
بلاتکلیفی وزارت اقتصاد تمام میشود؟
میزگرد تلویزیون همشهری به بررسی گزینه تصدی وزارت اقتصاد پرداخت

رضا کربلایی- روزنامهنگار
روز گذشته در آخرین مهلت زمانی معرفی وزیر اقتصاد به مجلس، دولت سرانجام اقدام به اعلام نام علی مدنیزاده برای تصدی وزارت اقتصاد کرد. از 12اسفندماه گذشته که عبدالناصر همتی توسط مجلس استیضاح شد، دولت 3ماه فرصت داشت وزیر جدید را معرفی کند ولي ترجیح داد این مهم را به دقیقه90 موکول کند. کارشناسان تأخیر دولت در معرفی وزیر اقتصاد را مورد انتقاد قرار دادهاند؛ چراکه مدیریت یک وزارتخانه با سرپرست موجب بلاتکلیفی آن میشود. طبیعی است وزارت اقتصاد بهعلت گستردگی وظایف آن باید سریعتر تعیین تکلیف میشد. اما چرا دولت در معرفی وزیر تعلل کرد و این تأخیر چه تبعاتی داشته است و چه انتظاراتی از وزیر جدید اقتصاد میرود؟ در اینباره در میزگرد تلویزیون همشهری با حضور مسعود توکلی، اقتصاددان و مصطفی موسوینژاد، کارشناس اقتصاد و تماس تلفنی با حسن حسنخانی، متخصص ارز به این موضوع پرداختیم.
توکلی: مدنیزاده رویکرد کلان اقتصادی همتی را پیگیری خواهد کرد
یکی از اتفاقهای مهم در فضای اقتصادی کشور که فعالان اقتصادی آن را دنبال میکردند، نداشتن وزیر اقتصاد بود. هرچند سرپرست وزارت اقتصاد به وظایفش عمل میکرد اما همیشه به یک فضای باثبات احتیاج داریم و با توجه به شرایط کشور و معیشت مردم، باید زودتر وزیر اقتصاد معرفی میشد.
حتما دولت هم در این مدت دنبال گزینه مدنظر بوده است. معادلات اقتصادی کشور آنقدر پیچیده است که شاید به همین دلیل بهدنبال مدنیزاده رفتهاند که یک مهندس اقتصاد است.
واقعیتهای اقتصادی ایران آنقدر پیچیده است که با یک نظریه و تئوری نمیتوان برای آن راهکار پیدا کرد. مدنیزاده یک شخصیت علمی برجسته است اما بیشتر در حد مشاوره نقش داشته و سوابقی هم که دولت منتشر کرده، نشان ميدهد مدنیزاده سوابق اجرایی ندارد و امیدوارم از فضای مدیریت وزارت اقتصاد، شگفتزده نشود.
یقینا پشتوانه علمی وزیر، امر مهمی برای مدیریت وزارت اقتصاد است ولی واقعیت این است که کار اجرایی امری است که برای مدنیزاده، یک خلأ محسوب میشود.
معرفی اولیه مدنیزاده با حواشی رسانهای مواجه شد و احتمالا دلیل تأخیر در معرفی او هم همین بوده است.
اکنون مهمترین مسئله برای دولت و وزارت اقتصاد باید رسیدگی به معیشت مردم باشد. مدنیزاده تاکنون جزو مدیران نبوده و این مزیت است چراکه از وضعیت مردم بهتر خبر دارد. امیدوارم این درک را داشته باشد که به معیشت مردم برسد. یکی از تجارب بسیار ناموفق ما آزمون و خطاهای مداوم است که مدیر جدید تمام اقدامات مدیر قبلی را دوباره محک میزند و وقت کشور را هدر میدهد.
طبق قانون، وزارت اقتصاد باید حکمران اقتصادی کشور باشد و قلب تپنده اقتصاد باشد اما اکنون درگیر تصدیگری شرکتها و نهادها شده است. این چالش اساسی است که در ابتدای دولت سبب شد طیبنیا مسئولیت نپذیرد چون معتقد بود باید فرمانده اقتصادی دولت باشد.
