انتقال پایتخت؛ آری یا خیر؟
حمیدرضا صارمی*
با توجه به اینکه دولت محترم مدتی است به فکر انتقال پایتخت افتاده و اخیرا «مکران» بهعنوان پایتخت جدید ایران مطرح شده، لازم است نکاتی در این زمینه بیان شود. انتقال پایتخت یک اقدام بسیار بزرگ و پیچیده و نیازمند بررسیهای دقیق و کارشناسی است.حجم ساختوساز و هزینههای مرتبط با انتقال پایتخت به مکران بهصرفه نیست. همچنین مکران بهعنوان منطقهای زلزلهخیز با خطرات جدی مانند سونامی نیز مواجه است. در شرایطی که تهران با چالشهای متعددی ازجمله آلودگی هوا، ترافیک و بافت فرسوده دست و پنجه نرم میکند، آیا واقعا منطقی است که منابع محدود کشور را صرف انتقال پایتخت کنیم؟
به یاد داریم که دهه ۱۹۶۰، برزیل تصمیم به انتقال پایتخت خود از ریودوژانیرو به برازیلیا گرفت. دلیل اصلی این انتقال، کاهش بار ترافیکی و تمرکززدایی از سواحل شرقی بود تا توسعه مناطق داخلی کشور تسهیل شود. این پروژه عظیم با هزینهای بالغ بر ۲.۵ میلیارد دلار در آن زمان (معادل بیش از ۱۵میلیارد دلار امروز) به انجام رسید. با این حال، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این تصمیم نتوانسته اهداف موردنظر را محقق کند و رضایت عمومی نیز پس از انتقال چندان بالا نبوده است؛ طبق برخی آمارها، تنها حدود ۳۰درصد از مردم برزیل از این اقدام راضی بودهاند.به جای این انتقال پرهزینه و پرچالش، بهتر است روی آبادانی و نوسازی بافت فرسوده تهران تمرکز کنیم. تهران یک شهر تاریخی و فرهنگی با ظرفیتهای فراوان است و میتواند با برنامهریزی صحیح و سرمایهگذاری مناسب، به یک الگوی موفق برای سایر شهرهای کشور تبدیل شود.
در نهایت پیشنهاد میکنم به جای انتقال کل پایتخت به شکل فیزیکی به شهر یا استان دیگر، نقشها و کارکردهای مختلف تهران را بین شهرهای دیگر ایران توزیع کنیم؛ مثلا کارکردهای پزشکی میتواند به شیراز واگذار شود، کارکردهای اقتصادی به شهرهای کرمان و تبریز منتقل و کارکردهای توریستی به شهرهایی مانند اصفهان و یزد و... سپرده شود. بدینترتیب میتوانیم بدون صرف هزینههای هنگفت برای ساخت زیرساختهای جدید، از ظرفیتهای موجود در سایر نقاط کشور بهرهبرداری کنیم.امیدوارم مسئولان به جای تصمیمات شتابزده، با دقت و تدبیر بیشتری به مسائل شهری بپردازند و راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت تهران ارائه دهند.
* معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران