
فیلم سال یا فیلمفارسی؟
مسعود فراستی و رضا درستکار درنخستین قسمت فصلسوم«کات» به نقد و بررسیفیلم «پیر پسر» پرداختند

گروه 24
یک فیلمفارسی تمامعیار یا پدیده سینمای ایران در یکدهه اخیر؟ «پیر پسر» بهعنوان مهمترین و بحثانگیزترین فیلم روی پرده، موضوع گفتوگوی مسعود فراستی و رضا درستکار در نخستین برنامه از فصل سوم برنامه سینمایی «کات» بود؛ البته فراستی در بخشی دیگر از برنامه هم مقابل محمد قنبری نشست و آنجا صریحتر به نقد «پیر پسر» پرداخت و حرفی زد که در روزهای اخیر با واکنشهای بسیاری مواجه شده است. فراستی گفت: «فیلم «پیرپسر» یکی از کثیف ترین فیلمفارسیهایی است که من در عمرم دیدهام. اگر قسمتهای مرعوبکنندهاش را از آن بگیریم با چه مواجه میشویم؟ با ویل دورانت در شیرهکش خانه.»
یک فیلمفارسی تمامعیار
مسعود فراستی را بیش از هرچیز با لحن بیتعارف و تند و تیزش به یاد میآوریم.
فراستی در نقد «پیر پسر» با صراحت لهجهای مثالزدنی تندترین تعابیر را در مورد دومین ساخته اکتای براهنی بهکار برد.
آقای پورشیرازی در «پیر پسر» شخصیت نیست و تیپ است. بازی پورشیرازی در حد تیپ راضیکننده است منتهی بعضی جاها را از دست داده. بهنظرم همچنان بازیاش در «مهمان مامان» مهرجویی جلوتر از این فیلم است. این کار بهنظرم یک فیلمفارسی تمامعیار است. شخصیت، یک تیپ فیلمفارسی است تا پایانش. پس بازی محیرالعقولی که اسم در کرده، بهشدت اوراکت است. جایی که اوراکت است کارگردانی ندارد اما اینجا حتی جایی که اوراکت نیست باز هم کارگردان نمیداند باید چه کار کند.
در «پیر پسر» بهنظرم شرش هم کاریکاتوریزه است. وقتی میگویمفیلمفارسی یعنی همین و مجموع انتظارات ما تکمیل میشود. شخصیت فیلم همهاش در شیرهکشخانه میان مشروبهای الکلی و تریاک است.
بهنظرم وقتی تفکر وارد سینما میشود، آن زمان کارگردان تبدیل به فیلمساز میشود. حال ممکن است جایی هم کارگردان ادعای تفکر بیشتر داشته باشد. در پیرپسر این ادعا خیلی شدید است به حدی که در پایان فیلم، فهرست کتابهایی را که ازآنها اقتباس کرده، مینویسد. این البته فهرست نهایی نیست و به گمانم میتواند ۱۰صفحه دیگر یا هرچه کتاب خوانده را بیاورد. متأسفانه اینها تفکر نمیدهند.
پدیده یکدهه اخیر سینمای ایران
رضا درستکار بهعنوان مدافع فیلم، از «پیرپسر» بهعنوان پدیده سینمای ایران در یکدهه اخیر یاد کرد. این منتقد سینما در بخشی از برنامه سینمایی «کات» چنین گفت:
این فیلم پس از «پل خواب» دومین اثر این کارگردان است. آن فیلم را معمولا کسی بهجا نمیآورد، ولی فیلم دوم، فراتر از فیلم دوم یک فیلمساز است. فیلم نخست در قامت یک کارگردان است؛ البته منظورم این است که بسیاری از فیلمهای ایرانی در قامت کارگرداناند. خیلی کم پیش میآید که در قامت فیلمساز هم حضور بیابند. جایی که یک نوع تفکر یا ایده به فیلم هم اضافه میشود، بهنظرم فیلمساز متولد میشود . فیلم «پیرپسر»به گمانم به این درجه رسیده و صدالبته فیلم مهمی در یک دهه اخیر هم است. کافی است مرور کوچکی کنیم تا دریابیم کار سینما اسفناک بود و طی ۳، ۴ سال گذشته هم که به بدترین شکل اسفانگیزش رسید.
حسن پورشیرازی بهنظر شر است و درام فیلم وقتی شروع میشود که آن زن پایش وارد خانهشان میشود و جنگ و جرقه اصلی را بین این
۳ نفر میزند.
نتیجه فیلم اتفاقا ضد شیرهکشخانهاست؛ ضدزنبارگی؛ ضدآن اخلاقیات کهنه و پوسیده از بالا و هرج و مرجطلبانه از پایینترین سطح جامعه است. خودش همه اینها را ساخته. نتیجه فیلم، فضیلتی است که برجا میماند.