علی عبداللهیان باروق، رئیس هیأت مدیره روزنامه رسالت، یار دیرین میرمحمد صادقی:
جناحی عمل نمیکرد دنبال کاربلدها بود
شهره کیانوشراد
شروع همکاری و آشنایی «علیعبداللهیان» با سیدعلاءالدین میرمحمدصادقی، به اوایل انقلاب برمیگردد. همکاری با هدف بهبود اقتصاد ایران بهویژه در روزهای اول انقلاب اسلامی ارتباط آنها را بیشتر کرد تا اینکه در سال1363در سفر مکه، عقد اخوت بستند. تواضع، پرهیز از خودنمایی و تلاش برای حفظ حرمت دیگران از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مرحوم میرمحمد صادقی بود که عبداللهیان در این گفتوگو بر آن تأکید میکند و میگوید: «علاءالدین میرمحمدصادقی، هیچگاه از اصول خود در زندگی و کار کوتاه نیامد و همواره بهدنبال ارتقای جامعه و کمک به دیگران بود.» در گفتوگو با علی عبداللهیان، رئیس هیأت مدیره روزنامه رسالت و یار دیرین میرمحمدصادقی با ویژگیهای مرحوم میرمحمدصادقی بیشتر آشنا شدیم. راهاندازی کمیته امور صنفی و فعالیتهای انقلابی زمینهای شد تا بتوانم در کمیته امور صنفی با جامعه بازرگانان آن روز ارتباط داشته باشم. بعد از انقلاب اسلامی، ما کمیته امور صنفی را راهاندازی کردیم و اتاق بازرگانی هم بهصورت یک نهاد انقلابی با حکمی از سوی امام(ره) تشکیل شد. آقای میرمحمدصادقی نقش اصلی در احیای اتاق بازرگانی داشت. او همراه با جمعی از دوستان و یاران انقلابی که در رأس آنها شهید بهشتی بود، توانستند برای احیای اتاق بازرگانی اقدام کنند.
پیشقدم در امور خیر
مرحوم میرمحمدصادقی، در تأسیس خیریههای مختلف نقش داشت. بهطوری که مرسوم است از شخصیتهای مختلفی برای کمک به خیریه دعوت میشود. مرحوم میرمحمدصادقی سعی میکرد رقمی که برای کمک به خیریه پرداخت میکند بهگونهای نباشد که اختلاف فاحش با کمکهای دیگر مهمانان داشته باشد. اخلاق و رفتار او بسیار سنجیده بود. در موقعیتهای مختلف با او همراه بودم. هیچگاه ندیدم جایی اخم کند و رفتار تندی از خود بروز دهد یا بخواهد کاری را به همکارانش تحمیل کند. ما سالها توفیق داشتیم که در مقاطعی با هم همکار باشیم، به مسافرت میرفتیم و رفاقت ما در این سالها هر روز بیشتر میشد. من مسئولیتهای مختلفی در دولت داشتم، اما در همه این سالها، نه اتاق بازرگانی را رها کردم و نه این رفیق شفیق را.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز او که من هم سعی میکردم در خود نهادینه کنم این بود که هرگز نگاهش به افراد، خطی و جناحی نبود. همیشه دنبال این بود که آدمهای کارآمد و کاربلد را بهکار بگیرد. سعه صدرشان بسیار وسیع بود و خودشان را به قشر خاصی محدود نمیکرد.
سفر به یاد ماندنی
سال 1363توفیق داشتم که با ایشان به سفر مکه بروم. در این سفر دوستان دیگری هم بودند. روز عید غدیر در مکه بودیم و همانجا من، آقای میرمحمدصادقی و آقای محمود لولاچیان با همدیگر پیمان اخوت بستیم. از آن تاریخ به بعد، این پیمان و رفاقت میان ما مستحکم بود. توصیه من به همه دوستانم این بوده، خود و فرزندانتان بر 3 اصل تکیه کنید: کار، کار، کار. کار اول برای عقل، مطالعه و دنبال تعلیم و تعلم بودن. کار دوم برای سلامت تن، ورزش و هر آنچه به سلامت تن شما کمک میکند. کار سوم، در امور کار اقتصادی که خمیرمایه هر انسانی است. از میان دوستانم تنها کسی که مقاوم و استوار پای این 3 کار ایستاد، آقای میرمحمدصادقی بود. در کار اقتصادی و مطالعه که همیشه فعال بود، اما در مورد سوم یعنی ورزش، باید بگویم که هرگز ورزش را ترک نکرد. حتی زمانی که به سفرهای داخلی یا خارج از کشور میرفتیم، هرگز ورزشاش ترک نمیشد.
پست و مقام و مال دنیا در رفتار او تأثیری نداشت
آشنایی من با او از همان روزهای اول انقلاب شروع شد و ادامه یافت. یکی از مهمترین ویژگیهای میرمحمدصادقی این بود که پست و مقام در سبک زندگی و رفتار او هیچ تأثیری نداشت. او مورد اعتماد شهید بهشتی و امین بازاریان و بسیار انسان وارستهای بود. تواضع او به حدی بود که پست و مقام هیچ تأثیری در رفتارش نمیگذاشت. انسانی در این موقعیت، حتماً به لحاظ مالی میتوانست از بهترین و بالاترین امکانات استفاده کند، اما من که از دوستان نزدیک او بودم، هیچوقت نفهمیدم دارایی ایشان چقدر است. هیچگاه خارج از عرف لباس نمیپوشید، خارج از عرف خانه تهیه نمیکرد، حتی از خودرویی استفاده میکرد که خارج از عرف جامعه نباشد. اهل ریاکاری نبود، اما همیشه سعی میکرد از محدودهای که برای خودش معین کرده بود، خارج نشود. در زندگی شخصی خود نیز اهل ریختوپاش و اسراف نبود. به هیچ عنوان اهل خودنمایی نبود.