• شنبه 19 مهر 1404
  • السَّبْت 18 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 11
سه شنبه 18 شهریور 1404
کد مطلب : 262775
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/XooJ5
+
-

عیّار هوشیار

عیّار هوشیار

شنودم که در خوراسان عیّاری بود سخت محتشم و نیک‌مرد و معروف؛ مُهلّب نام. گویند روزی در کوی همی رفت. اندر راه پای بر خربزه‌پوستی نهاد، پایش بلغزید و بیفتاد. کارد برکشید و خربزه‌‌پوست را به کارد زد.
چاکران او را گفتند: «ای سرهنگ، مردی بدین عیاری و محتشمی که تویی، شرم نداری که خربزه‌پوست را به کارد زنی؟‌»
مُهلّب گفت: «مرا خربزه‌پوست بیفکند، من که را به کارد زنم؟ هرکه مرا بیفکند من او را زنم که دشمن من او بود.»
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاوس‌بن اسکندر

 

این خبر را به اشتراک بگذارید