درگذشت فرزند امیر عمرولیث
عمرو بن اللیث یک سال از کرمان بازگشت سوی سیستان. و پسرش محمد که او را به لقب «فتی العسکر» گفتندی، برنایی سخت پاکیزه دررسیده بود و به کار آمده. از قضا در بیابان کرمان این پسر را علت قولنج گرفت بر پنج منزلی از شهر سیستان و ممکن نشد عمرو را آنجا مُقام کند(اقامت کند). برای عمرو نوشته میآوردند از حال پسر. و او هفت شبانهروز گریست و صدقه داد به افراط. روز هشتم شبگیر مهتر مجِّمران دررسید بینامه که پسر گذشته شده بود. زعیم مجِّمران گفت خداوند را سالهای بسیار بقا باد. عمرو گفت: الحمدلله، سپاس خدای را عزوجل که هرچه خواست کرد و هرچه خواهد کند...
ما هفت شبانهروز به دردِ فرزند محمد مشغول بودیم، با ما نه خواب و نه خورد و نه قرار بود که نباید که بمیرد. حکم خدای عزوجل چنان بود که وفات یافت. و اگر بازفروختندی به هرچه عزیزتر باز خریدیمی. اما این راه برآدمی بسته است. چون گذشته شد و مقرر است که مرده بازنیاید.