
چگونه کتابباز شویم؟
راههای رفاقت با یار مهربان

سیدسروش طباطباییپور | روزنامهنگار
کتاب؛ این بالهای فرشتهگونه که میتواند آدمی را در آسمان آگاهی و خیال به پرواز درآورد تا او از بالا به جهان هستی بنگرد و اندیشمندانهتر زندگی کند. اهمیت کتاب و مطالعه بر همگان روشن است، اما باید پذیرفت حال اکنون فضای کتابخوانی و نشر در کشور ما چندان خوب نیست و شمارگان بسیاری از کتابهای ارزشمند به حدود 300تا 500نسخه رسیده که غمانگیز است؛ البته انگار شرایط مطالعه کتاب در فضای مجازی کشور، رو به بهبود است. چندی پیش گزارش یکی از پلتفرمهای مجازی کتاب کشور، درباره کتابخوانی دیجیتال امیدوارکننده بود. این پلتفرم در گزارش سالانه خود که همین چند روز پیش منتشر شد، اعلام کرد که میزان مطالعه ایرانیان در سال گذشته تنها از آن سکوی مجازی از مرز 12میلیون ساعت گذشته و به کمک این پلتفرم، سرانه مطالعه جمعیت باسواد کشور 10دقیقه افزایش یافته است و کاربرانی که لااقل در سال یک کتاب خواندهاند نسبت به سال گذشته 50درصد رشد داشتهاند. اما پرسشی که همواره ذهن عاشقان کتاب و مروجان کتابخوانی را بهخود مشغول کرده، این است که چه کنیم تا آدمها بهخصوص کودکان و نوجوانان بیشتری در ایران عزیز ما با این یار مهربان، رفیقتر شوند؟ در اینجا برخی روشهای خلاقانه ترویج مطالعه در ایران و دیگر کشورهای جهان را از نظر میگذرانیم تا بهخودمان یادآوری کنیم گاهی ایدههای نوآورانه حتی یک نفر، یک کتابفروش، یک مدرسه یا یک جریان مردمنهاد کوچک هم میتواند سرانه مطالعه کشور را افزایش دهد.
ماکت جودی در باغ کتاب
باغ کتاب تهران، البته یکی از بزرگترین مجموعههای فرهنگی با محور کتاب است که از تابستان سال 1383در 2طبقه و با زیربنایی حدود 65هزار مترمربع و وسعت 110هزار مترمربع در اراضی عباسآباد به بهرهبرداری رسید که نفس ساخت چنین پاتوقهایی با محور کتاب، در ترویج سرانه مطالعه بسیار مؤثر است، اما یکی از ایدههای خلاقانه ترویج مطالعه در این مکان فرهنگی، ساخت مجسمه شخصیتهای مشهور کتابهای کودکان و نوجوانان است که در مجموعه باغکتاب پراکندهاند. وقتی کودک یا نوجوانی پا به سالن باشکوه باغ کتاب میگذارد و با مجسمه بلندبالای جودی آبوت 15سالهای مواجه میشود که کتاب در دست دارد، خاطره خوش کتاب بابالنگدراز در ذهنش روشن میشود. ماکت شخصیتهای کتابها و انیمیشنهای معروف مثل زورو، سندباد و علیبابا، رابینهود و چوپان دروغگو و گوسفندانش نیز حس کتابخوانی را در بچهها قلقلک میدهد.
جشن کتاب در مدرسه
کتابهای درسی، البته فضایی محدود دارند و اولویت گردآورندگان آنها، بیشتر موضوعهای آموزشی است، اما اگر در مدارس کشور، فضای مطالعه کتابهای غیردرسی را جزو برنامههای اصلی مدرسه درآوریم، قدم مهمی در افزایش سرانه مطالعه برداشتهایم. بهعنوان نمونه حدود 10سال است یکی از معلمهای ادبیات در یکی از مدارس تهران، طرحی به نام طرح کتاب سال مدرسه را در کلاس درسش اجرا کرده است. به این ترتیب که بچههای کلاس علاوه بر کتاب درسی فارسی خود، موظفند 5رمان مخصوص گروه سنی نوجوان را که هر سال معرفی میشود، بخرند، بخوانند و پس از مطالعه داوری کنند و در پایان هر سال، در آن مدرسه، جشنی به همین نام برپا میشود و در آن جشن، از نویسنده منتخب آن کتاب هم دعوت میشود تا در جشن کتاب مدرسه حضور داشته باشد. درواقع پای کتابهای داستان، به کلاس درس هم باز میشود و بچهها را به مطالعه علاقهمندتر میکند.
کتاب بفروش و علاقهمند شو
یک کتابفروشی به نام «کتابفروشی اسم» در تهران هم طرحی خلاقانه را برای ترویج کتاب و کتابخوانی آغاز کرده است. در این کتابفروشی، از علاقهمندان به دنیای کتاب دعوت شده تا در مسابقه کتابفروشی این فروشگاه شرکت کنند. برای اینکار بعد از ثبتنام، شما یک روز فروشنده این کتابفروشی خواهید شد و در دنیای کتاب نفس میکشید. همان گپ و گفتهای مستقیم شما با خریداران کتاب، شما را به دنیای کتاب علاقهمندتر میکند؛ البته جوایزی هم برای این کار درنظر گرفته شده است. همه شرکتکنندگان در این طرح، از فروش هر کتاب 5درصد سود خواهند کرد و کسی که در هر دوره، بیشترین کتاب را بفروشد، معرفی خواهد شد و 3ماه بهشکل افتخاری و البته با سود فروش 20درصد، همکار فروشندگان کتابفروشی اسم خواهد شد.
کتاب بفروش و علاقهمند شو
یک کتابفروشی به نام «کتابفروشی اسم» در تهران هم طرحی خلاقانه را برای ترویج کتاب و کتابخوانی آغاز کرده است. در این کتابفروشی، از علاقهمندان به دنیای کتاب دعوت شده تا در مسابقه کتابفروشی این فروشگاه شرکت کنند. برای اینکار بعد از ثبتنام، شما یک روز فروشنده این کتابفروشی خواهید شد و در دنیای کتاب نفس میکشید. همان گپ و گفتهای مستقیم شما با خریداران کتاب، شما را به دنیای کتاب علاقهمندتر میکند؛ البته جوایزی هم برای این کار درنظر گرفته شده است. همه شرکتکنندگان در این طرح، از فروش هر کتاب 5درصد سود خواهند کرد و کسی که در هر دوره، بیشترین کتاب را بفروشد، معرفی خواهد شد و 3ماه بهشکل افتخاری و البته با سود فروش 20درصد، همکار فروشندگان کتابفروشی اسم خواهد شد.
یک کتاب بردار، یک کتاب بذار
همهچیز از سال 2009آغاز شد؛ زمانی که تاد، با یاد مادر معلمش، یک قفسه کوچک کتاب جلوی خانه خودشان گذاشت و روی آن نوشت: «یه کتاب بردار، یه کتاب بذار». ایده کتابخانه مجانی کوچک حالا سالهاست جهانی شده و اکنون بیش از 200هزار کتابخانه کوچک جعبهای در جهان فعالند و بین مردم کتاب پخش میکنند. این طرح به شکلهای گوناگون در جهان و ایران هم اجرا شد؛ مثلا چند سال پیش، طرح جاگذاشتن کتاب در برخی ایستگاههای اتوبوس شرکت واحد انجام شد. به این ترتیب که کسی کتابی را که خوانده بود، در ایستگاه مترو قرار میداد و روی صفحه اول آن مینوشت: «تو هم این کتاب را بخوان و دوباره هر کجا که میخواهی، آن را جا بگذار.»
قفسههای رؤیایی
شکل ارائه کتاب هم میتواند یکی از ایدههای خلاقانه برای علاقهمندکردن بچهها به کتاب باشد؛ مثلا در برخی کشورها، قفسه کتابخانهها آنقدر خلاقانه و زیباست که هر کسی را به سمت مطالعه جذب میکند یا چند سالی است مریم صالح، مروج کتاب شیرازی، دوچرخه خود را به شکل یک کتابفروشی زیبای سیار درآورده و این قفسههای جذاب را کوچه به کوچه به این سو و آن سو میبرد و رهگذران را به خرید یا مطالعه کتاب علاقهمند میکند. حتی در مدارس برخی کشورها، دیگر اتاقی را به کتابخانه اختصاص نمیدهند و قفسههای کتابخانه را در سطح مدرسه پخش کردهاند؛ مثلا اگر گذر شما به سالن غذاخوری این مدرسه بیفتد، میتوانید از قفسهای مخصوص، کتابی بردارید و حین غذاخوردن، کتاب هم بخوانید.