در دولت گذشته، یک مدیر اقتصادی، فرمانده اقتصادی نبود. رفتارهای همتی هم این بود که فرماندهی اقتصاد را بهدست بگیرد اما عدم توفیقش در برنامههایی که اجرا میکرد سبب شد وزارتش ادامه نیابد. من فکر میکنم مدنیزاده رویکرد کلان اقتصادی همتی را پیگیری خواهد کرد اما امیدوارم درس گرفته باشد.
در زمینه مذاکرات، امیدواریم دولت از برجام درس بگیرد. با توجه به رویکرد دولت در امیدواری تمام و کمال به مذاکرات هستهای، امیدوارم اگر گشایش اقتصادی ایجاد شد، یک سرمستی مثل برجام رخ ندهد.
فضای مجلس نشان میدهد که نسبت به مدنیزاده تشتت وجود دارد.
موسوینژاد:اشتراکات زیادی بین همتی و مدنیزاده وجود دارد
مدنیزاده پشتوانه علمی خوبی دارد و نسبت به همتی فاصله چشمگیری دارد، اما در بحث اجرایی سابقهای ندارد. من از پزشکیان تعجب میکنم که در انتخابات به جلیلی کنایه میزد که شما تا به حال یک دکان اداره نکردهاید و میخواهید رئیسجمهور شوید اما اکنون چنین فردی را برای وزارت اقتصاد معرفی کرده است.
مدنیزاده پیش از این تعریف میکرد که فردی هندی با پشتوانه رزومه علمی در دانشگاههای آمریکا با بازگشت به هند، سمت بالایی بهعهده گرفت اما خود این استاد هندی تعریف میکرد که وقتی وارد عرصه اجرا شدم دیدم آن تئوریها و نظریات دانشگاهی کاربردی برایم ندارد چون شرایط واقعی اقتصادی خیلی تفاوت با بحثهای آکادمیک دارد.
بهنظرم مدنیزاده هم با چنین چالشی مواجه خواهد شد. اخیرا هم محسن رنانی مدعی شد که علت توسعه اروپاییها این است که ضخامت مغز آنها بیشتر از ایرانیهاست. الان باید برویم ببینیم ضخامت مغز مدنیزاده چقدر است.
در حوزه فکری اشتراکات زیادی بین همتی و مدنیزاده وجود دارد؛ مثل آزاد کردن قیمتها و تکنرخی کردن ارز. در واقع مبنای فکری این دو به هم نزدیک است اما مدنیزاده را فرد عاقلتری نسبت به همتی میدانم. برای قضاوت کامل ولي باید دید در مجلس چه دفاعی میکند.
شرایط کشور هم شبیه شرایط 6ماه قبل نیست. همتی خودش هم گفته بود که نمیداند نتیجه سیاستهای ارزی چه میشود و اقتصاد را به رفع تحریمها حواله میداد. اما مدنیزاده حداقل مدعی است که برای تداوم تحریمها هم برنامه دارد ولی باید دید در عمل هم اینگونه خواهد بود یا خیر. صندوق بینالمللی پول هم گزارش جدیدش را نسبت به رشد اقتصادی ایران کاهش داده و به صفر نزدیک کرده است. این در حالی است که قبلا رشد 3درصدی را پیشبینی کرده بود. این نشان میدهد که نهادهای خارجی هم تغییر شرایط اقتصادی کشور را در دولت چهاردهم احساس کردهاند.
در دولت چهاردهم شاهد هستیم رشد اقتصادی پایینتر آمده و رشد تورم بیشتر شده است. درواقع مدنیزاده شرایط اقتصادی بدتری نسبت به همتی تحویل میگیرد. دولت فاقد استراتژی جایگزین مذاکرات هستهای است و وزارتخانهها همه معطل مذاکرات ماندهاند. حتی وزارت امور خارجه هم به موضوعات اقتصادی اهمیت نمیدهد و صرفا متمرکز بر مذاکرات شده است. همتی میگفت ما خودمان ارز را بردیم بالا تا اثرات آمدن ترامپ را پیشخور کنیم. همتی دنبال رفع فیلترینگ بود که من نمیدانم چه ربطی به وزیر اقتصاد دارد. کلیات دولت اگر در همان فضا باشد، مایه ناامیدی است و امیدوارم مدنیزاده همان خط راپیش نبرد وگرنه ما دوباره تورمهای شدیدتر را تجربه خواهیم کرد.
حسنخانی: مدنیزاده طرفدار آزاد کردن قیمت بنزین بود
من فکر میکنم علت اینکه مدنیزاده یکماه پیش معرفی نشد، هجمه رسانهای بود که کار را برای دولت سخت کرد. مدنیزاده در دنیای آکادمیک اقتصاد، شناختهشده و تحصیلکرده آمریکاست. عدهای معتقدند که مدنیزاده چون در آمریکا تحصیل کرده و با یک بنیادی در آمریکا در ارتباط است، مشی او با شرایط تحریمی ایران مناسب نیست. برخی نیز برعکس معتقدند که مدنیزاده میتواند راهگشای مشکلات کشور باشد.
به هر حال برخی میگویند بنیادی در آمریکا بوده که عدهای را بورس دانشگاهی کرده و افکار غربی را در اذهان آنها القا کرده است و مدنیزاده هم جزو این دسته محسوب میشود و به این طیف «بچههای شیکاگو» گفته میشود. عدهای هم مدنیزاده را نجاتبخش اقتصاد میدانند. من هیچکدام از این دو نگاه را قبول ندارم.
مجلس وقتی که همتی را استیضاح کرد، مطالبه بحقی از طرف مردم داشت. همتی تئوری غلطی در حوزه ارز و اقتصاد داشت و مجلس با اقدام خود، هم پایان عمر همتی را رقم زد و هم تیم اقتصادی پزشکیان را محاکمه کرد و سرگشتگی و چندپارگی تیم اقتصادی دولت چهاردهم را نشان داد. یکی از مشکلات مدنیزاده این است که نهتنها باید از خودش حمایت کند بلکه باید از سیاستهای ارزی دولت چهاردهم هم دفاع کند.
از نظر حرفهای و اجرایی شاید دلیل دولت در تأخیر در معرفی مدنیزاده این بوده که فضای رسانهای برای او بهتر شود. توان دولت برای مقابله با هجمههای رسانهای باز نیست و اگر کاری که دولت انجام داد درباره تأخیر در معرفی وزیر اقتصاد، برای فرار از پاسخگویی باشد، من به دولت حق میدهم. همتی بهشدت نگاه سیاسی داشت اما مدنیزاده مدیر حرفهایتر و بهروزتري است اگرچه كه تجربه اجرایی ندارد. مدنیزاده تأکید بیش از حدی بر کسری بودجه دارد که این تأکید، نگرانکننده است. علت این است که کسری بودجه در اقتصاد ایران، موضوع در اولویت نیست. درواقع کسری بودجه میتواند یک سیاست اقتصادی باشد. البته کسری بودجه غیرارادی دولت، نامناسب است. بنابراین مخاطراتی در نظرات مدنیزاده میبینم مثل ماجرای آبان98 که طرفدار آزادكردن قیمت بنزین بود و البته امیدوارم اکنون تجربه کرده باشد و دیگر آن نظرات را نداشته باشد.
ما بهتر از مدنیزاده در کشور، بسیار داریم. در ابتدای دولت، فضای سیاسی بر فضای کارشناسی فائق بود و فردی بهعنوان معاون راهبردی ریاستجمهوری، جریانی را برای انتخاب وزرا انتخاب کرد که نتیجه آن شد وزیر شدن همتی که تبعات هم داشت. من معتقدم همتی باید زودتر استیضاح میشد. مدنیزاده اگر رأی بیاورد باید کمک شود، اگر رأی نیاورد مجلس باید به دولت کمک کند که سیاست محوری اقتصادی خود را در جهت بهبود معیشت مردم اصلاح کند.