سیدسروش طباطباییپور| روزنامهنگار
بعد از روزهای فارغالتحصیلی از دبیرستان برای دیدار با معلمی عاشق، قرار و مداری گذاشتیم و با بچهها سراغش رفتیم. در میان سپاسها و تقدیرها و تشکرها، وقتی مقامش را با مقام پیامبران مقایسه کردیم، برافروخته شد و گفت: «اینرو نگین بچهها! معلم کجا و پیامبرها کجا؟ من اگر حین تدریس، بهطور اشتباهی به کسی نگاه بدی کرده باشم و یا اشتباهی به کسی نگاه نکرده باشم و اون دانشآموزها از خطای من غمگین شده باشن، من خطاکارم و باید به درگاه الهی پاسخ بدم، مقام من کجا و مقام پیامبرها کجا؟» و این حرفها را که میزد، اشک در چشمانش جمع شده بود. بعدها به جمله او بسیار فکر کردم و دریافتم معلمهای عاشق به چه ظرایفی میاندیشند و حتی نگاهشان نیز کنترلشده و هدفدار است. اینگونه بود که ایمان آوردم که معلمی شغل انبیاست! و حالا به بهانه امروز که مصادف است با ۵ اکتبر، روز جهانی معلم، یادی میکنیم از معلمانی که در این سرزمین کاشتند تا دیگران برداشت کنند و سوختند تا دیگران راه را بسازند و بهسوی هدفشان قدم بردارند؛ معلمانی که در فداکاری شهره شهر شدند و ستاره نامشان در آسمان این سرزمین درخشید.
عشق پای تخته سیاه
به بهانه 5 اکتبر، روز جهانی معلم، از تعدادی معلم فداکار یاد میکنیم و تمامقد برای این قشر فرهیخته میایستیم
در همینه زمینه :