
روزگار سخت تالابنشینان
تالابهای ایران که زمانی معیشت هزاران نفر را تضمین میکردند، در چنگال خشکسالی گرفتار شدهاند

مجید جباری-روزنامهنگار
در حوالی دریاچه ارومیه، قایقهای ماهیگیران زنگزده بر خاک ترکخورده جاماندهاند. در تالاب هورالعظیم، نیزارهایی که زمانی مأمن صیادان بودند، زیر لایهای از گردوغبار دفن شدهاند. در تالاب بختگان، کشاورزان خسته از زمینهای بیمحصول به فکر کوچ افتادهاند و در گاوخونی، زنجیرهای از معیشت سنتی ازهم پاشیده است. تالابهای ایران روزگاری قلب تپنده حیات در مناطق خشک و نیمهخشک کشور بودند، اما حالا براساس اعلام سازمان حفاظت محیطزیست بیش از ۷۰درصد تالابها یا خشک شدهاند یا در آستانه نابودی قرار دارند. خشکشدن تالابهای بزرگ ایران یکی پس از دیگری، فقط یک بحران زیستمحیطی نیست؛ بلکه فاجعهای اجتماعی و اقتصادی است که زندگی هزاران خانوار بومی را به چالش کشیده است. در قلب طبیعت ایران، جایی که تالابها روزگاری مامن پرندگان مهاجر و منبع حیات برای جوامع محلی بودند، اکنون سکوتی غمانگیز حاکم است. تالابهای ایران که زمانی معیشت هزاران نفر را تضمین میکردند، در چنگال خشکسالی گرفتار شدهاند. برای مردم محلی که زندگیشان به آب و خاک این تالابها گره خورده، خشکشدن این اکوسیستمها نهتنها ازدسترفتن طبیعت، بلکه پایان امرار معاش آنهاست.
سازمان حفاظت محیطزیست در سالهای گذشته اجرای برخی طرحها را برای احیای تالابها آغاز کرده و تعدادی از این طرحها همچنان در دست اجراست. معاون محیط دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به اجرای برنامههای این سازمان برای بازگشت زندگی به تالابها میگوید: «پیشنهادها درباره تالاب هامون قرار است بعد از تصویب در ستاد ملی به یک سند الزامآور برای تمامی دستگاهها تبدیل شود. همچنین برنامه عمل احیای تالاب هامون پس از ارائه پیشنهادهای سازمانها تدوین خواهد شد. در ستاد ملی تالابها برای ۲تالاب میانکاله و انزلی نیز برنامه عمل تدوین و بخشهایی از آن اجرایی شده است.» احمدرضا لاهیجانزاده در گفتوگو با همشهری با اشاره به تلاشها برای احیای دریاچه ارومیه میگوید: «اجرای روشهای جدید کشاورزی در حوزههای آبیاری، کشت محصولات کمآببر و همچنین معیشت جایگزین در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از راهکارهایی است که در سالهای اخیر در حوضه آبریز این دریاچه اجرا شده است. دولت ژاپن نیز برای اجرای طرحهای کشاورزی پایدار در حوضههای آبریز 3تالاب ارومیه، شادگان و پریشان حدود 13میلیون دلار به ایران کمک کرده است. در این طرحها، مشارکت جوامع محلی و کشاورزان منطقه اهمیت ویژهای دارد. کاهش مصرف آب کشاورزی برای حفظ منابع آبی و افزایش بهرهوری برای کمک به اقتصاد محلی از اهداف اجرای این برنامههاست.»
تالاب هورالعظیم
تالاب هورالعظیم در گذشته قلب تپنده زندگی در خوزستان بود؛ جایی که گاومیشداری، صیادی و کشاورزی سنتی، معیشت بسیاری از خانوادهها را تأمین میکرد. گاومیشها در آبهای کمعمق تالاب پرورش مییافتند و صیادان روزی خود را از آب میگرفتند، اما با کاهش سطح آب بهدلیل خشکسالی، تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی، این سبک زندگی آرام و پایدار دگرگون شده است. اکنون، هزینههای نگهداری دام بالا رفته، منابع صید کاهش یافته و برخی خانوادهها برای تأمین معیشت به شهرها کوچ کردهاند.
تالاب شادگان
کاهش تراز آبی تالاب شادگان معیشت مردم محلی را تحتتأثیر قرار داده است.
کاهش شدید سطح آب، صید ماهی را دشوار و دامداری را پرهزینه کرده؛ پوشش گیاهی کاهش یافته و خوراک دام کمیاب شده است. بسیاری از خانوادهها ناچار به ترک مشاغل سنتی شدهاند. همچنین، گردشگری که زمانی یکی از منابع درآمدزای منطقه بود، با افت چشمگیر زیباییهای طبیعی و کاهش پرندگان مهاجر رو
به افول رفته است.
تالاب پریشان
یکی از بزرگترین تالابهای آب شیرین ایران در شهرستان کازرون سالها منبع معیشت برای جوامع محلی بود و صیادی، کشاورزی و دامداری در اطراف این تالاب، زندگی بسیاری از خانوادهها را تأمین میکرد. در سالهای اخیر، خشکسالیهای مداوم، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی و تغییرات اقلیمی، سطح آب تالاب را بهشدت کاهش داده است. برخی کشاورزان بهدلیل کمبود آب و شورشدن خاک، زمینهای خود را رها کردهاند و دامداران نیز با کمبود علوفه برای دامهایشان مواجه شدهاند.
تالاب هامون
خشکیدگی تالاب هامون زندگی مردم محلی را دگرگون کرده و موجی از مهاجرت و بیکاری به راه انداخته است. یکی از نخستین قربانیان این بحران، زنان حصیرباف بودند که با نیهای تالاب، صنایعدستی تولید میکردند. با نابودی نیزارها، این منبع درآمد سنتی از بین رفته است. این تالاب که زمانی بهدلیل آب شیرین و امکان صید ماهی، منبع درآمد اصلی ساکنان بود، اکنون به بیابانی خشک تبدیل شده و صیادی، کشاورزی و دامداری را غیرممکن کرده است.
تالاب زریوار
دریاچه زریوار کردستان زمانی یکی از زیباترین و پرآبترین تالابهای غرب ایران بود و نقش مهمی در تأمین معیشت ساکنان مریوان داشت. صید ماهی، گردشگری بومی و کشاورزی اطراف آن، زندگی بسیاری از خانوارها را میچرخاند. طی سالهای اخیر اما کاهش بارندگی و بهرهبرداری بیرویه موجب کاهش شدید آب شده، زیستگاه ماهیها را محدود و صیادی را با رکود مواجه کرده است. گردشگری نیز کاهش یافته و درآمد مردم محلی از این منبع را کاهش دادهاست.
تالاب گاوخونی
بخش عمدهای از تالاب مهم گاوخونی در استان اصفهان که از زایندهرود تغذیه میشود، خشک شده و معیشت مردم محلی را دچار بحران کرده است.
فعالیتهای وابسته مانند کشاورزی، دامداری، صید سنتی، حصیربافی و گردشگری که به آب و زیستبوم تالاب وابسته بودند با رکود و کاهش درآمد روبهرو شدهاند.
خشکسالی و بیتوجهی به حقابه تالاب، زندگی بسیاری از خانوارها را تهدید میکند و پیامد آن، مهاجرت از منطقه است.
تالابها چرا خشکیدند؟
کاهش بارندگی بهدلیل تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای پیدرپی، برداشت بیرویه آب برای کشاورزی، سدسازیهای غیراصولی و آزادنشدن حقابه تالابها از مهمترین دلایل ایجاد بحران خشکیدن تالابها هستند. برای مثال تالاب هامون در سیستان و بلوچستان که بهشدت به رودخانه هیرمند وابسته است بهدلیل قطع حقابه از سوی افغانستان تقریبا بهطور کامل خشکیده است. تالاب گاوخونی در اصفهان نیز که از زایندهرود تغذیه میشود فقط ۶۰هکتار از مساحت ۴۷هزار هکتاریاش رطوبت دارد و به کانون بالقوه گردوغبار تبدیل شده است. برای معرفی نمونههایی از تالابهای ایران که بهطور جدی تحتتأثیر بحران خشکسالی و مداخلات انسانی قرار گرفتهاند، میتوان به 6تالاب شاخص اشاره کرد که هر یک نمادی از چالشهای زیستمحیطی در مناطق مختلف کشور هستند.