
پایان تلخ چشم انتظاری برای بازگشت الهه
جزئیات عملیات دستگیری قاتل الهه

الهه فراهانی- روزنامهنگار
وقتی پرونده گمشدن دختری به نام الهه حسیننژاد روی میز افسران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت، تحقیقات تخصصی کارآگاهان آغاز و در کمتر از 48ساعت راز قتل دختر بیگناه فاش شد.
به گزارش همشهری، الهه حسیننژاد دختری 25ساله بود که از روز چهارم خردادماه به طرز عجیبی مفقود شد و خانوادهاش با انتشار تصاویر او در شبکههای اجتماعی برای یافتنش درخواست کمک کردند. الهه ساکن اسلامشهر بود و در یک آرایشگاه زنانه واقع در سعادتآباد کار میکرد. او آخرین بار از محل کارش خارج شد تا به خانه برگردد اما هرگز به خانه نرسید و این آغاز چشمانتظاری نهتنها خانواده الهه که مردمی بود که اخبار مربوط به این پرونده را دنبال میکردند. عموی الهه درباره روزی که او ناپدید شد به همشهری گفت: الهه یک خواهر بزرگتر و یک برادر 14ساله دارد که معلول است. آخرین روز، چون مادر الهه میخواست به دکتر برود، از او خواهش کرد کمی زودتر به خانه برگردد تا از برادر معلولش مراقبت کند. او هم زودتر از همیشه محل کارش را ترک کرد تا به خانه برگردد، اما هرچه مادرش صبر کرد، او به خانه نیامد.
48ساعت عملیات پلیسی
وقتی ماجرای گمشدن الهه توسط خانوادهاش به پلیس اعلام شد، پروندهای در دادسرای اسلامشهر تشکیل شد. قاضی شکیبزاده، بازپرس دادسرای جنایی تهران که رسیدگی به این پرونده را بهعهده دارد میگوید: پرونده ابتدا در دادسرای اسلامشهر تشکیل و پس از آن به دادسرای فشافویه ارجاع شد. با انجام تحقیقات مشخص شد که دختر گمشده آخرین بار در میدان آزادی سوار خودرویی شده و به همین دلیل روز دوشنبه 12خردادماه بود که پرونده به دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. از همان روز دستور تحقیقات در این پرونده را صادر کردم و پرونده روی میز افسران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران (ادارهای که پرونده افراد گمشده را بررسی میکند) قرار گرفت. بازپرس پرونده میگوید: از همان روز کارآگاهان پلیس آگاهی تهران تمرکز خود را روی این پرونده قرار دادند و بهصورت شبانهروزی تحقیقات خود را ادامه دادند و ظرف 48ساعت اسرار ناپدید شدن الهه را رازگشایی کردند. تحقیقات آنها نشان داد که دختر جوان در میدان آزادی سوار یک خودروی سمند شده که به خانه برگردد و پس از آن ناپدید شده است.
راننده مسافرکش
تحقیقات کارآگاهان نشان میداد که الهه به تصور اینکه راننده سمند، مسافرکش است سوار ماشین وی شده است. در جریان بررسیهای تخصصی، صاحب خودروی سمند شناسایی اما مدعی شد که خودروی او از مدتی قبل در اختیار برادرش بوده و او با این خودرو مسافرکشی میکرده است. کارآگاهان که لحظهبهلحظه به حل این معما نزدیکتر میشدند، راننده سمند را شناسایی کردند. او مردی جوان بود که در اسلامشهر زندگی میکرد اما وقتی کارآگاهان به خانه او رفتند، کسی آنجا نبود. در ادامه تحقیقات معلوم شد که این مرد به قهوهخانهای در جنوب غرب تهران رفتوآمد دارد و شبها نیز همانجا میخوابد. در این شرایط تیم تحقیق راهی آنجا شد و متهم را دستگیر کرد. این مرد هرچند در ابتدا مدعی بود که بیگناه است اما در بازجوییها به قتل الهه اعتراف کرد و مدعی شد که جسد او را در بیابانهای حوالی فرودگاه امام(ره) رها کرده است. به این ترتیب تیم تحقیق راهی آنجا شدند و جسد دختر بیگناه را پیدا و به پزشکی قانونی منتقل کردند. به گفته سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، متهم اعتراف کرد که به تنهایی با ضربات چاقو دختر بیگناه را به قتل رسانده و گوشی او را سرقت کرده است.
گفت و گو
عکس مقتول را در فضای مجازی دیدم
متهم به قتل الهه حسین نژاد 27ساله و سابقهدار است. شغل او مسافرکشی است و میگوید شب حادثه چهره مقتول را به خوبی ندیده اما بعد از چند روز وقتی عکسهای او را در فضای مجازی دیده، وی را شناخته و به همین دلیل از خانهاش فرار کرده است.
الهه چطور در دام نقشه شوم تو گرفتار شد؟
نقشه قبلی و برنامهریزی شده که نبود. آن شب همهچیز بهصورت اتفاقی رخ داد. من در میدان آزادی منتظر مسافر بودم که مقتول سوار ماشینم شد تا به اسلامشهر برود. حدود 20دقیقه داخل خودرو منتظر ماند و از آنجایی که مسافری نیامد به من گفت کرایه مسافرهای دیگر را میدهد. ظاهرا عجله داشت و من درواقع بهصورت دربستی، حرکت کردم به سمت مقصد.
در بین راه هم مسافر سوار نکردی؟
نه. چون مقتول به من گفت کرایه همه را حساب میکند. تنها مسافرم خودش بود.
چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟
به نزدیکی اسلامشهر که رسیدیم گفت مادرش حال خوبی ندارد و از من خواست مبلغ بیشتری بگیرم و او را به مقابل خانهشان برسانم. من هم قبول کردم. برای پرداخت اینترنتی هزینه کرایه ماشین، مقتول گوشی تلفن آیفونش را از داخل کیفش بیرون آورد. چشمم که به گوشی افتاد وسوسه شدم و تصمیم گرفتم آن را سرقت کنم.
پس چرا جانش را گرفتی؟
چون مقاومت کرد. گوشی را نمیداد. با هم درگیر شدیم و من هم با چاقویی که همراهم بود، 4ضربه به او زدم.
انگیزهات فقط سرقت بود؟
آن شب مدام وسوسه به سراغم میآمد. حتی هنگام رانندگی به بهانه اینکه میخواهم مسیر نزدیکتر بروم، به محلی خلوتتر رفتم اما او مقاومت کرد و فقط از او سرقت کردم.
الهه در بین راه به مادرش زنگ زده بود، تو چطور گوشی موبایل او را لحظه آخر دیدی؟
فکر میکنم 2تا گوشی داشت.
به خانوادهاش چه گفت، یادت هست؟
گفت یک ربع دیگر به خانه میرسد.
چطور توانستی تا این حد بیرحم باشی؟
(متهم سکوت میکند.)
بعد از قتل چه کردی؟
وقتی متوجه شدم که دختر جوان فوت شده، به سمت بیابانهای اطراف فرودگاه رفتم و جسد را در آنجا رها کردم.
چرا برای رها کردن جسد، آنجا را انتخاب کردی؟
من از آن مسیر خیلی عبور کردهام. مسافر بردهام و درواقع مسیر پر ترددم بود. میدانستم کسی از آن بیابانها عبور نمیکند و احتمال پیدا شدن جسد خیلی کم بود.
خودرویی که با آن مقتول را سوار کردی متعلق بهخودت است؟
خیر. سمند نقرهای برای برادرم است که هر چند روز یکبار با آن مسافرکشی میکردم.
سابقه داری؟
قبلا بهخاطر شرارت یکبار دستگیر شدهام.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
من هیچ رد و سرنخی از خودم به جا نگذاشته بودم و احتمال اینکه دستگیر شوم خیلی کم بود. البته پس از چند روز که خانوادهاش عکس و فیلمهای الهه را در فضای مجازی منتشر و از مردم درخواست کمک کردند ترسم بیشتر شد و فهمیدم که پلیس دنبال من است.
پس میدانستی که عکسهای الهه در فضای مجازی پخش شده بود و همه منتظر خبری از سرنوشت او بودند؟
بله. چندین بار عکسش را دیدم و خبرها را دنبال میکردم. چون آن شب به درستی صورت دختر جوان را ندیده بودم.
احساس عذاب وجدان نداشتی؟
عذاب وجدان که داشتم اما کاری از دستم بر نمیآمد.
کسی از این راز خبر داشت؟
نه هیچکس. فقط خودم میدانستم. سکوت کرده بودم و به کسی حرفی نزدم.
میدانستی خانوادهاش و مردم نگران سرنوشت او هستند و سکوت کردی؟
خیلی ترسیده بودم اما سعی میکردم روال زندگیام را ادامه دهم تا کسی به من مشکوک نشود. مثلا پیش دوستانم میرفتم، به قهوهخانه میرفتم، قلیان میکشیدم و کارهای روزمرهام را انجام میدادم.
تصمیم به فرار داشتی؟
از خانهام در اسلامشهر فرار کردم.
کجا مخفی شدی؟
در قهوهخانهای در حوالی بزرگراه نواب که متعلق به یکی از بستگان دورم است. بالای قهوهخانه اتاقکی مثل انباری است که خرتوپرتهای قهوهخانه را در آنجا انبار کردهاند. در این چند روز آنجا مخفی بودم. یعنی شبها آنجا میخوابیدم. به صاحب قهوهخانه گفته بودم که صاحبخانهام جوابم کرده و میخواهم تا زمانی که خانه اجاره کنم در آنجا بخوابم و در این مدت آنجا مخفی بودم اما در نهایت لو رفتم و دستگیر شدم.
متاهلی؟
متاهل بودم اما 6ماه قبل از همسرم جدا شدم.
توضیح پزشکی قانونی درباره علت مرگ الهه
در شرایطی که انتشار اطلاعات ضد و نقیض درباره علت فوت الهه حسیننژاد و آنچه برای او اتفاق افتاد ادامه دارد سازمان پزشکی قانونی کشور در اطلاعیهای جزئیات بیشتری از این پرونده را منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: جریانهای خبری وابسته به معاندین در شایعهسازی گسترده به نقل از سازمان پزشکی قانونی کشور مدعی تجاوز به مقتول شدند که انتشار چنین ادعایی ازسوی سازمان پزشکی قانونی تکذیب میشود. در ادعای کذب منتشرشده ازسوی جریانهای رسانهای معاند به نقل از سازمان پزشکی قانونی کشور عنوان شده وی مورد تجاوز قرار گرفته و کشته شده است. سازمان پزشکی قانونی در مورد علت تامه فوت یا جزئیات نتایج معاینه و آزمایشهای پیکر مرحومه الهه حسیننژاد اطلاعیهای صادر نکرده است. معاینات تخصصی در حال انجام است و تا زمان قطعیت یافتن نتیجه معاینات هیچ اظهارنظری در این خصوص مورد تأیید نیست. بیان ادعای تجاوز به مرحومه از سوی این سازمان غیرواقعی است و نتیجه بررسیهای تخصصی پس از انجام اقدامات علمی به مقام قضایی اعلام خواهد شد.