
زوج کرجی لبخند را مهمان خانه صدها زندانی کردند
نجات 110محکوم به قصاص در کارنامه زوج خیر

فتانه احدی | روزنامهنگار
سالهاستکارشان شده کمک به زندانیان، از زندانیان جرائم غیرعمد گرفته تا آنهایی که بهخاطر یک لحظه عصبانیت و از کوره دررفتن دستشان به خون آغشته شده است و محکوم به قصاص شدهاند.«ر.ف» و همسرش «م.ح» هردو از خانوادههای متمول و معروف کرج هستند که مدتهاست ثروت خود را در راه کمک به نیازمندان بهکار گرفتهاند؛ از آزادکردن زندانیان گرفته تا تلاش برای نجات بیماران صعبالعلاج و در این مسیر شریک اشکها و لبخندهای خانوادههای زیادی شدهاند. نه اهل مصاحبهاند و نه دلشان میخواهد شناسایی شوند و سابقه شروع کارهای خیرشان به قبل از دهه80 میرسد. این گزارش ماجرای زندگی برخی از زندانیانی است که به کمک این زوج خیر از زندان آزاد شده و زندگی تازهای در پیش گرفتهاند؛ زندانیانی که زوج خیر خیلی از آنها را حتی از نزدیک هم ندیدهاند و وقتی در جریان پروندهشان قرار گرفتهاند، برای آزادی آنها دستبهکار شدهاند.
مرد فراموششده
بیشتر زندانیانی که زوج خیر به کمک آنها رفتهاند، کسانی هستند که از سوی سازمان زندانها یا ستاد دیه به آنها معرفی شدهاند، یعنی زندانیانی که پروندهشان نشان میدهد مجرم بالفطره نیستند و بهخاطر یکاشتباه سر از زندان درآوردهاند. یکی از آنها مردی بود که به جرم قتل 20سال در زندان به سر میبرد و دیگر همه او را فراموش کرده بودند. زوج خیر نام او را در فراخوانی که برای آزادی زندانیان منتشر شده بود، دیدند و بلافاصله برای کمک به وی اقدام کردند. مرد محکوم به قصاص که 20سال پیش بهخاطر عصبانیت و در یک درگیری مرتکب جنایت شده بود، با کمک این زوج توانست از خانواده مقتول رضایت بگیرد و با پرداخت دیه آزاد شود. آقا و خانم نیکوکار حتی بعد از آزادی برای او و خانوادهاش خانهای با وسایل زندگی مهیا کردند تا به سالها زندگی سختش پایان دهند.
زن لجباز
زن میانسالی سالها پیش از سوی دادگاه به تحمل 6ماه زندان و رد مال محکوم شد، اما با اینکه مدت حبسش تمامشد، نتوانست مبلغ ردمال را پرداخت کند و به همین دلیل 10سال در زندان بود تا اینکه با کمک زوج خیر نجات یافت. این زن میانسال بیش از 10سال پیش بهخاطر لجبازی بر سر دعوتنشدن به یک مهمانی، طلاهای خواهرش را به سرقت برد و آنها را به برادر دوستش سپرد، اما وقتی به سراغ آن مرد رفت، او منکر تحویلگرفتن طلاها شد و آنها را پس نداد. وقتی خواهر این زن از او شکایت کرد، وی به حبس و ردمال محکوم شد و به زندان افتاد و بهدلیل گرانشدن طلا، توان جبران خسارت را هم نداشت. بدینترتیب این زن با وجود داشتن یک دختر، 10سال را دور از فرزندش سپری کرد و درنهایت طعم آزادی را چشید.
مرد بدهکار
مرد جوان وقتی بهدلیل ناتوانی در پرداخت بدهی به زندان افتاد، تصورش را هم نمیکرد که زندگیاش تا مرز نابودی پیش برود. او بیش از 16سال در زندان بود و در همان سالهای اولیه همسرش را بر اثر گازگرفتگی از دست داد و از آن سال دختر 7سالهاش در نبود پدر در خانه اقوام نگهداری میشد و او روزها را به امید در آغوش کشیدن دوباره دخترش به شب میرساند.. مرد بدهکار که حالا فردی میانسال شده بود، در زندان اوین بهسر میبرد تا اینکه به همت زوج نیکوکار پس از 16سال آزاد شد. او وقتی به خانه برگشت دخترش دانشجو شده بود.
زن زندانی با کودک شیرخواره
زن 20ساله که بهخاطر سرقت یکجفت گوشواره از طلافروشی به رد مال و یکسال زندان محکوم شده بود، از دیگر افرادی است که از سوی زوج نیکوکار از بند رها شد. او که هنگام دستگیری باردار بود، پسرش را در زندان به دنیا آورد و کودکش نیز با او در میان زنان زندانی زندگی میکرد. نام این زن به زوج البرزی داده شد و آنها نیز با پرداخت بدهیاش باعث آزادیاو شدند.
سالها کار خیر
زوج خیر در طول سالها فعالیت موفق شدهاند هزارو314زندانی جرائم مالی و غیرعمد را از حبس آزاد کنند و 110مرد محکوم به مرگ را از قصاص نجات دهند، اما در کنار آن در حوزههای دیگر نیز قدم برداشتهاند. کمک به آسیبدیدگان جنگ 12روزه، تهیه غذا برای 600بیخانمان و کارتنخواب در شبهای ماه رمضان، حمایت از 110خانواده ایتام بیسرپرست، تهیه غذای هیئتها، تامین هزینه درمان نیازمندان، کمک به مؤسسات خیریه و... از دیگر اقدامات این زوج خیر البرزی است.