
در میزگرد تلویزیون همشهری مطرح شد
نگاه به سرمایهگذار باید تغییر کند

نامگذاری امسال به نام سرمایهگذاری برای تولید، فرصت مناسبی است که معضل دیرینه اقتصاد ایران در زمینه سرمایهگذاری مولد حل شود. نگاهی به 4دهه اخیر نشان میدهد سیاستهای اقتصادی کشور در هدایت سرمایههای داخلی به بخشهای مولد و جذب سرمایههای خارجی، ناموفق بوده است. در همین زمینه در میزگرد اقتصادی تلویزیون همشهری با امیرحسین کاوه، از فعالان باسابقه صنعت در بخش خصوصی و مجید جلیلی عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی گفتوگو کردهایم.
افرادی که برای تدوین استراتژی صنعتی پول گرفتند، اکنون منتقد شدهاند
اکنون که سال سرمایهگذاری و تولید است، در پژوهشکدهها و تحقیقات گفته میشود که فلان مقدار سرمایهگذاری نیاز داریم، اما چیزی اجرا نمیشود و نگرانیم که پایان امسال هم بگوییم شعار سال محقق نشد.من معتقدم که باید در فرهنگ کشور، سرمایهگذار را شخص مقدسی بدانیم. سرمایهگذار را فارغ از مشکلاتش باید دید. در ایران نیاز داریم دیدگاههای کلان نسبت به بحث سرمایهداری و سرمایهگذاری عوض شود. باید بگذاریم سرمایهگذار پولش را بیاورد و به حواشی آن توجه نکنیم. یکی از موانع سرمایهگذاری، افکار ماست. بهعنوان مثال، کسی که گرانترین دستگاههای استخراجی معادن را به منطقهای محروم میبرد تا معدنی را توسعه دهد، باید از او حمایت کرد. خب، چرا نباید از او حفاظت و حمایت شود؟ در مدارس کشور باید این فرهنگ حمایت از سرمایهگذاری حاکم شود. سرمایهگذار برای غارت منابع نیامده، برای توسعه کشور و کمک به معیشت مردم آمده است. این مسائل همه مشکلات داخلی است و ارتباطی به تحریمها ندارد.الآن کسانی که منتقد نداشتن استراتژی توسعه صنعتی در کشورند، اتفاقاً همانهایی هستند که در گذشته بودجه گرفتند تا این استراتژیها را تدوین کنند. خروجی کار آنها هماکنون در کتابخانهها خاک میخورد و همانها در روزنامههای مختلف منتقد وضع موجود هستند.البته بالاخره باید نقشهراهی برای توسعه صنعتی داشته باشیم.
چرا ایران استراتژی توسعه صنعتی ندارد
باید بین چالشهای تولیدکنندگان و دغدغههای تولیدکنندگان با چالشهای بخش صنعت تمایز قائل شویم زیرا تولیدکنندگان بسته به ماهیت کسبوکارشان دغدغههای خاص خود را دارند که با همدیگر حتماً متفاوت است و لزوماً دغدغههای صنعت نیست.اما دغدغه صنعت چیست؟ واقعیت این است که برنامهای مدون و یکپارچه نداریم که بدانیم صنعت قرار است چه مسیری را طی کند و به چه نقطهای برسد. در اصطلاح به آن سیاست صنعتی گفته میشود. سیاست صنعتی درواقع مجموعه مداخلاتی است که دولت انجام میدهد برای اینکه بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی را هدایت کند به سمتی که فکر میکند رشد بیشتر و رفاه اجتماعی بیشتری را به همراه دارد؛ بنابراین ممکن است گاهی اهداف توسعه صنعتی با اهداف یک رسته فعالیت خاص کاملاً در تضاد باشد؛ یعنی ممکن است در سیاست صنعتی به این نتیجه برسید که حتی محدودیت برای یک رسته صنعت قائل شوید. این نکته مهمی است که باید مدنظر داشته باشیم، اما اینکه چرا چنین برنامهای نداریم، من بهطور مشخص چند دلیل مطرح میکنم:در 3 دهه اخیر 7 تا 8 نسخه از استراتژی توسعه صنعتی تدوین شده و قابل دسترسی و مطالعه هم است، اما اینکه چرا به اجرا نرسیده، فکر میکنم دلیل اول این است که بوروکراسی دولتی توانایی خطمشیگذاری یکپارچه را ندارد. خطمشیگذاری یکپارچه یعنی اینکه بتوانید همه سیاستهای کلان را یکپارچه و در در یک راستا هدایت کنید.