بیلیارد باز
قمار زندگی روی میز سبز
بخش قابلتوجهی از اهمیت رابرت راسن (سازنده فیلمهای قابلتوجهی چون «جسم و روح» و «همه مردان شاه») و ماندگاریاش در تاریخ سینما از بیلیاردباز میآید که به کارنامه خالقش معنا و مفهومی مضاعف میبخشد؛ بهترین و مهمترین فیلم راسن که زمانهاش را درنوردید و در گذر زمان بر تلألو و درخشندگیاش افزوده شد.
بیشتر لحظات فیلم در سالن بیلیارد میگذرد و کارگردان فیلم با نمایش جزئیات رقابتها، توالی حوادث و رخدادها و حس و حساسیت شخصیتها درام میسازد؛ آوردگاهی که در آن ادی تنددست با میزانسن راسن بهراستی و به مفهوم مطلق کلمه «خلق» میشود. دیالکتیک روابط شخصیتها و تحول کاراکتر ادی و شخصیتهای مهمی که هریک به شکلی در مسیری که طی میکند تأثیر میگذارند، با کارگردانی راسن به هرکدام از قابهای بهدقت طراحی شده فیلم معنا میبخشد. اتمسفر اندوه و تلخی هر دم فزاینده که شکستدادن بشکه مینهسوتا هم چیزی از آن نمیکاهد، گویی انرژی یکدهه ناکامی و تلخکامی راسن را متبلور و آزاد کرده است. آزاری که ادی در طول فیلم میبیند و از سرخوشی و اطمینان به استعدادش به شکستن جسم (خردشدن انگشتان) و روح (خودکشی سارا) میرسد و بعد ایستادن و درس گرفتن از شکستها بیآنکه از تلخی ماجرا کاسته شود، به فیلم کارکرد جادویی بخشیده است.
داستان این فیلم از آنجا آغاز میشود که شخصیت «ادی فیلسون» بیلیاردباز جوان به نیویورک میرود تا با بشکه مینهسوتا مبارزه کند. بعد از ۳۶ساعت مبارزه ادی که برنده است بهخاطر غرور بازی را واگذار میکند. او با سارا پاکارد آشنا میشود و تا مدتی در سالنهای درجه3 بازی میکند. شبی از یک غیرحرفهای میبرد و دوستان او برای تنبیه ادی، انگشتان او را میشکنند. ادی با دوستانش به لوییزیانا میروند تا در بازی با یک میلیونر علاقهمند به بیلیارد پولی به جیب برنند، اما برت باعث خودکشی سارا میشود. ادی به نیویورک بازمیگردد تا بشکه مینهسوتا را شکست دهد.
راجر ایبرت درباره این اثر گفته است: فیلم «بیلیاردباز» داستان آدمهای شکستخورده است؛ از ادی تنددست گرفته تا سارا پاکارد، دختر لنگ طردشده، چارلی، پیرمردی که آرزویش داشتن یک سالن بیلیارد است، بشکه مینهسوتا، بیلیاردبازی که کارش این است که روزها در سالن بیلیارد بنشیند تا کسی پیدایش شود و شکستش دهد، برت گوردون که فکر میکند برنده است، اما مثل زالوی بازندهای است که از خون برندگان تغذیه میکند. او به ادی میگوید که بازنده متولد شده است، اما ادی در بین این جمع شکستخورده ثابت میکند که میشود برنده بود. با معجزه عشق و یافتن شخصیت، ادی ضدقهرمان کودکصفت و بیریشه ابتدای فیلم در انتها به قهرمانی شکستناپذیر تبدیل میشود.