الناز عباسیان، روزنامهنگار
21بهمن1360 قرار بود همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب، خانمهای چایخانه(مرکز پشتیبانی شهید علمالهدی) در اهواز مراسم شکرگزاری برگزار کنند، ولی رادیو بغداد اعلام کرد تا فردا 22موشک به اهواز شلیک خواهد شد و مردم باید شهر را ترک کنند. ترس سراسر شهر را فرا گرفت. عراق همان شب حدود 20موشک شلیک کرد و یکی از موشکها حوالی چایخانه فرود آمد و زنان چایخانه را ترساند. بیبیجان(مادر شهید علمالهدی) با سخنان دلگرمکنندهاش، زنان را آرام کرد. وقتی رادیو اعلام کرد که آخرین موشک بزرگتر خواهد بود، اضطرابها بالا گرفت. بیبیجان حواسها را پرت کرد و با صحبت درباره شستوشو و دوخت و دوز لباس رزمندهها و خواندن آیه «امن یجیب» جمع را آرام نگه داشت و گفت: «صدام پوشالیه، اگه آمریکا حمایتش نکنه، دووم نمیاره!» همینطور هم شد و آخرین موشک اصلاً شلیک نشد. (برگرفته از کتاب راز بیبیجان، نشر روایت فتح)
روزها گذشت و رسیدیم به خرداد سال 1404، آسمان شهر تهران غبارآلود بود. هرازگاهی صدای شلیک ضدهوایی و انفجار، رشته افکارم را به هم میریخت. آنروزها درپی حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، صحبت از ترک تهران شده بود و ذهن من ناخواسته بیشتر از هر زمان دیگری لابهلای قصههای دفاعمقدس و قهرمانان وطن غلت میخورد. یاد شیرزنان اهوازی افتادم که زیر آتش بمباران شهر ماندند و قوت قلب یکدیگر شدند تا شهر، نظامی و خالی از سکنه نشود. مردان خانهشان را راهی جنگ کردند و منزلشان شد مرکز پشتیبانی جبهه.
با خود گفتم مگر قرار نبود روایتهای دفاعمقدس را بنویسیم تا الگویی باشد برای آینده و مبادای این وطن. حالا روز مباداست و صحنه آزمون و ایستادگی ما. قلم ما سلاحمان بود. باید مینوشتیم و ایستادگی مردم شهرمان را ثبت میکردیم. مردمانی مثل«علیآقا»، سوپرمارکتی محله زمرم که جنسهایش را بدون سود میفروخت یا «خانم ناجی» مسئول خیریه که برای نیازمندان سبد کالا جمع میکرد، باید در شبکههای اجتماعی معرفی میشدند. باید از «حاج سهراب»، کاسب محله یوسفآباد که در روزهای جنگ نسیه میداد، مینوشتیم. باید از «مامان بغدادی» روایت میکردیم؛ شیرزنی که از روزهای نخست حمله، در غسالخانه معراج شهدا، برای شناسایی و آمادهسازی پیکر بانوان شهید و تسلای خانوادههای داغدار سنگتمام گذاشت. وقت گفتن از جوانهایی بود که شاید پیشتر گلایههای جدی داشتند، اما با شنیدن ندای میهن، دلیرانه برای حفظ امنیت کشور در بازرسیهای محلی به میدان آمدند. آری این سرزمین بارها زیر آماج حملات دشمن بوده و هر بار با افتخار و همدلی، سرافراز بیرون آمده است.
از دفاع دیروز تا استقامت امروز
در همینه زمینه :