• شنبه 13 بهمن 1403
  • السَّبْت 2 شعبان 1446
  • 2025 Feb 01
جمعه 12 بهمن 1403
کد مطلب : 247551
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgN42
+
-

گفت‌وگو با حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم بازی‌خونی

درام تاریخی با رگه‌هایی از ژانر معمایی

درام تاریخی با رگه‌هایی از ژانر معمایی

فاطمه عرفی‌نژاد

«بازی‌خونی» به‌گفته سازنده‌اش یک بازخوانی دراماتیک معمایی از یک واقعه تاریخی در سال 60 است. فیلم به ماجرای آمل در سال 60می‌پردازد که در آن به گروهی موسوم به «سربه‌داران» پرداخته می‌شود که زیرنظر اتحادیه کمونیست‌ها بودند و با توجه به‌نظریه‌های مائو و مخفی شدن در جنگل‌های اطراف آمل قصد داشتند این شهر را تصرف کنند و بعد به شهرهای دیگر بروند، که با شکست مواجه شدند. فیلم فضایی کاملا متفاوت با ساخته پیشین حسین میرزامحمدی (کت چرمی) دارد. گرچه میرزامحمدی معتقد است ارتباط ژانری بین این دو فیلم وجود دارد. او در این گفت‌وگو از بازی خونی و چالش‌های ساخت آن گفته است.

بازی‌خونی با فیلم قبلی‌تان، کت چرمی، متفاوت است. کت چرمی ‌یک داستان امروزی بود که ماجرای یک فساد اقتصادی را روایت می‌کرد، اما بازی‌خونی را می‌توانیم یک درام تاریخی بدانیم.
بستر فیلم‌ها متفاوت است. کت چرمی‌ یک موضوع اجتماعی داشت و بازی‌خونی درام تاریخی است، اما در هر دوی آنها رگه‌هایی از سینمای ژانر معمایی و جاسوسی وجود دارد که خط اصلی فکری و کاری من است. در بازی‌خونی هم سعی کردم باز به شکل دیگری در همین ژانر معمایی کار کنم.
و باز هم با سعید ‌هاشمی‌نژاد، نویسنده کت چرمی، همکاری کرده‌اید. از این فعالیت ادامه‌دار بگویید و اینکه برای نوشتن فیلمنامه چقدر کار تحقیقاتی انجام شده است؟
من و آقای ‌هاشمی‌نژاد از همان دوره سینمای کوتاه با هم کار می‌کنیم تا همین بازی‌خونی و یکی دو کار دیگر که در حال انجامش هستیم. برای نوشتن این فیلمنامه هم یک پروسه مفصل تحقیقاتی طی شد؛ ازجمله خوانش یک‌سری منابع مکتوب مثل کتاب «جبهه سوم». در این بین نیاز بود با تفکرات گروه سربه‌داران و روایت آنها از این ماجرا هم آشنا شویم؛ برای همین یک‌سری منابع پیدا و از آنها استفاده کردیم.
یک بخش کار هم فکر می‌کنم بازسازی دهه 60 است. این بازسازی در بازی‌خونی چطور اتفاق افتاد؟ برای اینکه به یک بازنمایی درست برسید، چه مشکلاتی داشتید؟
با توجه به اتفاقاتی که در حوزه شهرسازی افتاده، یک بلبشویی وجود دارد که کار را برای فیلم‌های دهه شصتی از نظر لوکیشن سخت می‌کند؛ به‌خصوص که در کار مان لوکیشن‌های خیابانی زیاد داشتیم. تأکید من بر این بود که لوکیشن‌ها در یک منطقه تجمیع شوند؛ نه اینکه یک بخش در شمال باشد و بخش دیگر در تهران یا جای دیگر؛ برای همین آقای جعفری، طراح صحنه بسیار زحمت کشید و یک بازه زمانی طولانی را برای اینکه مرکزیت لوکیشن‌ها را پیدا کنیم، تمام نوار شمالی کشور را گشت و سرانجام به شهرهای استان گلستان رسیدیم و همینطور روستاهای اطرافش.
در زمان فیلمبرداری هم قاعدتا باید حواستان به این می‌بود که المان‌های امروزی در تصویر وجود نداشته باشد.
بله و این کار سختی بود؛ به‌خصوص همانطور که گفتم بخش زیادی از کار در خیابان تصویربرداری می‌شد و عمق خیابان‌ها را می‌دیدیم؛ برای همین تلاش زیادی شد تا به بکرترین شکل ممکن این اتفاق بیفتد.
درباره انتخاب بازیگران صحبت کنیم. شما دوباره با سارا حاتمی‌ کار کرده‌اید که برای فیلم کت چرمی‌ جایزه گرفته بود.
در کت چرمی‌ تمام بازیگران به‌اصطلاح سلبریتی و ستاره بودند؛ مثل جواد عزتی، صابر ابر و پانته‌آ پناهی‌ها. در این کار من یک طراحی داشتم و براساس آن طراحی سعی کردم از بازیگرانی دعوت کنم که بتوانند با این فضا و جنس از کار هماهنگ شوند و همراه باشند. از ارسطو خوش‌رزم تئاتر دیده بودم و بازی‌اش را می‌شناسم و پارسال هم برای فیلم «صبح اعدام» ‌جایزه گرفته و توانایی‌هایش برای من مشخص بود. سارا حاتمی‌ را هم همانطور که گفتید از کت چرمی‌ می‌شناختم و اصلا با آن کار وارد سینما شد. دوست دارم بتوانم برای آدم‌هایی که وارد سینما می‌کنم، کاری کنم که این مسیر برایشان ادامه‌دار باشد. خانم حاتمی‌ هم جاهای دیگر کار کرده است و با توجه به تلاشی که برای نقش می‌کند، یک نقش سخت و پیچیده را به او سپردم که به‌خوبی از پس آن برآمد.
فکر می‌کنید در جشنواره چه اتفاقی برای فیلم‌تان رقم بخورد؟ به‌نظرتان جایزه می‌گیرید؟
همیشه گفته‌ام بهترین اتفاق برای یک فیلم این است که وقتی نمایش داده می‌شود، یک گفت‌وگو را شکل دهد. وقتی این گفت‌وگو به‌وجود بیاید، یعنی فیلم کار خودش را کرده است. دیگر جایزه و داوری و هر چیز دیگری یک بخش از آن سلیقه است و به جز آن مسائل دیگری هم دخیل هستند، ولی مهم‌ترین اتفاق برای من شکل گرفتن همین دیالوگ است.
فکر می‌کنید چقدر این گفت‌وگو شکل بگیرد؟
یک تجربه‌هایی شده و اتفاقاتی در فیلم افتاده که فکر می‌کنم دیدنش جالب باشد، یک تجربه جدید به‌حساب بیاید و جایی برای گفت‌وگو ایجاد کند. حالا چه تجربه موفقی باشد و چه شکست بخورد، ولی همین دست زدن به یک چالش بسیار سخت و سنگین نکته‌ای است که شاید بتوان درباره آن گفت‌وگو کرد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید