یک تصویر و 2رویا
سالهای پایانی قرن نوزدهم، پل گالاتا در قلب قسطنطنیه (استانبول) صحنهای زنده از تلاقی سنت و تجدد در امپراتوری عثمانی را به نمایش گذاشته است. شهر میان منارههای سر به فلک کشیده و رفتوآمد قایقها، آرامآرام بهسوی جهانی نو حرکت میکرد. این تصویر که هیچ نشانی از عکاس آن وجود ندارد در فاصله سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ توسط شرکت فوتوگلوب زوریخ تهیه شده و هماکنون در آرشیو کتابخانه کنگره آمریکا در واشنگتن نگهداری میشود. آن سالها استانبول هنوز پایتخت امپراتوری عثمانی بود و با آنکه ریشههای سنت در شریانهای شهر جاری بود، اما نشانههای مدرنیته نیز از گوشه و کنار سر برمیآورد. پل گالاتا در آن دوران نه فقط راهی برای عبور، بلکه مرزی نمادین میان جهانی سنتی و نوگرا بود؛ جایی که نفوذ فرهنگی و معماری اروپایی بیشتر از هر نقطه دیگر شهر به چشم میآمد. یکسوی پل بناهای تاریخی و سنتی ترکیه و آن سوی دیگر را نشانههای مدرنیته گرفته بود. حاکم ترکیه در این دوران سلطان عبدالحمید دوم بود که تا سال 1909زمام امور عثمانی را در دست داشت. دوران او با مجموعهای از تلاشها برای حفظ ساختار کهن امپراتوری عثمانی و همزمان مواجهه با موج مدرنسازی و فشار قدرتهای خارجی همراه بود و سیاستهای او ترکیبی از اصلاحات محدود و کنترل شدید سیاسی بود؛ ترکیبی که شهر استانبول را به 2بخش تاریخی و نوگرا تقسیم کرد. درست در سالهای ثبت این تصویر از قسطنطنیه (استانبول) عثمانی، ایران نیز در مرحلهای حساس از تاریخ خود در سالهای پایانی سلطنت ناصرالدینشاه و آغاز سلطنت مظفرالدینشاه قرار داشت .