• پنج شنبه 1 خرداد 1404
  • الْخَمِيس 24 ذی القعده 1446
  • 2025 May 22
سه شنبه 30 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 255642
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/9Q688
+
-

قاب‌خدمت؛ ویژه برنامه سالگرد شهادت سید ابراهیم رئیسی در تلویزیون همشهری

قاب‌های ماندگار خدمت

سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم: شهید رئیسی میز کارش را از ساختمان ریاست جمهوری به میان مردم برد

گفت‌‌و‌گو
قاب‌های ماندگار خدمت

در سالگرد شهادت آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، دولت سیزدهم را باید نماد مردم‌داری و پیگیری بی‌وقفه برای حل مشکلات کشور دانست. او در دوران کوتاه اما پرثمر ریاست‌جمهوری خود، نگاه ویژه‌ای به سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و خدمت بی‌واسطه به مردم داشت. از دیدار با همه نمایندگان مجلس در سال نخست، تا ارتباط مستقیم با مردم در دورافتاده‌ترین نقاط کشور، همه نشانه‌هایی از رویکرد مردمی و دلسوزانه او بود.
در حوزه سلامت، با واردات گسترده واکسن کرونا، جان میلیون‌ها ایرانی را نجات داد و آرامش را به خانواده‌ها بازگرداند. در سیاست خارجی نیز همواره منافع مردم را محور تصمیمات می‌دانست. شهیدرئیسی بر این باور بود که تا وقتی مردم در میدان هستند، دولت حق ندارد از پا بنشیند. خدمت برای او یک مسئولیت مقدس بود و بی‌قراری‌اش برای آسایش ملت، برگ زرینی در کارنامه نظام اسلامی به‌جا گذاشت. در گفت‌وگو با سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت شهیدرئیسی در تلویزیون اینترنتی همشهری، به ابعادی از زندگی و زمانه ایشان پرداخته شده است که مشروح آن تقدیم می‌شود.

شهید رئیسی دولت را در چه شرایطی تحویل گرفت؟
بی‌برقی گسترده وجود داشت. روزی چندنوبت و چندساعت برق می‌رفت و خیابان‌ها از تاریکی حالت خوف‌انگیز داشتند. کرونا در روز تا نزدیک 800نفر فوتی می‌گرفت و واکسن هم نبود. مردم برای تهیه واکسن به کشورهای اطراف می‌رفتند. دانشگاه‌ها و مدارس تعطیل بودند. کلا زندگی تعطیل شده بود. وضعیت تورم بالای 50درصد بود. وضعیت نقدینگی بالای 50درصد بود. رشد تولید صفر بود. آمار بیکاری 2رقمی بود. در حوزه سیاست خارجی، ایده دولت قبل شکست خورده بود. زندگی مردم به مذاکرات وصل شده بود. روابط با همسایه‌ها کاملا مخدوش و با برخی نیز درگیری ايجاد شده بود و سفارت‌هايشان را بسته بودند. وضعیت جبهه انقلاب هم به‌هم‌ریخته بود. در این شرایط  بسیاری از افراد فکر می‌کردند تنها شخصيتي كه می‌تواند این صحنه به‌هم ریخته را جمع کند، شهیدرئیسی است. پاشنه در اتاق آقای رئیسی را کندند که بیاید. ماشین اقتصاد ته دره بود. در حوزه مسکن شاخص منفی بود. رشد اقتصادی چندصدم درصد و نزدیک به صفر بود. شهیدرئیسی ایثار کرد. خیلی از دوستان و دلسوزان اذعان دارند ايشان قصدی برای شرکت در انتخابات نداشت. اطرافیان‌ از روی دلسوزی ايشان را برحذر می‌داشتند و می‌گفتند شما در قوه‌قضاییه هستید و کشور شرایطی ندارد که بخواهید به دولت بروید و با محاسبات دنیایی نمی‌خواند که به دولت بروید. تنها یک انگیزه خدمت باقی مانده بود و یک نفر باید ایثار می‌کرد تا شرایط را به نفع مردم برگرداند. ایشان با رأی قابل‌توجهی رئیس‌جمهور شد و به دولت آمد. هنوز دولت شکل نگرفته بود و مدتی با وزرای دولت سابق، شرایط را گذراند. اینجا صحنه‌های عجیبی بود. تک‌تک وزرای دولت آقای روحانی شرایط را به آقای رئیسی گزارش دادند. فیلم یک جلسه منتشر شد که آقای جهانگیری فرمانده اقتصادی دولت آقای روحانی بود و داشت در جلسه با حضور تعدادی از وزرا گزارش می‌داد. خزانه دولت خالی بود. در جلسات می‌گفتند که ما حقوق ‌ماه بعد کارمندان را هم نداریم. درست هم می‌گفتند. مردم داشتند از دست می‌رفتند. می‌گفتند چون برجام و اف‌ای‌تی‌اف را امضا نکردیم، آب‌وهوا و محیط‌زیست مشکل دارد. وزیر جهادکشاورزی از کمبود ذخایر می‌گفت. آقای جهانگیری در جلسه به شهیدرئیسی گفت به شما می‌گویم شرایطی که الان دولت را تحویل گرفته‌اید از دوره جنگ بدتر است.

شهیدرئیسی چه کرد که این مشکلات حل شد؟ مردم نفهمیدند زمینه را دولت قبل چیده بود یا خیر؟
من ادعا می‌کنم و برایش سند هم دارم که جریانی که تا آن مقطع حاکم بود، تلاش کرد شرایط کشور به جایی برسد که تصمیم‌گیران کشور راهی به‌جز مذاکره با آمریکا نداشته باشند. چرا چنین ادعا می‌کنم؟ در این 3سالی که شهیدرئیسی مسئولیت دولت را برعهده گرفت، ظرف 3‌ماه مشکل بی‌برقی حل شد، ظرف 6‌ماه بحث واکسن و کرونا حل شد. وقتی کرونا به صفر رسید، آمریکا که خودش بزرگ‌ترین تولیدکننده مدرنا و فایزر بود، داشت تلفات 3رقمی می‌داد. چه اتفاقی افتاد؟ چرا تا 5‌ماه قبل می‌گفتند نمی‌شود؟ چرا وزیر نفت آقای روحانی می‌گفت ما نمی‌توانیم نفت بفروشیم و در جلسات رسمی می‌گفت اگر کسی بتواند 200هزار بشکه نفت بفروشد، جای من بگذارید. چه اتفاقی افتاد که در دوره شهیدرئیسی، آمار فروش نفت ما به مرز یک‌میلیون و 500هزار بشکه در روز رسید؟ چه اتفاقی افتاد که همه این نشدن‌ها به‌مرور حل شد. اتفاقات بسیار زیادی در شاخص‌های اقتصادی و حوزه مسکن افتاد. اگر بخواهم از ویژگی‌های شخصیت مدیریتی شهیدرئیسی بگویم، یکی این بود که ایشان معتقد به ظرفیت‌های داخل کشور بود. ایشان می‌گفت نباید مسائل کشور را به اخم و لبخند دیگران گره زد که مثلا آقای بایدن خندید، دلار 5هزار تومان گران شود يا برعكس. الان مجددا به اتفاقات دهه90 برگشته‌ایم. آقای رئیسی این ریل را کنده بود.

