انسان بی‌پناه در جست‌وجوی معنا

رمان اعترافات یک قاتل، نوشته‌ یوزف روت، نویسنده برجسته اتریشی و خالق آثاری چون مارش رادتسکی، اثری است درخشان و تلخ درباره سقوط انسان در ورطه گناه، فریب و خودویرانگری.‌ این رمان که سال 1936منتشر شد، یکی از آثار کمتر شناخته‌شده‌ اما عمیق و فلسفی روت است؛ اثری که مرز میان حقیقت و خیال را به ظرافت برمی‌دارد.‌ماجرا از شبی در کافه‌ای در پاریس آغاز می‌شود؛ جایی که مردی مرموز و میانسال، خود را «مردی گناهکار» معرفی می‌کند و در برابر جمعی از غریبه‌ها به روایت زندگی خود می‌پردازد. او از گذشته‌ای دور سخن می‌گوید؛ از کودکی در روسیه، از عشقی ناکام، از حسادت و از گناهی بزرگ‌ ـ قتل‌ـ که تا ابد روحش را در اسارت گرفته است. گفتار او همزمان صادقانه و موهوم است و خواننده نمی‌داند آنچه می‌شنود اعتراف است یا‌ زاده ذهنی تب‌دار.‌یوزف روت، با نثری شاعرانه و طنینی نیچه‌وار در این اثر پرسشی بنیادین را طرح می‌کند: آیا اعتراف، رهایی می‌آورد یا تنها نقابی است بر چهره گناه؟‌روت که خود در تبعید از زادگاهش می‌نوشت و شاهد زوال امپراتوری‌ها و انسان‌ها بود، در شخصیت قاتل، تصویر روح زمانه خویش را بازمی‌تاباند؛ زمانه‌ای سرشار از خودبیگانگی، اضطراب و بی‌پناهی است.‌«اعترافات یک قاتل» بیش از آنکه داستان جنایت باشد، روایت انسان بی‌خدا و بی‌پناه است که در جست‌وجوی معنا، به گناه پناه می‌برد. روت با نگاهی اگزیستانسیالیستی و انسانی، مرز میان قربانی و مجرم را در هم می‌شکند و خواننده را در آیینه گناه، با خویشتن خویش روبه‌رو می‌سازد.‌یوزف روت، روزنامه‌نگار و رمان‌نویس اتریشی است که در سال 1894متولد شد. او اغلب سرگردانی بی‌خانمان‌ها را که به‌دنبال مکانی برای زندگی بودند، به‌ویژه یهودیان و شهروندان سابق اتریش ـ مجارستان قدیم ‌ به تصویر می‌کشید و این از رویکرد سیاسی و تعهد اخلاقی وی ناشی می‌شود که ریشه در شغل روزنامه‌نگاری او داشت.‌رمان اعترافات یک قاتل با ترجمه علی اسدیان در 144صفحه، به بهای 135هزار تومان از سوی نشر ماهی منتشر و تا‌کنون 7بار تجدید چاپ شده است.