
مرد فالگیر، سرکرده باند سارقان خودرو بود
پایان سرقتهای 10ثانیهای

الهه فراهانی- روزنامهنگار
مرد رمال پس از آزادی از زندان، باند سرقت تشکیل داد و اعضاي آن ظرف 10ثانیه، خودروهای پراید و پژو را سرقت میکردند. اما اعضای این باند چطور دستگیر شدند؟
به گزارش همشهری، چند روز قبل مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از خیابانهای شمال تهران به رفتارهای 2جوان مشکوک شدند و بهصورت نامحسوس، آنها را زیرنظر گرفتند. مردان مرموز خودروی پرایدی را زیرنظر داشتند و کمی بعد سراغ آن رفتند و در یک چشم بر هم زدن در ماشین را باز کردند. آن دو نفر، سارقان حرفهای خودرو بودند که پلیس سر بزنگاه، مچ آنها را گرفت و برای دستگیریشان وارد عمل شد. هرچند 2سارق قصد فرار داشتند اما پلیس نقشه فرارشان را ناکام گذاشت و هر دو را دستگیر کرد.یکی از آنها سارقی سابقهدار و تخصصش سرقت خودرو بود. او و همدستش وقتی به شعبه اول دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند، چارهای جز اقرار به سرقتهای سریالی نداشتند. در ادامه تحقیقات، اعتراف کردند که باندشان 2عضو دیگر هم دارد که آنها نیز دستگیر شدند. بررسیها نشان داد که سرکرده باند یک مجرم سابقهدار است که پیش از این به جرم رمالی و کلاهبرداری دستگیر شده بود. کارآگاهان در مخفیگاه این گروه، دفترچهای پیدا کردند که جزئیات سرقتهایشان را نوشته بودند. آنها حتی برای باندشان اسم هم انتخاب کرده بودند؛ «جادوگران 10ثانیه ای». اعضای این باند 4نفره برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
گفت و گو
باند جادوگران
سردسته باند میگوید که اسم باند آنها «جادوگران 10 ثانیهای» بود.
چرا جادوگران؟
من قبلا در کار رمالی بودم و کلاهبرداری میکردم. از طرفی اعضای باندم ماشینها را در 10ثانیه سرقت میکردند. برای همین این اسم را انتخاب کردم.
چطور با رمالی کلاهبرداری میکردی؟
برای آنهایی که مشکل داشتند، نسخه خوشبختی مینوشتم و پولش را میگرفتم اما چند نفر از من شکایت کردند و افتادم زندان. وقتی آزاد شدم، باند سرقت ماشين راه انداختم.
با چه شگردی سرقت میکردید؟
3نفر با من کار میکردند که یکی از آنها در سرقت ماشین تبحر دارد. در کمتر از 10ثانیه پراید و پژو سرقت میکند. در این مدت بیشتر از 30ماشین سرقت کرده که جزئیاتش را داخل دفترچه نوشته است.
با ماشینهای سرقتی چه میکردید؟
اغلب ماشینهای سرقتی را به شیوه سند نمره کردن میفروختیم.
چند وقت است که سرقت میکنید؟
تازه شروع کردهایم؛ از ابتدای امسال؛ اما خب خیلی زود گیر افتادیم. بیاحتیاطی از خودمان بود چون پلیس مچ بچهها را سر بزنگاه گرفت. هر شب همه ما میرفتیم سرقت. یکی از ما ماشین را سرقت میکرد و بقیه اطراف را زیرنظر میگرفتند. آن شب که لو رفتیم، 2نفر بیشتر نرفته بودند برای سرقت. من مهمانی بودم و عضو دیگر گروه، آن شب تهران نبود. اشتباه از من بود چون نباید آن شب دستور سرقت میدادم!