
سپید و سیاه برانکو
نگاهی به نقاط قوت و ضعف ایوانکوویچ؛ نامی که دوباره بهعنوان یکی از گزینههای سرمربیگری پرسپولیس مطرح شده

برانکو و پرسپولیس؛ انگار این دو اسم تحت هیچ شرایطی جدا شدنی نیستند و گاه و بیگاه به بهانههای مختلف کنار یکدیگر مطرح میشوند. تازهترین بهانه تکرار این موضوع هم آن است که برانکو به تازگی بدون تیم شده و شاید پرسپولیس هم بیمربی شود؛ بنابراین درست یا غلط شایعات زیادی در مورد احتمال بازگشت ایوانکوویچ به اردوگاه سرخپوشان سر زبانها افتاده است. برانکو که از مدتها پیش در آستانه قطع همکاری با فدراسیون فوتبال چین قرار داشت، بعد از ناکامی در رساندن تیم ملی این کشور به جامجهانی2026، سرانجام از سمتش کنار رفت و البته چنان که میدانید اسماعیل کارتال هم ممکن است از ادامه همکاری با پرسپولیس سر باز بزند. آیا بار دیگر ایوانکوویچ را روی نیمکت سرخپوشان خواهیم دید؟ و البته وجوه مثبت و منفی این اتفاق احتمالی چیست؟
نیمه روشن
اسم برانکو بهقدری جذاب است که شک نکنید حتی سرسختترین مخالف بازگشت پروفسور را هم میتواند کمی وسوسه کند. از این مربی کروات بهعنوان معمار پرسپولیس نوین یاد میشود؛ کسی که نهتنها به 9سال قهرمان نشدن قرمزها در لیگ برتر پایان داد، بلکه تیمی ساخت که چپ و راست جام برد و با فاصله به پرافتخارترین باشگاه کشور تبدیل شد. انتخاب برانکو در نخستین روزهای سال1394قطعا یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ پرسپولیس بود. او 3فصل پیاپی با سرخپوشان قهرمان لیگ برتر شد، سال آخر حضورش جامحذفی را هم گرفت و البته چنان که مشهور است پشت پنجره بسته نقلوانتقالاتی و با دستهای خالی، سرخپوشان را به فینال لیگ قهرمانان آسیا هم رساند. چنین کارنامهای نهتنها مقبول و جذاب، بلکه بهمعنای واقعی کلمه حیرتآور است. بنابراین عجیب نبود که تابستان1398و در روزهای جدایی برانکو، بزرگترین تحصن اعتراضی هواداران فوتبال در مقابل ساختمان باشگاه پرسپولیس برپا شد. حتی تصور تکرار آن نتایج هم میتواند هر هواداری را به وجد بیاورد.
نیمه تاریک
اگر پرسپولیسیها شاکی نمیشوند، باید عرض کنیم کفه نکات منفی کمی سنگینتر است. برانکو ایوانکوویچ امروز 71ساله است، یعنی 10سال پیرتر از روزی که برای نخستین بار هدایت سرخپوشان را بر عهده گرفت. این فاصله اصلا کم نیست. ایوانکوویچ حالا به روزهای بازنشستگی در حرفهاش نزدیک شده و چه بسا به همین دلیل هم بود که از چند سال پیش تصمیم گرفت به جای کار پرفشار باشگاهی، هدایت تیمهای ملی را بپذیرد. آیا او امروز کشش کار با همان دشواری و با همان درجه از خلاقیت را دارد؟ بعید میدانیم. به علاوه کارنامه او در سالهای بعد از جدایی از پرسپولیس هم عملا چندان خوب نبود. به جز شروع نسبتا جذاب در عمان، بعدتر او دچار مشکل شد و عملکردش در چین هم جالب نبود. به همه اینها بیفزایید این نکته را که در شرایط فعلی، بازیکنان و مربیان خارجی شاید علاقه چندانی به حضور در ایران نداشته باشند و برانکو هم از این قاعده مستثنی نیست. فراموش نکنیم پیش از همه این اتفاقات و در میانههای فصل گذشته هم که رضا درویش به شکل حضوری با برانکو مذاکره کرد، این مربی گفت همسرش از او خواسته دیگر شغلهای دور از کرواسی را نپذیرد، هرچند به فاصله کوتاهی سرمربی تیم ملی چین شد!
با «سلام» شما چه کنند؟
حالا کمکم باید عادت کنیم هر زمان نیمکت پرسپولیس خالی شد، از اوسمار ویرا هم بهعنوان یکی از گزینههای هدایت این تیم نام برده شود. این برزیلی در میانه لیگ بیستوسوم هدایت پرسپولیس را برعهده گرفت و به شکلی غیرمنتظره این تیم را به مقام قهرمانی رساند، هرچند آخر فصل گذاشت و رفت. از آن به بعد هر زمان بحث انتخاب مربی شده، اسم اوسمار هم به میان آمده و یقین بدانید این شرایط تا سالیان سال ادامه خواهد داشت. با این همه بعید است اوسمار به این پیشنهادها پاسخ مثبت بدهد. او اگر میخواست بماند، پس از همان قهرمانی قراردادش را تمدید میکرد، اما راهی تایلند شد و از قضا نتایج بسیار خوبی هم با بوریرام بهدست آورد. بنابراین بعید است ویرا حالا حالاها به ایران برگردد. یکی از رسانهها نوشته بود او در واکنش به پیشنهاد پرسپولیس تنها گفته: «سلام مرا به ایرانیها برسانید» که خب البته بعید است این سلام، گرهای از کار سرخها باز کند!