تیرماه بلافاصله بعد از جنگ، فاطمه مهاجرانی گفت: «اقدامات رژیم صهیونیستی باعث شده که دست موافقان فیلترینگ برای همراهی با این محدودیتها پرتر از همیشه باشد.»او شاید نخستین کسی بود که فشار خارجی را به یک اختلافنظر داخلی گره زد.
مردادماه یعنی کمتر از چند هفته پس از جنگ 12روزه بیانیه جبهه اصلاحات ایران بیرون آمد.
آنها چند درخواست روشن داشتند:
اولا، محدودیت فعالیتهای سپاه
ثانیا، توقف غنیسازی
ثالثا، گستره اصلاحات ساختار سیاسی کشور
این یعنی 3نقطه قوت اصلی کشور در جنگ را هدف گرفتند.
میرحسین موسوی مدتی بعد از جنگ 12روزه بیانیهای نوشت و درخواست کرد «مجلس مؤسسان برای تغییر نظام» تشکیل شود. او عملا هدفی که اسرائیل بهصورت نظامی نتوانسته بود محقق کند، میخواست بهگونهای دیگر محقق شود
بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان غربگرا نیز در همان تیرماه منتشر شد که در آن خواستار «تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکرمانی کشور» شدند.آنها نیز خواستار تغییر آنچیزی شده بودند که اسرائیل با جنگ در پی هدفگرفتن آن بود.
همان مردادماه محمدجواد ظریف در یادداشتی که در نشریه «فارین پالیسی» منتشر شد، درخواست «تغییر پارادایم» و اصلاح از درون را مطرح کرد.
حسن روحانی که پیش از جنگ همگام با آمریکا خواستار مذاکره مستقیم و نتیجه سریع بود و انگار نه انگار که او خود 10سال برجام را برخلاف خواست رهبر درباره زمان این خسارت محض، به کشور تحمیل کرده بود، بعد از جنگ در بیانی تلویزیونی درخواست محدودیت سپاه و رفراندوم در تصمیمات مهم کشور برای محدودکردن رهبری و سپردن صداوسیما و دستگاه امنیتی به مردم را مطرح کرد.
روحانی و ظریف چندماه بعد از جنگ 2تا دوقطبی دیگر را شکل دادند.
روحانی که سابقه چرخ سانتریفیوژ و چرخ زندگی را ساخت و به هر دو در دهه90 ضربه زد، اینبار دوتایی دلسوزی و خانمانسوزی را ساخت. ظریف هم دوتایی موشک و مردم را مقابل هم قرار داد و اشاره نکرد که تنها مدافع مردم در جنگ 12روزه همین سپاه و موشکهایش بود.
عباس آخوندی در مصاحبهای اعلام کرد به جای مذاکره هستهای باید سراغ مذاکره جامع با آمریکا برویم. این سخن بعد از مکانیسم ماشه و شکست همهجانبه ایده مذاکره با آمریکا بود.
ظریف در مصاحبه با النهار لبنان اعلام کرد نیاز به مذاکره همهجانبه داریم. او تلویحا مقصر مکانیسم ماشه را ایران دانست.
حسن روحانی بعد از مکانیسم ماشه در آخرین اظهارنظرش گفت مذاکره برد- برد ممکن است. او بحث تغییرات اساسی در ساختار سیاسی را مطرح کرد و تلویحا سیستم امنیتی کشور را مقصر دانست.
در مجموع
جریان غربگرا دقیقا از بعد از جنگ 12روزه همه خواستههای دشمن را که در جنگ محقق نشده بود یعنی محدودیت سپاه، محدودیت موشک، حذف حق غنیسازی، ساختار نظام سیاسی، محدودیت رهبری و... در دستور کار قرار داد و تلاش کرد به ارکان نظام فشار بیاورد تا اتحاد موجود در کشور شکسته شود و کشور عناصر قدرت خود برای مقاومت را از دست بدهد.
اصرار غربگراها
رفتارهای غربگراها در ایران بعد از جنگ 12روزه جالب توجه است
در همینه زمینه :