
قاتلان زن تنها، پس ا زآزادی از زندان گرفتار حوادثی مرگبار شدند
سرنوشت عجیب 2قاتل بخشیده شده

الهه فراهانی | روزنامهنگار
عاملان قتل زن سالخورده که با انگیزه سرقت دست به جنایت زده و به قصاص محکوم شده بودند، پس از بخشش اولیای دم و آزادی از زندان، قربانی سرنوشت مرگباری شدند.
به گزارش همشهری، این پرونده دریکی از روزهای آذر سال94 ورق خورد. در آن زمان گزارش قتل زنی 83ساله به پلیس یکی از شهرهای جنوب کشور اعلام شد. فرزندان این زن که برای سرکشی به خانه مادرشان رفته بودند با پیکر بیجان او مواجه شدند و پلیس را خبر کردند. خانه زن سالخورده به هم ریخته بود و جسدش درحالیکه دست و پایش را بسته بودند، داخل اتاق خواب رها شده بود. او بهدلیل خفگی، به قتل رسیده بود و بررسیها حکایت از این داشت که همه طلا و جواهرات زن سالخورده به سرقت رفته است.
سرنخ مهم
تحقیقات تیم جنایی برای شناسایی عاملان این سرقت مرگبار آغاز شد. آنچه مسلم بود سرقت از سوی یک آشنا صورت گرفته بود؛ چرا که بررسیها نشان میداد قاتل یا قاتلان به راحتی وارد خانه این زن شدهاند و احتمالا با او آشنا بودهاند. در این شرایط تحقیقات روی آشنایان قربانی تمرکز یافت و مشخص شد که یکی از بستگان دور مقتول که مدتها بود ورشکسته و بیکار شده بود، به تازگی یک خودروی 207صفر خریده است. همین موضوع شک کارآگاهان را برانگیخت و در ادامه سرنخهایی بهدست آمد که نشان میداد این مرد در روز حادثه حوالی خانه مقتول مشاهده شده است.
دستگیری قاتلان
مظنون اصلی پرونده که مجید نام داشت، دستگیر شد و در بازجوییها لب به اعتراف گشود و راز قتل زن سالخورده را فاش کرد. مجید گفت: من در کار واردات لوازم خودرو بودم اما شریکم سرم کلاه گذاشت و همه سرمایهام را با خود برد. از آن پس زندگیام ویران شد و به نقطه صفر رسیدم. اصلا شرایط خوبی نداشتم تا اینکه مدتی قبل در یک مهمانی خانوادگی متوجه شدم که یکی از بستگان دور پدرم، طلا و جواهراتش را در بالشت پنهان میکند. این جمله را که شنیدم وسوسه سرقت به جانم افتاد. موضوع را با یکی از دوستانم به نام فرزاد درمیان گذاشتم و او نیز قبول کرد که با من همراه شود.
وی ادامه داد: قرار ما در ابتدا، سرقت بود اما وقتی وارد خانه زن تنها شدیم و دست و پایش را بستیم، ترسیدیم مرا شناسایی کند و به همین دلیل من و همدستم با مشارکت یکدیگر، زن تنها را خفه کردیم و طلا و جواهراتش را به سرقت بردیم.
حکم قصاص
با اعترافات مجید، همدست او نیز دستگیر شد و به شرکت در این جنایت اقرار کرد. عاملان این سرقت مرگبار پس از محاکمه در دادگاه به اتهام مشارکت در قتل عمدی به قصاص محکوم شدند و هرچند به حکم اعتراض کردند اما قضات عالیرتبه مهر تأیید بر این حکم زدند. به این ترتیب شمارش معکوس برای قصاص قاتلان شروع شد.
بخشش
قاتلان در یک قدمی مجازات قصاص قرار داشتند و در این شرایط تلاش خیرین برای بخشش آنها ادامه داشت. از سوی دیگر، از زندان خبر میرسید که قاتلان پس از این جنایت توبه کرده و در زندان به انجام کارهای خیر روی آورده و بیشتر ساعتهای روز در حال حفظ قرآن و خواندن دعا و نیایش هستند. این خبرها که به گوش اولیای دم رسید، دلشان به رحم آمد و در نهایت به شرط دریافت دیه برای کمک به افراد نیازمند، هردو قاتل را بخشیدند. قاتلان که کابوسهایشان پایان یافته و به زندگی بازگشته بودند، پس از گذشت 10سال از زندان آزاد شدند.
مکث
سرنوشت مرگبار
اگرچه عاملان قتل زن سالخورده با بخشش اولیای دم فرصت زندگی دوباره یافتند و از زندان آزاد شدند اما در مدت یک سال گرفتار سرنوشت عجیبی شدند. یکی از قاتلان تنها 3ماه پس از آزادی از زندان زمانی که همراه خانوادهاش به شمال کشور سفر کرده بود، تصمیم گرفت برای آبتنی وارد دریا شود. محلی که او انتخاب کرده بود، محدوده غیرمجاز بود و مرد جوان زمانی که وارد دریا شده بود، گرفتار امواج شد و جانش را از دست داد. این اما پایان ماجرای پرونده قتل زن تنها نبود؛ چرا که قاتل دوم نیز مدتی قبل درحالیکه حدود یک سال از آزادیاش میگذشت درحالیکه برای چیدن میوه بالای درختی رفته بود، تعادلش را از دست داد و سقوط کرد و دچار مرگ مغزی شد. خانوادهاش وقتی از پزشکان شنیدند که او دیگر به زندگی برنمیگردد، پای برگه اهدای عضو را امضا کردند و به این ترتیب اعضای بدن او به بیماران نیازمند اهدا شد و به این ترتیب سرنوشت 2قاتلی که بخشیده شده بودند، با مرگ گره خورد.