روز گذشته مثل شلیک یک گلوله منور در شب تاریک آمادهسازی تیم ملی بود؛ ایران و پرتغال؛ روز ۱۶خرداد ۱۴۰۵ در ورزشگاه دا لوژ.
چرا پرتغال؟ تحلیل یک ضرورت تاکتیکی، اینبار برخلاف همیشه، بازی با پرتغال فقط یک شو یا نمایش تبلیغاتی نیست. اگر به نقشه مسیر تیم ملی در جامجهانی۲۰۲۶ نگاه کنیم، متوجه هوشمندی پشت این انتخاب میشویم. تیم ملی ایران در گروهی قرار دارد که بلژیک، غول زخمخورده اروپا، جدیترین و قویترین رقیب بهحساب میآید. سبک بازی پرتغال، با آن قدرت مالکیت توپ، هافبکهای خلاقی مثل برونو فرناندز و برناردو سیلوا و وینگرهای ویرانگری مثل رافائل لیائو، دقیقترین مدلسازی ممکن از بازی بلژیک است. امیر قلعهنویی که همواره با نقد «بازی با رقبای آسان» روبهرو بود، حالا خودش را در برابر بزرگترین آزمون دوران مربیگریاش قرار داده است. او میداند که برای تابآوردن در برابر خط هافبک بلژیک، باید ابتدا در لیسبون و زیر فشار خردکننده دریانوردان، درس ایستادگی در میانه میدان را پس بدهد.
حالا که به زمان حال و تحلیلهای فنی پرداختیم، بد نیست به عقب برگردیم و ببینیم چرا این تقابل تا این حد برای ما جذاب است. تاریخ تقابلهای ما با پرتغال، تاریخ بلوغ فوتبال ماست. نخستین تقابل ما با پرتغال به سال1351 برمیگردد؛ جایی که در جام استقلال برزیل به مصاف تیم ملی این کشور رفتیم و با نتیجه 3بر صفر بازنده از زمین بیرون آمدیم. اوزهبیو افسانهای یکی از گلهای آن بازی را به ثمر رساند. اما تقابل دوم، فرانکفورت۲۰۰۶ و جامجهانی؛ آن روزها ما تیمی پرستاره داشتیم، اما در برابر نبوغ دکو و پنالتی رونالدوی جوان، کم آوردیم. شکست 2بر صفر در آن مسابقه، پایانی بر رویاهای نسل طلایی فوتبال ایران در آن جام بود. آنجا بود که فهمیدیم فاصله فوتبال ما با سطح اول اروپا، چقدر عمیق است. صحنه خاص آن بازی هم ضربهای بود که کعبی بهصورت فیگو زد و جهانی شد! و اما تقابل آخر، سارانسک ۲۰۱۸ و یکجامجهانی دیگر؛ ۱۲سال بعد در روسیه، همهچیز تغییر کرد. کارلوس کیروش تیمی ساخته بود که از هیچکس نمیترسید. آن شب، علیرضا بیرانوند با مهار پنالتی کریستیانو رونالدو، نهتنها یک توپ که غرور یک ملت را نجات داد. فریادهای «چطوری کریس» که پیش از بازی یک شوخی بهنظر میرسید، در سارانسک به واقعیت پیوست. تساوی یک-یک و آن ضربه ثانیه آخری طارمی که به تور کناری خورد، هنوز هم داغترین حسرت فوتبالی ماست. ما در یکقدمی حذف قهرمان اروپا بودیم. حالا، روز ۱۶خرداد ۱۴۰۵، قرار است فصل جدید این تقابل نوشته شود.