
6ماهه نباش!
مأموریت سخت وحید هاشمیان: بازگرداندن ثبات به نیمکت لرزان

اميرمحمد يعقوبپور- روزنامهنگار
در یک دهه گذشته نیمکت پرسپولیس نماد ثبات و پایستگی بود. برانکو ایوانکوویچ و یحیی گلمحمدی، هر کدام برای سالها روی این نیمکت نشستند و افتخارات زیادی بهدست آوردند. بین این 2نفر تنها یک دوره کوتاه نوبت به گابریل کالدرون رسید که او هم اگر پشتکار و عزم جدی محمدحسن انصاریفرد نبود، به این سادگیها نمیرفت! پس از پایان عصر یحیی اما، ثبات برای این نیمکت تبدیل به یک رویای محال و دستنیافتنی شد. از آن زمان، هر کسی آمده، فقط 6ماه کار کرده و سپس به دلایل مختلف ناچار به ترک باشگاه شده است. ابتدا اوسمار ویرا که تردید را به یقین تبدیل کرد و سپس در اوج مقبولیت جدا شد، بعد از آن خوان کارلوس گاریدو که بارش به مقصد نرسید و درنهایت اسماعیل کارتال که شرایط جنگی را بهانه کرد و رفت. حالا نوبت به شکلی غیرمنتظره به وحید هاشمیان رسیده است و شاید مهمترین ماموریت او، حفظ جایگاه خودش و بازگرداندن آرامش به نیمکت سرخها باشد. بدون تعارف کار بسیار سختی است و البته خوشبینیها و بدبینیهایی در مورد امکان تحقق این هدف وجود دارد.
خوشبینیها
از اردوی پرسپولیس در ترکیه اخبار بدی به گوش نمیرسد. این اردو البته با یک تساوی و یک شکست در مسابقات دوستانه به پایان رسید، اما گفته میشود هاشمیان در طول کار، بسیار پرانگیزه، مصمم و دقیق بوده و با تاکتیکها و تمرینات مدرن و اصولی، تا حدود زیادی بازیکنان را تحتتأثیر قرار داده است. نکته بسیار مهم این است که وحید خودش را باور دارد. شما تا زمانی که اعتمادبهنفس کافی نداشته باشی و بهخودباوری کامل نرسی، قدرت اثرگذاری روی دیگران را نخواهی داشت. وحید از این مرحله عبور کرده و با وجود سابقه اندکش در مربیگری، کاملا از موضع نفر اول کادرفنی پرسپولیس برخورد میکند. ارزش این نکته مثبت را در طول زمان میشود فهمید. به علاوه او نسبتا جوان و پرشور است و در تمام سالهای بعد از بازنشستگی، از علمآموزی دور نبوده. به یاد میآوریم زمانی را که وحید در طعنه به کارهای گرافیکی بعضی از کارشناسان فنی تلویزیون، خطوط کج و معوجی را استوری کرد و نوشت: «نمیشود صرفا چند نقطه از زمین را به هم وصل کرد و با این نقاشیها یک تاکتیک کشف کرد.» حالا وقت عمل است و وحید فرصتی استثنایی برای اجرای ایدهها و تفکراتش بهدست آورده. بنابراین باید امیدوار باشیم او به موفقیت برسد و یک مربی جدید و باشخصیت به چرخه فرسوده و تکراری مربیان ایرانی اضافه شود.
بدبینیها
تیم فعلی پرسپولیس کممهره نیست، اما کماکان نواقصی دارد. خرید ابرقویی بهعنوان مدافع میانی و گزینه رزرو کنعانی و پورعلیگنجی، چندان مجابکننده نبود و خیلی داستان درست کرد. تکلیف دفاع راست تیم روشن نیست و ناآمادگی و سابقه مصدومیتهای زیاد، روی امکان جذب سرژ اوریه ساحل عاجی سایه انداخته است. نقطهضعف بزرگ تیم در فصل گذشته، کمبود خلاقیت در میانه میدان بود که آنجا هم اتفاق خارقالعادهای رخ نداده؛ مگر اینکه باکیچ مونتهنگرویی خرید خیلی خوبی از آب در بیاید یا محمد عمری بار زیادی از روی دوش تیم بردارد. در خط حمله هم تکلیف سردار دورسون یا جانشین احتمالی او روشن نیست. بدبینی دیگر این است که در این مدت روشن شده رضا درویش، مدیرعامل باشگاه برای حفظ جایگاه خودش، حاضر است از هر اسمی به آسانی بگذرد. به علاوه هواداران پرسپولیس هم بعد از این همه قهرمانی پیاپی، شاید صبر و تحمل کافی نداشته باشند. همه اینها نشان میدهد هاشمیان زمان زیادی برای اثبات تواناییهایش در اختیار ندارد و برای ساختن حاشیه امن، از همان ابتدا باید پرقدرت استارت بزند. آیا او قادر به انجام این مهم خواهد بود یا به جمع مربیان 6ماهه اخیر سرخپوشان اضافه میشود؟