• پنج شنبه 2 اسفند 1403
  • الْخَمِيس 21 شعبان 1446
  • 2025 Feb 20
شنبه 27 بهمن 1403
کد مطلب : 248821
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KO0yr
+
-

خیال کردند شوهرم دزد است

خیال کردند شوهرم دزد است

نام: کبری جالو
موقعیت: محله سلیمانی  تیموری

«در چند‌ماه آخر سال 1357خانه ما پاتوق انقلابیون و مبارزان محل بود. همسرم با چند تا از مردهای محل هرشب تقریبا از دم غروب دور هم جمع می‌شدند و کارشان تکثیر سخنرانی‌های صوتی امام و اعلامیه‌ها و شب‌نامه‌ها بود. پذیرایی از مهمانان و هماهنگ کردن برای حضور خانم‌ها در راهپیمایی‌ها هم به‌عهده من بود.»
کبری جالو که پسرش در عملیات مرصاد به شهادت رسیده از اهالی قدیمی محله سلیمانی، با نقل این ماجرا از فعالیت‌هایش در کوران مبارزات مردمی می‌گوید: «یک‌سری از کارها مخصوص خانم‌ها‌ بود. برای مثال در همین دورهمی‌ها همسرم اعلام می‌کرد که چه روز و چه ساعت و کجا راهپیمایی و تظاهرات است. وظیفه من اطلاع‌رسانی به اهالی به‌ویژه خانم‌های همسایه بود. خبر می‌بردم، فردا 10صبح راهی خیابان آزادی (آیزنهاور سابق) می‌شویم. اکثرا هم که بچه کوچک داشتیم با خودمان می‌بردیم و این کار کمک می‌کرد مأموران ساواک و ارتش به ما مشکوک نشوند. کار بعدی ما خانم‌ها پناه دادن به انقلابیون و کسانی بود که از دست ساواک و ارتش فرار می‌کردند. به همین بهانه در خانه‌هایمان همیشه باز بود و وقتی یک فراری به خانه‌مان پناه می‌آورد همه خانم‌ها برای کمک کردن دور او جمع می‌شدیم.»
جالو در میان خاطراتش از ماجرای سوء‌ظن ساواک به همسر مرحومش یاد می‌کند: «یک شب شوهرم کلی اعلامیه همراه داشت و تصمیم گرفت همراه یکی از اقوام میان مردم پخش کند. این بار او تصمیم گرفت به جای خروج از در خانه از طریق پشت‌بام اقدام به این کار کند. آن شب نیروهای ساواک داخل کوچه و پس‌کوچه‌ها کشیک می‌دادند و گویا رد او را می‌گیرند تا اینکه یکی از همسایه‌ها خیال می‌کند دزد آمده و شروع به داد و فریاد می‌کند. مأموران ساواک هم به خیال اینکه دزد به محله زده دست از تعقیب شوهرم برمی‌دارند و او آن شب کل اعلامیه‌ها را پخش می‌کند.»
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نوبت به جنگ تحمیلی و حضور فعال بانوان در پشت جبهه می‌رسد: «پسرم که سال63، راهی جبهه شد بیشتر مصمم شدم که برای رزمنده‌ها ‌کاری انجام دهم.
 با خانم‌های محله به مسجد محله می‌رفتیم و هر کاری از دستمان برمی‌آمد از آماده کردن خوراکی مثل مربا تا بافتن کلاه و شال‌گردن و خیاطی انجام می‌دادیم. سر زدن دسته‌جمعی به خانواده‌های شهدا، دلداری مادران آنها و عیادت از جانبازان از کارهای دیگر ما بود. »

 

این خبر را به اشتراک بگذارید