
نجات زن جوان از خانه وحشت

«فورا به آدرسی که برایت میفرستم بیا و مرا نجات بده؛ پلیس را هم خبر کن.» این متن پیامکی است که زنی جوان درحالیکه در خانه مردی زندانی شده بود، برای برادرش فرستاد و همین موجب رهایی او از خانه وحشت شد.
به گزارش همشهری، چند وقتی میشد که زنی جوان به نام سمیرا در جستوجوی کار مناسب بود تا اینکه چشمش به آگهی استخدام پرستار کودک در یکی از سایتها افتاد. زن جوان با پدر کودک تماس گرفت و عصر چهارشنبه گذشته راهی خانه والدین کودک در شرق تهران شد غافل از اینکه سرنوشت هولناکی در انتظارش است. سمیرا وقتی وارد خانه شد، مردی حدودا 45ساله او را گروگان گرفت و در یکی از اتاقها زندانی کرد.
پیامک نجاتبخش
صبح روز بعد مردی هراسان با پلیس 110تماس گرفت و گفت خواهرش را گروگان گرفتهاند. او توضیح داد: خواهرم دیروز به من زنگ زد و گفت یک کار خوب پیدا کرده و قرار است از یک پسر خردسال مراقبت کند که دستمزدش خوب است. اما دقایقی قبل پیامکی برایم فرستاد و گفت که در خانهای زندانی شده است. او نشانی خانه را هم فرستاده است. پس از تماس مرد جوان با پلیس، گروهی از مأموران پلیس راهی خانه مورد نظر شدند. صاحبخانه که مردی 45ساله بود با دیدن ماموران، با آنها درگیر شد اما در نهایت مأموران او را دستگیر کردند و با ورود به خانه و شکستن قفل یکی از درها، گروگان را نجات دادند. این زن که حدودا 32ساله است به مأموران گفت: عصر چهارشنبه برای انجام مصاحبه کاری وارد این خانه شدم. مرد صاحبخانه اصلا شرایط عادی نداشت. او مشروبات الکلی مصرف کرده بود که با دیدن وضعیت او، از قبول کار منصرف شدم. مرد صاحبخانه وقتی شنید که من حاضر به همکاری نیستم، با تهدید و ضرب و شتم در اتاقی زندانیام کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد.
وی ادامه داد: مرد گروگانگیر، تهدیدم کرد که اگر از خانه او بروم، جانم را میگیرد. او گوشی موبایل مرا گرفت و بعد در اتاق را به روی من قفل کرد و من با گوشی دیگری که داخل کیفم بود پیامکی برای برادرم فرستادم که خوشبختانه دقایقی بعد با حضور پلیس از خانه وحشت نجات یافتم.
مرد گروگانگیر بازداشت شد و وقتی پیش روی قاضی محسن اختیاری بازپرس جنایی تهران قرار گرفت گفت: مدتی بود که بیکار شده بودم و شرایط مالی خوبی نداشتم. از سوی دیگر همسرم قهر کرده و از خانه رفته بود. من مانده بودم با پسر خردسالم. ازآنجا که شرایط نگهداری پسرم را نداشتم، درخواست استخدام پرستار کودک کردم و وقتی زن جوان برای مصاحبه به خانهام آمد و گفت کار را قبول نمیکند، عصبانی شدم. به همین دلیل او را زندانی کردم اما در نهایت گیر افتادم. این مرد با قرار قانونی در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد.