لشکر ناکارآمدها
یک حقیقت تلخ: پرسپولیس در اشغال تعداد زیادی بازیکن ناکارآمد و کمثمر است
نمایش پرسپولیس دربرابر پیکان با هیچ متر و معیاری خوب نبود. آنها فقط 3امتیاز این بازی را گرفتند و خلاص. فوتبالی که تیم اوسمار ویرا در ورزشگاه دستگردی بازی کرد، حتی رضایت تیفوسیترین هواداران این تیم را هم به همراه نیاورد. احتمالا سرمربی برزیلی در توجیه این عملکرد، بهانههایی داشته است؛ مثل اینکه باکیچ، سروش رفیعی، محمد عمری و امید عالیشاه در اختیارش نبودند و با تیم ناقصی به مصاف پیکان رفت. اتفاقا بحث بر سر همین است که چرا در چنین مواقعی بازیکنان جانشین نباید بتوانند به مجموعه کمک کنند؟ حقیقت آن است که فهرست پرسپولیس پر شده از اسمهای سنگین اما کماثر که بعید بهنظر میرسد بتوانند به تیم کمک کنند. نمایش آشفته نیمهدوم سرخپوشان مقابل پیکان با حضور حداکثری همین بازیکنان، گواهی بر همین ادعاست.
سرژ اوریه
مدیران پیشین باشگاه پرسپولیس در نهایت ذوقزدگی، از اوریه بهعنوان بهترین بازیکن خارجی تاریخ لیگ برتر ایران نام میبردند. خب البته او کارنامه معتبری دارد، اما این موضوع مربوط به گذشته است. اوریه 32ساله واقعا در قامت یک بازیکن بازنشسته به پرسپولیس آمده. این بازیکن غیراز مشکل بیماریاش که هفتهها او را از فهرست دور کرد، مدام مصدوم میشود و زمانی هم که به میدان میرود، سنگین و ناآماده نشان میدهد. اوسمار ویرا در دربی ناچار شد برای مهار کوشکی از اوریه در ترکیب اصلی استفاده کند، اما بهقدری ناراضی بود که در بازی با پیکان بار دیگر این بازیکن را روی نیمکت نشاند و به براجعه فرصت داد!
یعقوب براجعه
دیگر مدافع راست پرسپولیس هم حقیقتا عملکرد ناامیدکنندهای دارد. حتما باید به جوان فرصت داد و پشت او ایستاد، اما با احتساب فصل گذشته، حداقل نیمفصل کامل است که براجعه در پرسپولیس بازی میکند، با این حال هیچ پیشرفتی نشان نمیدهد. گاهی او ظرف 30ثانیه 2اشتباه بزرگ دارد، بهعنوان یک مدافع کناری کمترین خلاقیتی در کار این بازیکن به چشم نمیخورد، قادر به دریبل زدن مدافع مستقیمش نیست و ارسالهای خوبی هم ندارد. براجعه تقریبا از همه فاکتورهای فوتبالیست بودن بیبهره است، اما به شکلی اسرارآمیز و در کمال خوششانسی، همچنان در ترکیب اصلی سرخپوشان قرار میگیرد. عجیب اینکه بازیکنی با این سطح کیفی، چندی پیش در اعتراض به رقم قراردادش قهر کرده و خانهنشین
هم شده بود!
میلاد محمدی
وضع محمدی به اندازه دیگران اسفبار نیست، اما حقیقتا انتظارات را هم برآورده نکرده. میلاد محمدی گاهی آدم را به حیرت وا میدارد که چطور ممکن است بازیکنی در این سطح، بیش از 70بازی ملی در کارنامه داشته باشد! در تمام عمر فوتبالی محمدی، عملکرد هجومی او ضعیف بوده و بهطور میانگین در هر فصل 2یا نهایتا 3پاس گل ارسال کرده، اما این وضعیت در پرسپولیس بدتر هم شده. از 10موقعیت ارسالی که نصیب او میشود، به ندرت یک سانتر خوب در میآید. شاید اگر سرخپوشان یک گزینه مطمئن در پست دفاع چپ داشتند، میلاد میتوانست ذخیره مناسبی برای او باشد.
یاسین سلمانی
همه گفتنیها در مورد او گفته شده و بیش از این، تکرار مکررات است. یاسین سلمانی ظاهرا سبکی از زندگی شخصی را در پیش گرفته که هیچ کمکی به فوتبال او نمیکند. این بازیکن بهشدت بیانگیزه است و هر بار که برای دقایق کوتاهی به میدان میرود، به خوبی نشان میدهد چرا در این سالها تکتک سرمربیانش را ناامید کرده است. نمایش چند دقیقهای او مقابل پیکان هم از همین دست بود؛ غیرمسئولانه و آسانگیرانه. بازیکنی که در این فرصت باید عطش نشان دادن خودش به کل ایران را داشته باشد، حتی حال نداشت دنبال توپ از دست رفته بدود؛ البته با موهای رنگی!
رضا شکاری
اوایل فصل هر از گاهی بازی کرد و خیلی چنگی به دل نزد. بعد هم درگیر یک مصدومیت مرموز و طولانی شد. حالا تازه شرایط بازگشت به زمین را پیدا کرده و دربرابر پیکان هم چند دقیقهای بازی کرد، اما در کل بعید است آبی از این بازیکن برای پرسپولیس گرم شود. شکاری در این سالها بیشتر یک «اسم» بوده و کمتر خروجی باکیفیت و قابل اعتنایی داشته. سرگرمیاش هم اینستاگرام و کادو دادن و تولد گرفتن و اینهاست که بهکار کسی جز خودش نمیآید.
محمد امین کاظمیان
در دقایق پایانی بازی با استقلال خوزستان، یک گل به آن تیم در هم شکسته و فرو پاشیده زد و تمام! کاظمیان برای بازی کردن در پرسپولیس خیلی باید بهتر از اینها باشد؛ خیلی خیلی بهتر. او در بازی با تراکتور 70دقیقه در زمین بود، اما گزارشگر در مجموع 3مرتبه هم اسمش را صدا نزد. مقابل پیکان هم وقتی کادرفنی سرانجام مجاب شد علی علیپور را تعویض کند، کاظمیان به جای او به بازی رفت و نمایش خوبی نداشت. گاهی بهنظر میرسد این بازیکن 5دقیقه پس از ورودش به زمین، از نفرات فیکس هم خستهتر است!
به این فهرست میشود میلاد سرلک را هم اضافه کرد که در بهترین توصیف، یک بازیکن «معمولی» است. حتی مرتضی پورعلیگنجی هم مدتهاست چیزی بیشتر از یک اسم ندارد. امیدها به 2خرید جوان تیم در تابستان بود که فعلا آنها هم چیزی نشان ندادهاند. نه وحید هاشمیان چندان به مجتبی فخریان و محمدحسین صادقی اعتقاد داشت و نه حالا اوسمار ویرا چنین میکند. حتی بهنظر میرسد هر دو بازیکن به فهرست خروجی نزدیک باشند. این مطلب بلند، با کلی اسم ریز و درشت و تازه آنهایی که از قلم افتادند، قشنگ نشان میدهد در پنجرههای نقلوانتقالاتی پیشین پرسپولیس چه روندی حاکم بوده و این تیم برای بازسازی و ترمیم فهرستش، در پنجرههای بعدی چه کار سختی در پیش دارد!