• یکشنبه 25 آذر 1403
  • الأحَد 13 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 15
شنبه 17 آذر 1403
کد مطلب : 242425
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/O7NEB
+
-

آشیانه عقاب؛ نگهبان جاودانه قزوین

قلعه‌ای افسانه‌ای که در ارتفاع 2هزار متری قرار دارد

آشیانه عقاب؛ نگهبان جاودانه قزوین

مسیر قلعه الموت پر از پیچ‌وخم‌هایی با آسمان فراخ و دره‌های بی‌انتهاست. از 2راه مختلف می‌توانید به سمت قلعه الموت بروید. اولی همان مسیر قدیمی است که سالیان سال راهی بوده پرماجرا و دومی هم جاده‌ جدید قزوین - تنکابن است که در مراحل نهایی افتتاح قرار دارد اما به‌احتمال زیاد مردم محلی برای اینکه زودتر به خانه‌های خود در مقصد برسند این مسیر را جایگزین مسیر قدیمی قلعه کرده‌اند و حداقل یک ساعت زمان رسیدنشان کوتاه‌تر شده است.
اگر اهل ماجراجویی هستید شما هم مانند ما راه جدید را انتخاب می‌کنید و دل به دریا می‌زنید تا وارد سرزمین‌های ناشناخته شوید. 20هزار متر مساحت قلعه‌ افسانه‌ای الموت است که در بالای صخره‌ای سنگی در ارتفاع 2هزار متری ساخته شده و باید 40دقیقه پیاده‌روی با شیب ملایم و گاهی تند را به جان بخرید تا موفق به دیدارش شوید. از آن بالا روستای زیبای گازرخان زیرپایتان است و منظره‌ای بکر برای عکاسی در مقابل دیدتان.
هنوز کاوش‌های باستان‌شناسی به قلب قلعه الموت نرسیده اما گمانه‌زنی‌های اولیه قدمت آن را به حدود 900سال تخمین زده‌اند. دقیقا مشخص نیست که حسن صباح این منطقه را برای ساخت قلعه انتخاب کرده یا آن را خریده و بعد به شکلی که می‌خواسته بازسازی کرده است. در هر صورت این قلعه به نام حسن صباح سند خورده و حتی آن را با نام قلعه حسن هم می‌شناسند. حسن صباح از مشهورترین  رهبران فرقه اسماعیلیان در خانواده‌ای شیعه در قم متولد شد. در آن دوران قلمرو سلجوقیان در زمان اوج خود بود و برگستره پهناوری از شرق تا کوه‌های هندوکش، از غرب تا آسیای صغیر و شام، از شمال تا آسیای مرکزی و از جنوب تا یمن حکومت می‌کرد و تبدیل به بزرگ‌ترین امپراتوری در ایران پس از دوران باستان شده بود. سلجوقیان نژادی ترک با فرهنگی ترکی ایرانی و سنی مذهب بودند و آنقدر تحت‌تأثیر منش ایرانیان قرار گرفته بودند که استقلال زبان فارسی در دوران این امپراتوری شکل گرفت. پس از آنکه حسن صباح از دربار ملکشاه سلجوقی طرد شد، برای فراگیری اصول مذهب اسماعیلیه به مصر رفت و پس از بازگشت به ایران سراسر کشور را زیرپا گذاشت تا منطقه مناسبی را برای فعالیت‌هایش پیدا کند. او به‌عنوان معلم وارد الموت شد و با ترفندی قلعه را تصرف و مبلغ 3هزار دینار طلا به مالک قلعه پرداخت کرد.
داستان حسن صباح و اسرار این دژ تسخیرناپذیر آنقدر پیچیده است که باید کتابی جداگانه برای آن نوشت اما همین‌قدر بدانید که معماری این دژ آنقدر باشکوه است که وقتی بر بلندای آن می‌ایستید قدرت و عظمت آن را چند برابر احساس می‌کنید. حسن صباح درحالی چشم از این جهان فروبست که اسمش لرزه بر اندام بسیاری از حاکمان جهان در آن دوران می‌انداخت و وقتی این دژ به‌دست مغولان سقوط کرد و به آتش کشیده شد محل دفنش ویران شد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید