قصههای کهن
از بزرگان بصره، یکی درآمد و بر بالین رابعه نشست و دنیا را سخت نکوهید. رابعه گفت: «تو سخت دنیا را دوست میداری؛ اگر دوستش نمیداشتی، این همه یادش نمیکردی، که شکننده کالا، خریدار آن بُوَد و هرکه چیزی را دوست دارد، ذکر آن بسیار میکند.»
تذکره الاولیا- عطار نیشابوری