کشور معطل مذاکرات نبود.
بله. آقای رئیسی می‌گفت ما تجربه تلخی در دوره آقای روحانی داشتیم که اقتصاد کشور را شرطی کرده بودند. در طول دوران شهیدرئیسی مذاکرات با آمریکا در جریان بود و آقای باقری در عمان و اروپا این مذاکرات را ادامه می‌داد. آقای‌رئیسی می‌گفتند شما هیچ خبری از این نشست‌ها نگویید، مگر اینکه مطمئن شوید به مرحله‌ای رسیده‌ایم که مطالبات جمهوری اسلامی به نتيجه رسیده و مواضع ما محقق شده و دیگر می‌خواهیم امضا کنیم. طرف مقابل ما بدعهد است و در هیچ مناسبات دوجانبه‌ای سر حرفش نایستاده است.
سیلی از تهمت‌ها به سمت شهیدرئیسی روانه شد و رهبر انقلاب در ایام پس از شهادت ايشان هم به آن پرداختند. چرا شهیدرئیسی اين تهمت‌ها را پاسخ نمی‌داد؟
من معتقدم وقتی شخصیتی شخصیت تراز می‌شود اتفاقاتی درباره او باید شکل بگیرد. بین این همه شخصیت یکی مثل شخصیت شهیدحاج‌قاسم سلیمانی می‌شود که شخصیت تراز بود. این شخصیت حاصل 40سال سرمایه‌گذاری جمهوری اسلامی بود. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این شخصیت‌ها تسلط بر نفس خودشان است. برخی مدیران کارآمد هستند ولی با کوچک‌ترین فشاری عنان از دست می‌دهند. شهیدرئیسی بر نفسش مسلط بود و تمام مراحل انقلاب اسلامی را تجربه کرده بود و می‌دانست کشور نباید درگیر دوقطبی شود. او همه فشارها را تحمل می‌کرد. چرا؟ مگر بعضي از رؤسای جمهور، کشور را به‌هم‌نریختند؟ ایشان هم می‌توانست چنین کند. شخصیت شهیدرئیسی این توان را داشت که  خودش را کنترل کند و کاری که کشور را به‌هم‌می‌ریزد انجام ندهد.

ایشان گفتند من اقدامی خلاف مواضع رهبر انقلاب انجام نمی‌د‌هم. آیا فشاری از سوی کابینه بود؟
سیل تخریب‌ها از قبل از این 3سال شروع شد. در انتخابات بدترین توهین‌ها به ایشان شد. آقای‌رئیسی مي‌گفت اگر با توهین به من مشکل مردم حل می‌شود هر چه می‌خواهید بگویید. ايشان رئیس قوه‌قضاییه بود و از خیلی از کسانی که در انتخابات شرکت کرده بودند، پرونده داشت.

موردش را بگویید.
شهیدرئیسی نیست ولی من مطمئنم همان جریانی که ايشان را بی‌وقفه تخریب کرد، یک پروژه امنیتی بود که داشت علیه شهیدرئیسی اجرا می‌شد. من این را قطعی می‌گویم و تا لحظه شهادت هم این پروژه وجود داشت. یک جریان صاحب نفوذ که اختیار داشت تا نگذارد تصویر شهیدرئیسی و گفتمان انقلاب موفق شود. این پروژه را در مورد ايشان اجرا کردند ولی موفق نشدند. سند هم می‌آورم. تصویری که از شهیدرئیسی در دل مردم شکل گرفته شخصيت حامی مردم بودن ايشان بود. تشییع پيكر میلیونی ایشان به‌ندرت طي این سال‌ها وجود داشته است. در مورد حضرت‌امام و شهیدسلیمانی مردم چنین به صحنه آمده بودند.

آن پروژه امنیتی دنبال چه بود؟
دنبال این بود که گفتمان انقلاب گفتمان کارآمدی نیست. خیلی از حضرات شهیدرئیسی را نقد می‌کردند که مشکل کشور کارآمدی است.

حتی کسانی که روزهایی نزدیک شهیدرئیسی بودند؟
 از گروه‌هاي مختلفی بودند. شهیدرئیسی اما باج نمی‌داد. افرادی تقاضای پست می‌کردند و ايشان زیر بار نمی‌رفت و آن افراد جزو منتقدان می‌شدند. تصویر شهیدرئیسی همین است که در استودیوي‌تان گذاشته‌اید. شهیدرئیسی صبح جمعه‌هایش در منطقه و میان مردم می‌گذشت نه مثل آن يكي رئیس‌جمهور! مشکلاتی از جاهای تصمیم‌گیر ایجاد می‌شد و حدود 5نفر از سر دلسوزی در جلسه هیأت دولت به ايشان تندی می‌کردند که شما چرا جواب نمی‌دهید وقتی اینقدر تخریب می‌کنند؟ اما صحبتی از ایشان بعدا منتشر شد که «از من نخواهید کاری را انجام دهم که می‌دانم خلاف خواست رهبری است.» شهیدرئیسی در يك فیلم دارد شرح مظلومیت خودش را مطرح می‌کند و مرا در جلسه صدا می‌زند  و می‌گوید «مراقب باش من این نکات را كه گفتم، منتشر نشود»، یعنی حتی حاضر نشد دفاع از حقانیت خودش هم منتشر شود. جلسات هیأت دولت شهیدرئیسی را که در این 3سال مرور کنیم، یک حرف اختلاف‌زا از ایشان نمی‌شنویم. همیشه به من می‌گفت از جلسات دولت مراقبت کنید، حرفی که اختلاف‌زا و وحدت‌شکن باشد، بیرون نرود.

درباره جازموریان و سیل معروف سیستان و بلوچستان، راز نگفته این سفر چه بود؟
شهیدرئیسی از مسئول حاکم یک مسئول خادم ساخت. میزش را به میان مردم، ساختمان هپکو، کشتی‌سازی بندرعباس، هفت‌تپه و لب‌مرز برد. ما با شهیدرئیسی به خوزستان رفتیم و شرکت راه‌آهن می‌خواست یک مسیر ریلی افتتاح کند. مسیر از جلوی هفت‌تپه می‌گذشت و کارگران می‌دانستند که شهیدرئیسی از آنجا عبور می‌کند. این صحنه واقعا اتفاقی بود. آقای رئیس‌جمهور وقتی دید مردم حالت اعتراض دارند، به دوستان حفاظت گفتند همین‌جا بایستید. حفاظت ریاست‌جمهوری برایش سخت بود اما با دستور ايشان قطار متوقف شد. کامل یادم هست که دوستان تصویربردار ما آنجا عقب‌ ماندند و من خودم کنار شهیدرئیسی داشتم از حاج‌آقا عکس می‌گرفتم. میکروفن سیار هم همیشه داشتیم. ایشان دیدند مردم قانع نمی‌شوند با ماشین به داخل خود کارخانه رفتیم. شهیدرئیسی آنجا با پرسنل هفت‌تپه صحبت کرد و گفت مشکل‌تان را حل می‌کنم. خیلی‌ها با نگاه روشنفکری به ايشان می‌گفتند در تهران جلسه بگذارید بهتر است که هر هفته به سفر بروید. ولی شهیدرئیسی قبول نداشت. ایشان به تجربه می‌دانست کشور اسیر یک بوروکراسی کمرشکن است. بسیاری از پروژه‌هایی که 20سال بر زمین مانده بودند هم به همین دليل بود. در زمان شهیدرئیسی پروژه‌های 15تا 30ساله به ثمر رسید. او خودش بالای کار می‌ایستاد و وزیر مربوطه را می‌خواست. مي‌پرسيد چند سند و نیروگاه افتتاح شده است؟ چقدر راه به کشور اضافه شده؟ و... این صحنه‌ها، صحنه میز خدمت شهیدرئیسی است.

انگ رفتارهای پوپولیستی به ایشان می‌زدند.
در بهمن1400 ایشان به مذاکرات مسکو رفت. در همان ایام  در منطقه رودبار جنوب کرمان سیل آمد. یک سیل گسترده‌اي بود كه خسارت زد. شهیدرئیسی اخبار را از مسکو دریافت می‌کرد. 12شب برگشت و ساعت 9صبح در منطقه سیل‌زده بود. حتی تعدادی از تیم رسانه‌ای ايشان که همیشه همراه‌شان بودند هم خبر نداشتند؛ باورشان نمی‌شد که شهیدرئیسی کرمان است. ايشان براساس نظرسنجی‌هاي اخیر محبوب‌ترین رئیس‌جمهور تاکنون بوده است. مگر رؤسای جمهور با لندکروز داخل کارخانه نمی‌رفتند؟ اینکه ایشان محبوب مردم شدند، بالاخره اتفاقی رقم نخورده بود. جازموریان جزو استان کرمان است که از بخش به شهرستان تبدیل و امکاناتش بهتر شد. ایشان به مردم منطقه گفت که به‌خاطر شرایط جوی نمی‌توانم بیایم اما چون قول داده بود دوباره به منطقه و روستای کروچان رفت. اتفاقا این منطقه درگیر بادهای 120روزه سیستان بود ولی شهیدرئیسی چون وعده داده بود، وارد این منطقه شد. این شرایط توفانی باعث خلق يك عکس شد که در آن عبای شهید رئیسی خاکی شده بود. منطقه بسیار محروم بود. شهیدرئیسی در همان سفری که به کرمان داشت مصوب کرد که منطقه جازموریان تبدیل به شهرستان شود و دستورات محرومیت‌زدایی را از طریق کمیته امداد و وزارتخانه‌ها داد. این واقعیت صبح جمعه‌های آقای‌رئیسی بود. یک رئیس‌جمهور می‌گفت من صبح شنبه خبردار شدم که چه اتفاقي افتاده است ولي ايشان هميشه پيگير كارها بودند.

رؤسای‌جمهور قبلی می‌گفتند نگذاشتند ولی ایشان یک‌بار هم چنین نگفت. آيا قوانین عوض شده بود؟
شهیدرئیسی در اوج فشار و کارشکنی در مسیر خدمت‌رسانی قرار داشت. ایشان تکلیف‌گرا و مسئولیت‌پذیر بود. می‌گفت ما مسئولیت گرفته‌ایم و باید مشکلات را حل کنیم. عقيده داشت من قرار نیست شرح‌گرفتاری دهم بلکه رأی داده‌اند تا مشکلات‌شان را حل کنم. اینکه پول نداریم، برق نداریم و آب نداریم، شرح‌گرفتاری است؛ چه‌کسی باید آن را حل کند؟ حالا ما هم بياييم به مردم بگوییم نمی‌گذارند کار کنیم؟ در طول 3سال و قبل‌تر از آن هم هیچ‌وقت نگفت نگذاشتند کار کنم. می‌گفت تصمیم‌گیری، یک بخش کار است و 50درصد آن پیگیری است. ساعت 6صبح به وزرا زنگ می‌زد. اگر دستوری می‌داد پیگیری می‌کرد که به نتیجه رسیده است و یا نه. یک ویژگی دیگر شهیدرئیسی روحیه تحولی ایشان بود. او مدیر کاملا تحول‌گرایی بود. برخی در توصیف شهیدرئیسی می‌گویند که صرفا آدم بااخلاقی بود ولی ایشان مدیر برنامه‌گرایی بود. در 3سال مسئولیت داشتن در قوه‌قضاییه تصویر مردم از این قوه را عوض کرد. در دولت هم تصویر را عوض کرد. ایشان صحنه را مدیریت و برنامه‌ریزی  و از کارشناسان استفاده می‌کرد. البته نه از کارشناسانی که کشور را به سمت دولت بی‌برقی ببرند. اینکه برق مردم را قطع کنیم که کارشناسی نمی‌خواهد. این کار به اتکای کارشناسی‌ها حل شد. حکم‌هایی که آقا به نفرات بعد از شهیدرئیسی می‌دهند را ببینید. در حکمی که به نفر بعد از شهیدرئیسی در قوه‌قضاییه دادند، گفتند کار آقای‌رئیسی را دنبال کنید. در حرم حضرت‌امام گفتند من امید داشتم اگر ایشان بودند بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شد. آقای‌رئیسی کلی کادر برای انقلاب تربیت کرد. چند نفر دهه شصتی وزیر ایشان بودند. پوسته دولت پیرمردان را شکست و معتقد بود مسیر آینده انقلاب باید به‌دست جوانان جلو برود و توفیق هم داشت. ما در رشد اقتصادی از صفر به 5.4درصد رسیدیم. در نزول شیب تورم موفق شده بودیم ولي الان دوباره دارد بالا می‌رود. رکورد پرتاب ماهواره در دولت شهیدرئیسی شکسته شد. ترانزیت کشور نزدیک به 46درصد رشد کرد.

 این آمارها به کرات اعلام می‌شود و در اینترنت قابل دسترسی است. من از سایر دوستان شنیدم که شهیدرئیسی مخالف جدی عملیات روانی از سوی تیم رسانه‌ای خود بود. آيا صحیح است؟
 بله. شهیدرئیسی اصلا مبنای عملیات روانی را قبول نداشت. این نقطه قوت شهیدرئیسی بود که برای مردم پروژه ایجاد نمی‌کرد. البته می‌گفت خدمات دولت را باید به مردم اطلاع داد. مردم یادشان هست و يا در رسانه می‌دیدند كه ايشان یا پروژه افتتاح می‌کرد یا کف جازموریان بود و... و در كل در حال خدمت‌رساني به آنها بود.

آیا موردی بود که برای حاشیه درست نشدن کاری به تعویق بیفتد؟
خیر. ما شأنی جز خدمتگزاری نمی‌دیدیم. اگر هم‌چنین چیزی به ذهن‌مان می‌رسید حتما از سوی ایشان توبیخ می‌شدیم. آقای‌رئیسی می‌گفت ما دولت تشکیل داده‌ایم که اتفاقات دولت قبل رقم نخورد.

اینطور که شنیدم 2دفعه مذاکرات نزدیک به ثمردهی بود. آيا این‌طور بود؟
بله. ایشان اجازه نمی‌داد که زندگی مردم به مذاکرات گره بخورد. آقای‌باقری و شهیدامیرعبداللهیان را از اطلاع‌رسانی قبل از قطعی‌شدن منع کرده بود.

لحظه شهادت شما کجا بودید؟
من پنجشنبه و جمعه قبل از اتفاق، سفر استانی مازندران بودم. شنبه با ایشان از صبح در جلسه بودیم. نزدیک غروب که جلسه تمام شد، برای نخستین بار سؤال کردم تبریز که می‌روید بیایم؟ دیدارهای خارجی پروتکلی دارد و می‌خواستم مطمئن شوم بیایم یا نه. ایشان گفتند مسیری را داریم با هلی‌کوپتر می‌رویم و هرچه تعداد دوستان کمتر باشد بهتر است. انگار ایشان حسی داشت. این اتفاق تلخ حدود ساعت یک و نیم افتاد. ساعت 3که جلسه دولت با حضور آقای مخبر تشکیل شد، یکی از اعضای هیأت دولت مرا بیرون کشید. آقای مخبر می‌دانست ولی سایر اعضا نمی‌دانستند. من تا شنیدم در جا روی زمین نشستم. ما حالمان بعد از این اتفاق دیگر خوب نیست. می‌دانیم انقلاب اسلامی چه شخصیتی را از دست داد. آقای مخبری تماسی داشت که به بیرون رفت و دوباره آمد. وقتی به جلسه آمد گفت چنین اتفاقی افتاده است و جلسه تعطیل و ستاد بحران تشکیل شد.

آیا خبر شهادت را داشتید؟
از لحظه‌ای که به من گفتند هلی‌کوپتر از دسترس خارج شده است، من یقین پیدا کردم که رئیس‌جمهور را از دست داده‌ایم. آخر طبیعی نیست که هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور گم بشود. برای ما مشخص بود که چه اتفاقی رقم خورده است اما وقتی مکالمه با شهید آل‌هاشم انجام شد گفتیم شاید اتفاق دیگری رقم خورده باشد.

نقل قولی از آقای بذرپاش آمده است که بخشی از پیکر آنجاست.
بدن‌های شهید رئیسی، امیرعبداللهیان و شهید موسوی طوری بود که بخشی از آنها تقریبا با زمینی که روی آن افتاده بودند، سوخته بود و با خاک آنجا ممزوج شده بود. من طاقت دیدن نداشتم. شهید رحمتی و شهید آل‌هاشم پیکرهای سالمی داشتند. ولی بقیه شهدا شرایط مناسبی نداشتند. بخشی از پیکر آنها با خاک آنجا ممزوج شده بود و از این جهت چنین گفته شد. ضایعه جبران‌ناپذیری است و معتقدم ساختار اجرایی کشور با وجود شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در مسیری حرکت می‌کرد که الآن این مسیر عوض شده است و دوباره بی‌برقی، بی‌آبی و تورم داریم و کشور به مذاکرات گره خورده است و مردم هم دارند می‌بینند.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید