سپاه پاسداران، دوم اردیبهشت ۵۸ زیرنظر شورای انقلاب اعلام وجود کرد.
اولین نماینده حضرت امام (ره) در سپاه حسن لاهوتی بود که امام در ۲۵ شهریور برایش حکم زد.
او نتوانست نماینده خوبی برای امام در آن زمان باشد.
بهگفته محسن رضایی او تحتتأثیر مجاهدین بود.
پسرش جزو مجاهدین بود. به برخورد نظام با مجاهدین اعتراض داشت. به فاصله دو سه ماه استعفا کرد.
۲۹ آبان سال ۵۸ سیدعلی خامنهای بهعنوان نماینده امام(ره) در سپاه منصوب شد.
به این ترتیب او از ابتدا امام سپاه شد.
البته 4ماه بعد بهدلیل ایجاد فرماندهی کل قوا و زمینهسازی شورایعالی دفاع ایشان استعفا کرد و وارد مجلس شد.
اما خودش می فرماید شهیدبهشتی جهادسازندگی را و من سپاه را رسیدگی میکردیم.
دو جریان از ابتدای انقلاب وجود داشت یکی جریان غربگراها که عمدتا نهضت آزادی و بعد بنی صدر را به آن معرفی کرد.
دوم جریان اسلام ناب که حزب جمهوری را به آن میشناختند.
سپاه از ابتدا با تدبیر امام (ره) بهدست جریان اسلام ناب معماری شد.
سال ۵۹ خامنهای به دستور امام (ره) جزو شورایعالی دفاع، نماینده و سخنگوی امام (ره) شد.
او در سال ۵۸ و ۵۹ مستقیم در جبههها حضور داشت و برای امامت جمعه و برخی کارها به تهران میآمد و برمیگشت.
او رهبری فکری جوانان و مرجع اندیشه دانشجویان بعد از شهید مطهری بود. این مرجعیت را امام (ره) به او داد.
بهار ۶۱ چند نفر از فراکسیون حزبالله از جنبش امل وارد تهران شدند.
امل بهدست امام موسی صدر تاسیس شده بود. دو جریان چپ و شیعیان جزو آن بودند.
حزبالله از امام(ره) خواست جریان آنها تقویت شود و نمایندهای هم از جانب امام(ره) داشته باشند.
امام(ره) سیدعلی خامنهای را بهعنوان نماینده تعیین کرد.
او با سیدعباس موسوی رابطه نزدیکی داشت.
انتهای سال ۶۱ ضلع برون مرزی سپاه با ابتکار سیدعلی خامنهای شکل می گیرد.
سال ۶۸ مرحوم هاشمی در حال پیگیری ادغام نیروهای مسلح ارتش و سپاه بود.
رهبر ایران سیدعلی خامنهای مانع این حرکت میشود.
او در طول رهبریاش بهصورت مستقیم و گام به گام این نهاد مهم را رشد داد.
خلاصه آنکه در طول انقلاب، معمار حقیقی سپاه پاسداران، سیدعلی خامنهای است. او امام سپاه بود.
برخی از اندیشههای معمار سپاه:
ایمان
حقیقتی است که باید تبدیل به حرکت، عمل، تعهد و مسئولیت شود. سپاه مصداق روشنی از یک جریان مومن بود، ایمانی که تعهد آورد.
توحید
رهبر حکیم ما ظهور توحید را زیر بار اطاعت غیرخدا نرفتن و اقامه حاکمیت الهی میدانست. سپاه مصداق حقیقی این حرکت توحیدی بود. تلاش سپاه برای مقابله با اراده استکبار در این سالها قطع نشد.
بعثت و نبوت
رهبری بعثت را حقیقت انقلاب می دانست. او بعثت و انقلاب را یک تحول روحی جریان یافته تا عمل و اقدام می دانست. سپاه نهادی بود که هویت خود را به انقلاب گره زد و خود را پاسدار انقلاب معرفی کرد.
ولایت
در اندیشه رهبری، ولایت
سه رکن دارد:
1- رابطه با مرکز جامعه که مظهر ولایت الهی بود در زمان غیبت، ولایت فقیه. سپاه یک مجموعه کاملا ولایی زیرنظر ولایت فقیه تعریف شد و شکل گرفت.
2- رابطه با متن جامعه و مردم. این ضلع دوم ولایت بود. سپاه در کار سازندگی و حل مشکلات کشور و مردم در حوزههای مختلف مدد رساند. هر جایی که متکفلی نداشت و کار زمین بود او وارد شد. هر جا که متکفلی بود، سپاه کنار کشید.
3- ضلع سوم ولایت درگیری با دشمن بود.سپاه یک مجموعه مقاوم و دشمن شکار بود.
جمعه 5 اردیبهشت 1404
کد مطلب :
253611
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/wjYMX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved