هدیه شهید به مادرش
مادر شهید معماریان روایت میکند در محرم سال۶۵ در پی حادثهای از ناحیه پا بهشدت آسیب دیدم و از اینکه نتوانستم به نحو شایسته در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) شرکت کنم، به درگاه خداوند ابراز ناراحتی و طلب شفا کردم. صبح روز عاشورا بعد از قرائت زیارت عاشورا در عالم رؤیا دیدم چند نفر از شهدای عزیز ازجمله فرزندم محمد در مسجد المهدی قم به دیدارم آمدند و محمد پس از گفتوگو شال سبزی را که از خدمت سالار شهیدان آورده بود، روی پایم بست. از خواب که بیدار شدم در کمال شگفتی باندها را دیدم که از پایم گشوده شده و شال سبز روی پایم قرار داشت و دیگر دردی احساس نمیکردم.
ماجرای زندگی اشرفسادات منتظری، مادر شهید معماریان در کتاب «تنها گریه کن» آمده است؛ کتابی که رهبری در تقریظش بر آن مینویسند: «همهچیز در این کتاب عالی است؛ روایت عالی، راوی عالی، نگارش عالی.» خوب است به این کتاب رجوع کنیم.
اما آن هدیه شهید به مادرش یک معنا دارد و آن اینکه ما دردها و زخمها و رنجهای شما را میبینیم و همراه اماممان کمک میکنیم که مشکلات حل شود.این ایام منتسب به روز مادر است. خوب است سراغ مادران شهدا برویم و بگوییم برایمان دعا کنند. برای کشورمان و رهبرمان دعا کنند.