
دختر گمشده
ماجراهای پرتره دختری که جمعه گذشته بیش از ۲۲میلیارد تومان فروش رفت

در روزهای گذشته، پس از حراج تهران، صحبتهایی درباره غیرقانونی بودن فروش «پرتره دختر نشسته» رضا عباسی از سوی یکی از مدیران میراث فرهنگی مطرح شد. مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قانونی بودن این حراج را که در آن آثاری با قدمت بیش از ۱۰۰ سال عرضه شده منوط به دریافت مجوز از میراث فرهنگی دانسته بود و مدیران حراج تهران متقابلا اعلام کردند که مجوزهای لازم را اخذ کردهاند و حتی 2مأمور یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به محل حراج مراجعه کردهاند و بعد از مشاهده مجوزهای اخذشده، برگزاری حراج را بلامانع دانسته و محل را ترک کردهاند. در این میان، حق با کیست؟ رسانهها به مجوزهای اخذشده دسترسی ندارند و پیگیری صحت و سقم ادعاهای هر یک از طرفین کار راحتی نیست. چنانچه مجوزهای حراج تهران از میراث فرهنگی و وزارت ارشاد بهصورت شفاف در دسترس رسانهها قرار میگرفت، بررسی این ادعاها کار راحتتری بود.
تأیید یا رد اصالت یک اثر هنری چه روندی دارد؟
بعد از این غائله، یادداشتی منتشر شده که اساسا اصالت اثر «پرتره دختر نشسته» رضا عباسی را زیر سؤال برده و انتساب آن به رضا عباسی را مورد تردید قرار داده است. چقدر میتوان به ادعای این یادداشت اطمینان کرد؟ ادعای آن چقدر قابل بررسی است؟ تأیید یا رد اصالت یک اثر هنری چه روندی دارد؟ شیلا کنبی در تحقیق مبسوطش بر آثار رضا عباسی با عنوان «رضا عباسی، اصلاحگر سرکش» اشاره میکند که در رقمهای او شکلهای متفاوت نامش بهصورت «رضا»، «آقارضا» و «رضا عباسی» ثبت شده که سؤالاتی در مورد یگانه بودن یا دوگانه و حتی سهگانه بودن این هنرمند پیش میکشد که خوشبختانه با استناد به اسناد و مدارک تاریخی و سبک خود آثار، تردیدی در هویت واحد وی نیست. اما کنبی درباره آثار رضا عباسی ۴نوع فرضیه را مطرح میکند: ۱. آثار اصیل رضا؛ ۲. آثار منسوب به رضا حاوی«رقم» رضا که از نظر سبکشناختی همخوانی چندانی با سایر آثار وی ندارد؛ ۳. آثار ثبتشده رقمدار که نه تصویرشان موجود است و نه خودشان؛ ۴. آثار «قابل تردید» رضا که قبل از تأیید یا رد اصالتشان به بررسیهای دقیق نیازمند است. با این تفاصیل، رد یا تأیید اصالت «پرتره دختر نشسته» در یادداشتی کوتاه ممکن نیست و این کاری است که به مداخله کارشناسان و مراجع هنری معتبر و طی کردن روندهای پذیرفتهشده نیاز دارد.
این اثر از کجا آمده؟
اما سؤال مهمی که کارشناسان طی روندهای کارشناسی برای تأیید یا رد اصالت اثری میپرسند تاریخچه مالکیت اثر هنری است. این اثر از کجا آمده؟ طی سالها چه کسانی صاحبش بودهاند؟ در کجا نگهداری میشده؟ شواهدی که از دستبهدست شدن اثر بر تابلو باقی مانده چه اطلاعاتی درباره اصیل یا جعلی بودن آن میدهد؟ فقدان تاریخچه مالکیت هر اثری با استناد به روندها و معیارهای پذیرفتهشده بینالمللی میتواند به تردیدهایی جدی در مورد اصالت آن اثر دامن بزند.
شاید اگر اسناد تاریخچه مالکیت این اثر در اختیار رسانهها میگرفت، راحتتر میشد در مورد اصالت آن بحث کرد. با این حال کتمانکردنی نیست که حتی با وجود این اسناد هم که روندهای بینالمللی سختگیری بسیاری در موردشان اعمال میکنند، باز هم ممکن است اثری از نظر اصالت فاقد وجاهت باشد و در این موارد جز بررسیهای سبکشناختی و ارجاع به اطلاعات و اسناد تاریخی، آزمایشهای دقیق علمی هم گرهگشاست.
البته گویا مدارک مالکیت این اثر که خودش ارزش تاریخی دارد، موجود است و حتی مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفتوگو با ایرنا گفته بود: «این اثر بهصورت موروثی به یک خانواده رسیده بود. آنها عکس اثر را برای اخذ مجوز فروش برای ما فرستادند، اما قبل از تشکیل کارگروه تجارت وزارت میراث فرهنگی اقدام به فروش اثر کردند. ما اثر را از نزدیک ندیدهایم و نمیدانیم این تابلو اصل است یا تقلبی، اما برای جلوگیری از فروش آن با دستگاههای ذیربط مکاتباتی انجام دادهایم و نهادهای نظارتی در جریان هستند.» پس موروثی بودن این اثر برای میراث تأیید شده که خسروی به آن اشاره کرده است.
در کاتالوگ حراج، فقط به کتابخانه صفوی در سیر مالکیت این اثر اشاره شده و گویا سایر اسناد آن به خریدار تابلو داده شده است. مسائلی که در مورد «پرتره دختر نشسته» ایجاد شده یادآوری میکند که از یک سو شفافیت در عرصه حراجهای هنری برای حفظ اعتبار این رویدادها و نیز ارزش آثار هنری حراجیها ضروری است و از سوی دیگر، عرصه تجسمی نیازمند روزنامهنگاران متخصصی است که به زیر و بم این حوزه آگاهی داشته باشند. دسترسی به اطلاعات و اسناد هم جزو ضروریات حرفه این
روزنامهنگاران است.