• شنبه 15 دی 1403
  • السَّبْت 4 رجب 1446
  • 2025 Jan 04
چهار شنبه 12 دی 1403
کد مطلب : 244959
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/AnRl9
+
-

خرید لباس گرم برای کودکان کار؛ شرط بخشش قاتل

گرمای بخشش قاتل به کودکان کار رسید

گزارش
گرمای بخشش قاتل به کودکان کار رسید

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

خانواده زنی جوان که 10سال قبل قربانی عصبانیت همسر صیغه‌ای خود شده و توسط او به قتل رسیده بود برای بخشش قاتل شرط جالبی مطرح کرد؛ خرید کاپشن و لباس گرم برای کودکان کار مناطق سردسیر کشور.
به گزارش همشهری، شروع این پرونده به دومین روز از اردیبهشت سال93 برمی‌گردد.
آن روز زنی به اداره پلیس یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان مراجعه کرد و خبر از ناپدید شدن خواهرش داد.
وی می‌گفت که خواهرش شیرین، سال‌ها قبل از شوهرش جدا شده و به تنهایی در آپارتمانی زندگی می‌کرد اما چند روزی می‌شود که از او خبری نیست.
آنطور که زن جوان می‌گفت، موبایل شیرین خاموش بود و حتی دوستان و همسایه‌هایش هم از او خبر نداشتند.

ردپای یک آشنا
با اظهارات خواهر شیرین، تحقیقات در این پرونده آغاز و مشخص شد که این زن 40ساله به تازگی با مردی به نام جلال به‌صورت موقت ازدواج کرده است.
بررسی مکالمات تلفنی شیرین نشان می‌داد که جلال آخرین کسی بوده که با این زن تماس گرفته و پس از آن وی ناپدید شده است.
در این شرایط، جلال تحت عنوان مظنون دستگیر شد اما می‌گفت از سرنوشت شیرین بی‌خبر است. او توضیح داد: آخرین بار به شیرین زنگ زدم و بعد برای دیدن او به خانه‌اش رفتم. آن روز، حدود یک ساعت در خانه شیرین بودم و بعد برای انجام کارهایم از خانه بیرون رفتم. از آن پس دیگر خبری از او ندارم و هرچه به موبایلش زنگ می‌زنم جوابم را نمی‌دهد.

رازگشایی
هرچند همسر صیغه‌ای شیرین اصرار بر بیگناهی داشت اما بازپرس پرونده دستور بازداشت وی و انجام تحقیقات تخصصی را صادر کرد. سرانجام جلال، مظنون اصلی پرونده قفل سکوتش را شکست و به قتل شیرین اقرار کرد. او گفت: حدود 6‌ماه قبل با شیرین آشنا شدم و او را به عقد موقت خود در آوردم اما من همسر و 4فرزند دارم. شرط من این بود که کسی متوجه این ازدواج نشود و شیرین نیز پذیرفت. وی ادامه داد: گاهی به خانه شیرین می‌رفتم و تمام مخارج زندگی‌اش را هم پرداخت می‌کردم تا اینکه چند روز قبل از حادثه مدت صیغه ما به پایان رسید. من تصمیم گرفتم به رابطه‌ام با شیرین پایان بدهم اما او دست‌بردار نبود. روز حادثه به خانه‌اش رفتم تا با او صحبت کنم. شیرین اما اصرار به تمدید مدت صیغه داشت. وقتی دید من مخالف هستم و می‌خواهم به این ازدواج پنهانی پایان بدهم، عصبانی شد ‌و تهدید کرد که آبرویم را می‌برد. او می‌گفت این راز را نزد خانواده‌ام فاش و تمام عکس‌های شخصی‌مان را در بین فامیل و همکارانم منتشر می‌کند. او فریاد می‌کشید و تهدیدم می‌کرد. من که به‌شدت ناراحت شده بودم دستانم را روی دهان او گذاشتم اما وقتی به‌خودم آمدم، ‌متوجه شدم که شیرین نفس نمی‌کشد و جان باخته است.

24ساعت زندگی با جسد
متهم به قتل در ادامه، اعتراف کرد که جسد وی را در منطقه‌ای بیابانی دفن کرده است. وی ادامه داد: وقتی متوجه شدم که شیرین جانش را از دست داده، به‌شدت دچار عذاب وجدان شدم و 24ساعت کنار جسد او نشستم و اشک ریختم. سپس او را لای پتو پیچاندم و به سمت منطقه بیابانی رفتم. هوا کاملا تاریک شده و نیمه‌های شب بود که جسد را داخل گودالی دفن کردم.

فرصت زندگی
پس از اقرار قاتل، مأموران جسد زن جوان را کشف کردند و به پزشکی قانونی انتقال دادند. از سوی دیگر قاتل به بازسازی صحنه قتل پرداخت و روانه زندان شد. او سپس در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. با قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. او مدتی قبل پای چوبه دار رفت و در واپسین لحظات موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندگی برگردد. دراین شرایط، تلاش ریش‌سفیدان و التماس‌های همسر و فرزندان قاتل برای رضایت گرفتن از اولیای دم آغاز شد و درحالی‌که نام این مرد قاتل محکوم به قصاص بار دیگر در فهرست اجرای حکم قرار گرفته بود، سرانجام اولیای دم بزرگ‌ترین تصمیم زندگیشان را یک شب قبل از اجرای حکم گرفتند و شرطی برای بخشش تعیین کردند. آنها گفتند که اگر قاتل و خانواده‌اش، بخشی از مبلغ دیه را برای تعداد زیادی از کودکان کار در مناطق سردسیر کشور مانند اردبیل و تبریز، لباس گرم و کاپشن تهیه کنند، از قصاص می‌گذرند.

اتفاق جالب
مادر و خواهر مقتول که هردو روزنامه‌خوان هستند چند روز قبل، خبر بخشش قاتلی را خواندند که اولیای دم به شرط کمک به بیماران سرطانی گذشت کرده بودند. خواهر مقتول گفت: ما می‌خواستیم قاتل خواهرمان را قصاص کنیم اما دلمان به حال خانواده‌اش می‌سوخت. آنها مدام به مقابل خانه ما می‌آمدند و با گریه و التماس درخواست بخشش می‌کردند. از سوی دیگر شنیده بودیم که قاتل هم توبه کرده و رفتارهای مناسبی در زندان دارد. علاوه بر این خبر بخشش قاتل به شرط کمک به بیماران سرطانی را در روزنامه‌ها خواندیم و چون خواهرمان گاهی به کودکان کار کمک می‌کرد تصمیم گرفتیم بخشی از دیه را صرف امور خیریه و کمک به کودکان کار کنیم تا روح خواهرمان نیز شاد شود.
به این ترتیب و با قبول این شرط قاتل که حدود 10سال از عمرش را پشت میله‌های زندان سپری کرده از مجازات قصاص رهایی یافت و زندگی دوباره
پیدا کرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید