سارقی که، تصور میکرد همدستش او را لو داده نقشه انتقامجویی کشید
اختلاف 2سارق ، جان زن بیگناه را گرفت
الهه فراهانی- روزنامهنگار
وقتی درهای زندان گشوده و مرد سارق آزاد شد به سراغ همدست سابقش رفت تا از او انتقام بگیرد؛ چراکه تصور میکرد همدستش بوده که او را لو داده و باعث دستگیریاش شده است؛ اما نقشه انتقامجویی او باعث قتل یک زن بیگناه شد.
به گزارش همشهری، اوایل هفته گذشته مردی به نام وحید راهی دادسرای جنایی تهران شد و گفت که مادرش در جریان یک تصادف عمدی به قتل رسیدهاست و او قاتل مادرش را میشناسد.
مرگ مرموز مادر
وحید که یک مجرم سابقهدار و تخصصش سرقت موتور و دستبرد به خانههاست، به بازپرس پرونده گفت: بهتازگی دوران محکومیتم تمام شده و از زندان آزاد شدهام و در این مدت هم بهدنبال ردی از قاتل مادرم بودم. او ادامه داد: زمانی که در زندان بودم، خبر تلخی به من دادند. مادرم در جریان تصادف جانش را از دست داده بود و این بدترین خبر زندگیام بود؛ چون عاشق مادرم بودم و آنقدر حالم بد بود که حتی نتوانستم از زندان مرخصی بگیرم و در مراسم خاکسپاری و ختم او شرکت کنم. وحید گفت: وقتی از زندان آزاد شدم و حالم کمی بهتر شد، تصمیم گرفتم درباره تصادفی که باعث مرگ مادرم شده بود تحقیق کنم. به محل حادثه رفتم و جستوجویم را شروع کردم و مطمئن بودم ماجرای تصادف مرگبار مادرم مرموز است.
تصادف عمدی
او ادامه داد: پرونده تصادف در دادسرای راهور در حال رسیدگی بود و آنطور که شاهدان میگفتند راننده خودرویی که با مادرم تصادف کرده بود، فرار کرده بود. شاهدان هم به اورژانس زنگ زده بودند و مادرم به بیمارستان منتقل شده بود؛ اما بهدلیل شدت جراحات فوت شده بود. پس از تحقیق از شاهدان، ازآنجاکه پلیس راهور با بررسی دوربینهای مداربسته فیلم صحنه تصادف را بهدست آورده بود، فیلم را دیدم و راننده خودرویی را که مادرم را زیر گرفته بود شناختم. نام او فرید و یک مجرم سابقهدار است. من و فرید قبلا با هم کار میکردیم؛ اما دچار اختلاف شدیم و تصمیم گرفتیم جدا کار کنیم. او اما از من کینه به دل داشت و مطمئنم که برای انتقامجویی از من به سراغ مادرم رفته و عمدا او را زیر گرفته است.
شروع تحقیقات
با این شکایت، بازپرس جنایی دستور تحقیقات دراینباره را صادر کرد. این پرونده در دادسرای راهور در حال رسیدگی بود و تلاش برای شناسایی و دستگیری راننده فراری ادامه داشت. از سوی دیگر بررسیهای کارآگاهان جنایی نشان داد که گفتههای وحید (پسرمقتول) صحت دارد.
کارآگاهان دریافتند در روزی که تصادف رخ داده است، فرید (همدست وحید) به مقابل خانه آنها رفته و گفته که میخواهد وحید را ببیند؛ اما خانواده وی به او گفتهاند که وحید در زندان است. بااینحال فرید حرف آنها را باور نکرده و اصرار داشته که میخواهد هرطور شده وحید را ببیند و حتی قصد داشته بهزور وارد خانه آنها شود.
درنهایت نیز وقتی موفق به دیدن وحید نشده، آنجا را ترک کرده و چند ساعت بعد، زمانی که مادر وحید از خانه بیرون رفته بوده، در خیابان او را زیر گرفته و گریختهاست.
مکث
بازداشت قاتل فراری
تحقیقات برای بازداشت راننده فراری ادامه داشت تا اینکه پلیس موفق شد مخفیگاه وی را شناسایی و او را دستگیر کند. فرید اگرچه در ابتدا مدعی بود تصادف عمدی نبوده، اما وقتی فیلمهای صحنه تصادف و شواهد پلیس را مقابل خود دید لب به اعتراف گشود.
او گفت: من و وحید (پسر مقتول) دوست و همدست بودیم و با هم خلاف میکردیم؛ اما بعد از مدتی با هم دچار اختلاف شدیم تا اینکه من دستگیر شدم. وقتی در زندان بودم، از چند نفر از دوستانم شنیدم که وحید پشت سر من بد گفته و حتی او بوده که مرا لو داده و باعث دستگیریام شده است. برای همین از او کینه به دل گرفتم. وقتی از زندان آزاد شدم، تصمیم گرفتم سراغش بروم و از او انتقام بگیرم. به مقابل خانهشان رفتم؛ اما آنها گفتند که وحید هم دستگیر شده و در زندان است. بااینحال حرفشان را باور نکردم و بیرون از خانهشان کمین کردم تا شاید او را ببینم.
متهم ادامه داد: شب که شد، مادر وحید را دیدم که از خانه خارج شد. میدانستم که وحید عاشق مادرش است. با خودم گفتم که اگر با مادرش تصادف و او را مصدوم کنم، وحید هرجا باشد سروکلهاش پیدا میشود. برای همین با ماشین این زن را زیر گرفتم و فرار کردم. ماشین را چند خیابان آنطرفتر پارک کردم و به آنجا برگشتم و منتظر وحید ماندم؛ اما خبری از او نشد. پس از آن از طریق یکی از دوستانم فهمیدم که مادرش در بیمارستان فوت شده و از ترسم سوار ماشین شدم و فرار کردم.
با اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.