• دو شنبه 6 اسفند 1403
  • الإثْنَيْن 25 شعبان 1446
  • 2025 Feb 24
دو شنبه 6 اسفند 1403
کد مطلب : 249660
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/BgxKN
+
-

روایتی از پسر شهید اسماعیل صفدری درباره حمله تروریستی

از قتل‌عام خانواده تا آتش زدن خانه

از قتل‌عام خانواده تا آتش زدن خانه

گروهک تروریستی منافقین با حمله به منزل مسکونی شهید اسماعیل صفدری او  و 3 ‌تن از اعضای خانواده او را به شهادت رساندند. داریوش صفدری، فرزند شهید اسماعیل صفدری که در زمان وقوع این جنایت ۱۱ سال بیشتر نداشت جزئیاتی از این اقدام وحشیانه گروهک تروریستی منافقین را روایت کرده است.

پدرم در جبهه و بسیج فعالیت‌هایی را در آن سال‌ها انجام می‌داد. در زمان شهید آیت‌الله بهشتی حکمی به او ابلاغ می‌شود مبنی بر اینکه انجمن اسلامی را که آن زمان به جای بسیج فعالیت می‌کرد در شرکت محل کار خود «پارس‌خودرو» راه‌اندازی کند و افرادی را که از طریق بسیج خواستار اعزام داوطلبانه به جبهه بودند تعلیم و در روند اعزام آنان فعال باشد. در رفت‌وآمد‌هایی که پدرم به جبهه داشت عوامل منافقین را در خرابکاری عملیات خرمشهر شناسایی می‌کنند و به دادستان وقت اطلاع می‌دهند. منافقین از این اقدامات پدر کینه به دل می‌گیرند و تلاش می‌کنند تا از او انتقام بگیرند.
در زمان جنایت ۱۱ساله بودم و تا سال‌ها بعد از وحشیگری منافقین ما شرایط عادی نداشتیم. بسیاری از سازمان‌ها تلاش کردند که از سرنوشت ما مستندسازی یا فیلمسازی کنند، اما مادرم به‌دلیل شرایط وخیم روحی نمی‌توانست با آنها به صحبت بنشیند. همگی ما و مخصوصاً مادرم از یادآوری آن صحنه‌های دلخراش و جنایت‌های ددمنشانه عملاً نمی‌توانیم شرایط را برای خودمان مجدداً ترسیم کنیم و با یادآوری آن شب شرایط جسمی و روحی مادرم نامتعادل می‌شود. تا ۱۸سالگی از تاریکی می‌ترسیدم و اکنون که مردی ۵۲ساله هستم با صدای تیراندازی دچار اضطراب و تپش قلب می‌شوم و خاطرات آن روز دوباره در ذهن من زنده می‌شود. خواهر کوچک‌ترم که شاهد ماجرا نبود، اما صدا‌ها را می‌شنید شرایط خوبی ندارد. پسران عمه من، ابوالفضل و هاشم‌که با ما بودند نیز در شرایط نامساعدی بزرگ شدند. هاشم در ۱۸ سالگی به بیماری سرطان مبتلا شد و فوت کرد. از خانواده عمه فقط ابوالفضل علی‌آبادی باقی مانده است و خاطرات مشترک ما چیزی جز جنایت وحشیانه گروهک تروریستی منافقین در آن شب هولناک نیست.
ما در شرایط بسیار سختی بزرگ شدیم. ما قربانی کینه‌توزی گروهی از منافقین جنایتکار شدیم که خصلتی جز رذالت و پستی نداشتند و بویی از انسانیت نبرده بودند. وقتی که کودکان و نوجوانان دیگر را در کنار خانواده‌های خود می‌دیدیم من، خواهرم و ابوالفضل به‌شدت از شرایطی که منافقین جنایتکار برایمان رقم زده بودند غصه‌دار و افسرده می‌شدیم. جنایت منافقین کوردل باعث شد که نتوانیم یک زندگی عادی را پشت‌سر بگذاریم، حتی بعد از ازدواج نیز با مشکلاتی مواجه هستم و این اتفاقات در زندگی شخصی‌ام تأثیرات منفی داشت. امیدوارم که این دادگاه صالحه بتواند حق خون‌های به‌ناحق ریخته‌شده خانواده‌های شهدای ترور و خانواده من و نجمه دولت‌آبادی را بازستاند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید