• یکشنبه 13 مهر 1404
  • الأحَد 12 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 05
یکشنبه 13 مهر 1404
کد مطلب : 264465
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KZ1ol
+
-

روایت دل‌های سوخته از مراسم تشییع شهدا

سید کلثوم موسوی؛ خبرنگار

حکایت گروه جهادی «حیدر کرار» در روزهای جنگ تحمیلی 12روزه روایت ایثارگری‌های خاص و گمنام است. این گروه با تمام توان برای تفحص، تغسیل و تدفین شهدا به یاری نهادهای رسمی شتافتند تا شاید مرهمی باشند بر دل عزاداران و داغداران شهدا. حاج ‌محسن محمدی‌امین‌ از مسئولان این گروه، حس و حال خودرا از روزهای آتش و خون در طول مأموریت‌های جهادی برایمان می‌گوید:«30سال پیش، ما چند نوجوان بودیم که در کوچه‌پسکوچه‌های جنوب شهر، دل‌مان را گره زدیم به نامی بزرگ؛ «حیدر کرار». می‌خواستیم مرد میدان باشیم، مثل مولا علی(ع). حالا شده‌ایم گروهی ۲۰۰نفره از کارگر، معلم، بازاری و کارمند. از همان اول، فقط محدود به مسجد و هیئت نبودیم.» 
محمدی‌امین از فعالیت‌های گروه در جنگ 12روزه می‌گوید:
« وقتی به ما آماده‌باش دادند برای جمع‌آوری پیکر شهدا و غسل و تدفین و... با صحنه‌های بسیار دردناکی مواجه شدیم که هیچ‌گاه از ذهنمان نخواهد رفت. تصاویری که از دیدن صحنه‌های دلخراش در ذهنمان حک شده است. روزی که پیکر شهید سردار محمدسعید ایزدی معروف به حاج‌رمضان، جانشین نیروی قدس را به معراج آوردند هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. بچه‌ها با دستانی لرزان کار تغسیل و کفن‌کردنش را انجام دادند. 
روزی دیگر، پیکر زنی باردار را آوردند.‌گویا برای مراجعه به پزشک به میدان تجریش رفته بود و با اصابت موشک شهید شده بود. خانم‌ها غسل و کفن کردند و ما روی پیکرش را با پرچم ایران پوشاندیم ولی وقتی فهمیدیم افغانستانی است پرچم سبز روی تابوت کشیدیم. یادم هست روزی پدر یکی از شهدا که پیکرش را با پرچم پوشانده بودیم آمد و گفت می‌خواهد شهید را ببیند. مانده بودیم چطور بگوییم پیکر سر ندارد. از پدر اصرار و از ما امتناع. بالاخره ناچار شدیم پرچم را کنار زدیم و گفتیم: پسرتان سر ندارد. پیرمرد تاب نیاورد و پاهایش با دیدن آن صحنه سست شد و روی زمین نشست. گفت: پسرم در دست راستش یک خالکوبی دارد. دست راست را نگاه کردیم درست بود. پیرمرد پیکر بی‌سر پسرش را در آغوش گرفته بود و می‌گفت: فدای سر اباعبدالله. برخی از افرادی که در گروه با ما همکاری می‌کردند از جانبازان 8سال دفاع‌مقدس بودند. مرتضی صادقی، از همرزمان شهید ابراهیم هادی، یکی از همین افرادی است که 30سال با یک پا زندگی کرده و در این ایام خم به ابرو نمی‌آورد و به ما کمک می‌کرد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید