• پنج شنبه 8 آبان 1404
  • الْخَمِيس 8 جمادی الاول 1447
  • 2025 Oct 30
پنج شنبه 8 آبان 1404
کد مطلب : 266122
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/L8Z2A
+
-

گالری نقاشی در کوچه‌های روستا

درباره هنرمنداني كه رنگ شادي و خاطره بر در و ديوار شهر و روستا مي‌زنند

گزارش
گالری نقاشی در کوچه‌های روستا

ليلا شريف | روزنامه‌نگار 

 بوم‌های نقاشی دیگر محدود به گالری‌های خوش رنگ و لعاب و نمایشگاه‌های خاص نیستند که دیدنشان به سختی در برنامه‌های روزمره جای بگیرد. چند‌سالی می‌شود که هنرمندان پای کار آمده‌اند و در حرکتی گره خورده با دلشان، قلم‌مو و رنگ در دست، راهی خیابان‌های شهر و روستا شده‌اند تا این بار دیوار و درهای شهر بوم نقاشی‌شان باشد  و چهره شهر زيباتر شود؛  یکی در اردویی هنری راهی روستایی دور افتاده در سمنان می‌شود و با قلم جادویی‌اش تمام درهای زنگ‌زده و رنگ‌رفته روستا را جانی دوباره می‌بخشد، دیگری در میان شلوغی‌های شهر طرحی نو می‌زند. نقطه مشترک تمام این ایده‌ها، «حال خوب» برای مردم کوچه و بازار است؛ همان‌هایی که در زندگی روزمره چنان فشرده شده‌اند که فرصتی برای پر کردن کاسه چشمانشان از تابلوهای درآمیخته با رنگ و هنر ندارند. این قدم‌ها برای بالا نگه داشتن پرچم هنر و رساندن پیامی به مردم در میان سرعت سرسام‌آور هر روز، همان امضای ماندگاری است که هر هنرمند می‌تواند از خود به جا بگذارد.

درهایی که تابلوی نقاشی شدند
روستای کلیم در استان سمنان تا همین چند ماه پیش روستایی معمولی بود با درهای زنگ‌زده و کوچه‌های بی‌رنگ اما برگزاری یک رویداد خاص، رنگی دیگر به این روستا بخشید. گروهی از هنرمندان جوان راهی این روستا شدند و دیوارها را با نقش و رنگ، زنده کردند. حالا عبور از کوچه‌های روستای قدیمی برای اهالی و مسافران صفای دیگری دارد، هر در فلزی تبدیل به یک تابلوی نقاشی شده است که برای دیدنش نیاز به خرید بلیت نیست. هر بار که اهالی از خانه خود بیرون می‌روند و در دل روستا قدم می‌زنند، فرصت برای تجدید دیدار با نقاشی‌هایی فراهم می‌شود که به یادگار از همت 30هنرمند شناخته‌شده اهل سمنان در روستایشان جا‌گرفته است. نقش زدن بر درهای روستا با استقبال اهالی روبه‌رو شده است تا جایی‌که یکی از ساکنان روستای کلیم با لهجه شیرین خود می‌گوید: «روستا رنگ گرفته و دیدم که از شهر برای دیدن روستا میان.»

نقاشی دیواری‌های بی‌روح شهر
حرکت برای ایجاد تغییر و بخشیدن رنگ زندگی به ساختار زمخت و بی‌روح شهر، هر چند از نظر جغرافیا با تصمیم هنرمندان سمنانی متفاوت است، آن هم ریشه در رنگ‌بخشیدن به ساعت و دقایق مردم در زندگی روزمره دارد. نقاشی با نام «میرزا حمید» بدون اینکه تصویری از خود به جا گذاشته باشد، چند سالی می‌شود که خیابان‌های تهران را با نقاشی‌های سرخ رنگ خود آراسته است. شهرت این نقاش در خیابان‌های شهر بیشتر از صفحه اینستاگرامش است و در هر محله و خیابان ردی از نقاشی‌های ترسیم شده با خاک سرخ به چشم می‌خورد. اندک اطلاعات موجود از نقاش این طرح‌ها، گواه این است که نقاشی‌های سرخ شهر حامل هیچ نگاه نقادانه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیستند و با الهام از نقاشی‌های غارنشینان خلق شده‌اند؛ درست مانند نقاشی زنان و مردان سرخ‌پوشی که هر روز پشت چراغ قرمز چهارراه استانبول به چشمان رهگذران قلاب می‌شود.

دیوارهایی به یاد شهید
در روزهای پرالتهاب جنگ ۱۲روزه، هنرمند «علی‌میر‌مفتاح» مجموعه‌ای از نقاشی‌های دیواری را در تهران اجرا کرد. این آثار بر دیوارهای عمومی شهر نقش بستند تا چهره‌ برخی از شهدای این جنگ در ذهن اهالی شهر حک شود. در روزهایی که شهر درگیر اضطراب بود، نقاشی‌های دیواری میر‌مفتاح به مردم یادآوری می‌کرد که هنوز می‌شود از دل تاریکی، نوری بیرون کشید. آثارش برای بسیاری از شهروندان تبدیل به نشانه‌ای از دوام و امید شد. اگر گذرتان به پل كريمخان زند يا خيابان وليعصر(عج) افتاد، مي‌توانيد چهره يك روز عادي شهداي جنگ را (كه مثل ما رو به دوربين خنديده بودند) در تصوير‌سازي ميرفتاح روي ديوار ببينيد.  تلاش برای چشم در چشم شدن با رهگذران و مردم عادی را می‌توان همان نیروی محرکه آن دسته از هنرمندانی دانست که از هر فرصتی برای به نمایش گذاشتن هنر خود استفاده کرده‌اند؛ گاهی ممکن است این هنر در قامت یک طرح ساده روی در خانه‌ای روستایی عیان شود و گاهی هم زنده نگه‌ داشتن یاد شهدا، رگ‌خواب نقاشی‌های دیواری را به دست می‌گیرد.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید