جنایت خونین در شب عروسی
«داماد بهعنوان شیرینی عروسیاش مقداری مشروبات الکلی به من و دوستانم داد و ما هم برای مصرف آن به خانه مادربزرگم رفتیم که آن اتفاق شوم رخ داد.» این بخشی از اعترافات پسر جوانی است که چند روز پیش در حالت مستی و یک درگیری ساده دوست صمیمیاش را به قتل رساند.
به گزارش همشهری، این جنایت سوم دیماه در یکی از محلههای کرمان رخ داد. آن روز 3پسر جوان پیکر غرق خون دوستشان به نام رضا را به بیمارستانی در این شهر منتقل کردند اما شدت خونریزی او به حدی بود که وی جانش را از دست داد. وقتی ماجرا به پلیس گزارش شد، تیمی از مأموران راهی بیمارستان شده و 3پسر جوان بازداشت شدند. آنها ادعا کردند که همراه رضا (مقتول) در خانه بودند که او برای خرید از خانه خارج شد. بعد درحالیکه لباسهایش غرق خون بود به خانه برگشت و گفت که در خیابان با فردی درگیر شده است. آنها نیز او را به بیمارستان منتقل کردند اما رضا بهدلیل شدت خونریزی جان باخت.
اظهارات 3پسر جوان در حالی بیان میشد که مأموران به رفتار آنها مشکوک شدند و بهنظر میرسید که در حالت عادی نیستند. به این ترتیب از 3نفر آنها تست الکل انجام و مشخص شد که هر 3جوان مقدار زیادی مشروبات الکلی مصرف کردهاند. به این ترتیب بازجویی جداگانه از آنها انجام شد و درحالیکه همگی همان حرفهای قبلی را تکرار میکردند، مأموران به یکی از آنها به نام مهدی مشکوک شدند. روی دست مهدی آثار بریدگی و خراش وجود داشت و زخمهایش کاملا تازه بود.
در این شرایط بازجویی از او ادامه یافت تا اینکه حدود 3ساعت بعد، وی به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. مهدی گفت: من و رضا (مقتول) بچه یک محل بودیم و با هم بزرگ شدیم و دوست صمیمی بودیم. شب قبل عروسی یکی از اقوام بود و من و دوستانم هم در عروسی شرکت داشتیم. داماد بهعنوان شیرینی عروسیاش چند لیتر مشروب به ما داد. من و رضا و 2نفر دیگر از دوستانمان بعد از صرف شام تصمیم گرفتیم به خانه مادربزرگ من برویم و مشروب مصرف کنیم. مادربزرگم آن شب در خانه نبود و همگی به آنجا رفتیم. آن شب زمانی که سرگرم مصرف مشروبات الکلی بودیم و از حالت عادی خارج شده بودیم، بر سر موضوعی بچگانه بین من و رضا درگیری رخ داد.
با وساطت 2نفر دیگر درگیری پایان یافت اما حال من خیلی خراب بود و اصلا کنترلی روی رفتارم نداشتم. به آشپزخانه رفتم و چاقوی بزرگی پیدا کردم و آن را برداشتم. در آن لحظه فقط میخواستم قدرتم را به رضا نشان دهم و قصد کشتن او را نداشتم. رضا همین که چاقو را در دست من دید از جایش بلند شد و به طرف من حمله کرد و من نفهمیدم چطور چاقو را در بدنش فرو کردم. با دیدن خون وحشتزده شدم و چاقو را به سمتی پرت کردم. رضا روی زمین افتاد و ما از ترس میخکوب شده بودیم.
در نهایت یکی از دوستانم به طرف رضا رفت و تصمیم گرفتیم او را به بیمارستان ببریم. رضا را سوار ماشین کردیم و به طرف بیمارستان راه افتادیم و در راه تصمیم گرفتیم که بگوییم او بیرون از خانه در درگیری زخمی شده است. متهم ادامه داد: رضا مثل برادرم بود و اصلا قصد کشتن او را نداشتم. حتی در مسیر بیمارستان با او حرف میزدم و میخواستم که مرا ببخشد اما در بیمارستان فهمیدم که او جانش را از دست داده و قبل از اینکه از آنجا فرار کنیم، دستگیر شدیم. با اعتراف مرد جوان به ارتکاب جنایت برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
دست خودم نبود!
بیشتر افرادی که بهخاطر مصرف مشروبات الکلی مرتکب جرم و جنایت میشوند، وقتی بهخودشان میآیند این جمله را به زبان میآورند:«دست خودم نبود!». به گفته دکتر آرش تقوی، روانشناس، مصرف مشروبات الکلی عامل انواع جرایم و خسارتهای جبرانناپذیر است که قتل، جرایم خشن و نزاعهای منجر به جرح مهمترین آنهاست. حال آنکه عوامل مختلفی ازجمله موضوعات فقر فرهنگی میتواند در گرایش به الکل مؤثر باشد. برخیها بهدلیل خودنمایی، سرکشی و درگیری اقدام به مصرف مشروبات الکلی میکنند که پایانی جز قتل و پشیمانی ندارد. الکل به مقدار زیادی رفتارهای جامعهپذیر را از بین میبرد. در زندان اگر از قاتلان بپرسی چرا این جرم را مرتکب شدهاند، جمله معروفی دارند و میگویند دست خودم نبود. معمولا کادر شخصیتی افراد باعث میشود تا فردی جامعهپذیر باشند، اما الکل این چارچوب را تخریب کرده و باعث میشود دیگر هیچ کنترلی روی رفتار و بهویژه خشم خود نداشته باشند.