مریم سمائی
قرار است فقط روزنامه و مجله بفروشند اما کو مشتری؟ نخستین رهگذری که رد میشود میگوید: «آقا آب تگری داری»؟ شیشهای از درون یخچال در میآورد و به سمتش میگیرد. رهگذر حتی نیمنگاهی هم به روزنامههای چیدهشده نمیاندازد. نفر بعدی اما روزنامهخوان است، میایستد و سیگارش را با فندک آویزان شده روشن میکند و از لابهلای دودهای سیگار تیتر روزنامهها را میخواند. سیگارش که به انتها میرسد، تیترها را خوانده و نخریده ، میرود. توپهای رنگی، راکت بدمینتون برای تفریح در پارک روبهرویی، انواع سیدی، چیپس ، پفک ، بادامزمینی و هزار تا خرتوپرت دیگر تمام ویترین دکهای را پر کرده که قرار بوده فقط جای فروش نشریه باشد.
سخت بگیرند جمع میکنیم
«اگر بخواهند سخت بگیرند جمع میکنیم.» این را آقای «ر» میگوید و از پشت دخل بیرون میآید. دکهاش روبهروی پارک است و از ساعت 5و نیم صبح تا 12شب با 2کارگر در همین دکه روز و شب میگذراند.
میگوید: «الان در این هوای گرم کی آبمیوه را ول میکند و روزنامهای میخرد که تمام خبرهایش در کانالهای خبری هست؟ الان 20سال است که دکه دارم اما تا حالا فروش روزنامه اینقدر افت نداشته. چند سال پیش فروش عالی بود. در یک روز برخی روزنامه ها حتی 400نسخه فروش میرفت اما الان بیشترین تعداد فروشمان تنها 70نسخه است، آن هم با خرید 30نسخه توسط ادارات. خانم، دیگر کسی روزنامه نمیخواند. قبلا مردم صف میکشیدند؛ هم تیترها را میخواندند و هم روزنامه میخریدند اما الان از هر 100نفری که کنار دکه ما میایستند 70نفر دنبال محصولاتی غیر از روزنامه هستند».
او اشارهای به روزنامههای روی هم انباشته شده میکند و میگوید: «الان چند وقتی است برخی روزنامه ها بالای 80 درصد برگشتی دارد. اگر بخواهند از فروش محصولات دیگر جلوگیری کنند که نمیتوانیم کار کنیم!باید جمع کنیم و برویم دنبال کار دیگر. من دو تا کارگر دارم که باید حقوق آنها را هم بدهم.شما جای من؛فکر میکنید با فروش روزنامه چرخ زندگی ما میچرخد؟
مسئولان خودشان هم میدانند که مخارج دکهدار فقط با فروش مطبوعات تأمین نمیشود برای همین با وجود ممنوعیت فروش تنقلات و سیگار تا حالا چیزی به ما نگفتهاند و کاری به کارمان نداشتهاند».
50تا 80درصد برگشتی داریم
آقای «س» دکهدار دیگری است که در یکی از خیابانهای اصلی شهر مشغول بهکار است. او با لهجه شیرینش از وضعیت دکهداری گلایه میکند و میگوید: «از 6صبح تا 12شب یکسره پشت این دکه ایستادهام و جوابگوی مشتریان هستم اما کسی دیگر روزنامه نمیخرد؛ همه یا بهدنبال سیگارند یا چایی یا آب میوه. من سؤالم این است که آیا واقعا با سیگار نفروختن ما مشکل جامعه حل میشود؟ مردم نمیتوانند از جای دیگری سیگار بخرند؟ ما الان در کل 50تا 80درصد برگشتی داریم. اگر قرار باشد فقط روزنامه بفروشیم که دیگر بساطمان را باید جمع کنیم!».
مردم همچنان روزنامه و مجله میخرند
در این بین رئیس اتحادیه توزیعکنندگان و فروشندگان جراید نگاه خوش بینانهای به ماجرا دارد و وضعیت را به این حادی که کیوسک داران میگویند نمیبیند.
حسین فکری به همشهری میگوید:« مطبوعات ما بهدلیل رونق فضای مجازی یک مقداری به حاشیه رفتهاند اما به این معنا نیست که مردم روزنامه و مجله نمیخرند. هنوز کیوسکهای روزنامه فروشی مشتریهای خود را دارند. کسانی که ترجیح میدهند روزنامه را به شکل سنتی آن ورق بزنند و استفاده کنند. همچنین در بخش مجلات تخصصی مردم تمایل به خرید نشریه دارند بنابراین نباید درباره فروش مطبوعات عجولانه داوری شود.
او میگوید:« بحث فروش دخانیات و تنقلات از قدیم در دکههای روزنامه فروشی وجود داشته و بهنوعی عرف بوده است حتی آن زمان که فروش روزنامه رونق داشت در کنارش فروش سیگار و تنقلات هم داشتیم. اگر الان دوباره به موضوع جمعآوری تنقلات و دخانیات توجه شده احتمالا معادلات در حال تغییر است. اما بهنظر من در شرایط فعلی نباید به ترکیب دکهها دست زد چرا که معیشت 30هزار نفر به خطر میافتد».
فکری به فروش تنقلات در کنار مطبوعات تأکید میکند و میگوید: «بافروش مطبوعات چرخ زندگی دکهدار نمیچرخد و ما پیگیر هستیم که مجوز لازم را در این رابطه از هیأت عالی نظارت بگیریم. ما باید شرایط موجود را تقویت کنیم نه اینکه طرحهایی را اجرا کنیم که نیاز به آزمون و خطا دارد.الان در اروپا و آمریکا کیوسکهای مطبوعات علاوه بر فروش روزنامه تنقلات و سیگار هم میفروشند و هیچ خللی در کارشان بهوجود نیامده بنابراین در این زمینه باید محتاطانه برخورد کرد؛ چرا که افراد زیادی بر سر این سفره نان میخورند و نمیشود که قاعده بازی را یکباره به هم زد».
تغییر کاربری دکه ها
در این میان رئیس اتحادیه دکهداران نگاه دیگری دارد و معتقد است که دکه مطبوعات باید طبق مجوز خود فقط به فروش جراید مشغول باشد و اگر اموراتش با این فروش نمیگذرد تغییر کاربری دهد.
نادر فداکار به همشهری میگوید: ما 4رسته شغلی داریم؛« گل و گیاه»، «تنقلات»، «صنایعدستی »و «کتابفروشی و اطلاعات شهری». الان جراید ما فروش 20سال پیش خود را ندارد و روزبهروز تنزل میکند. آیا چون تنزل میکند باید به حیطه فعالیت سایر دکهداران ورود کند؟ما میگوییم باید به قانون عمل شود. اگر دکهداری با فروش جراید اموراتش نمیگذرد میتواند به اتحادیه دکهداران مراجعه کند و مجوز تنقلات بگیرد؛ آن هم با همکاری شهرداری، اتاق اصناف و اتحادیه دکهداران؛ نه اینکه چون در مقطعی تنقلات در کنار جراید فروخته میشد همچنان به این روند ادامه دهد.
او میگوید: الان دکههای روزنامه فروشی قانونا حق ندارند تنقلات بفروشند؛ یا باید روزنامه بفروشند یا تنقلات. دو تا رسته شغلی نمیشود یک جا انجام شود. الان تخلف صورت میگیرد. البته ما میدانیم که دکهدار با وجود 18ساعت کار از نظر مالی تأمین نیست و نباید نانش بریده شود اما در کنار نانآوری باید قانون هم رعایت شود و ما تمام تلاشمان رساندن دکه دار به آرامش است.
فداکار درباره ورود طرحهای فرهنگی به دکههای مطبوعاتی هم نگاه مثبتی دارد و میگوید: «هر حرکتی که بتواند ضعف ناشی از فروش نرفتن مطبوعات را جبران کند خوب است». این در حالی است که رئیس اتحادیه جراید میگوید: «ورود محصولات فرهنگی زمانی تأثیرگذار است که نیاز به آزمون و خطا نداشته باشد ؛یعنی باید موردی آزمایش شود و بعد از اینکه جواب داد و برای دکهدار مفید بود وارد رسته شغلی آنها شود».
دکههای شهر چه زمانی برچیده میشوند؟
دکهداران میگویند فروش نشریه هیچ سودی ندارد، مسئولان شهر از مقابله با فروش تنقلات در دکهها میگویند. بهنظر میرسد مثل روزنامهنگاری، شغل دکهداری هم در خطر انقراض است
در همینه زمینه :