خانواده مقتول به حرمت ایام فاطمیه قاتل را بخشیدند
گرمای بخشش قاتل به کارتنخوابها رسید
الهه فراهانی- روزنامهنگار
خانواده پسری جوان که 18سال قبل در جنایتی انتقامجویانه به قتل رسیده بود، درحالیکه حکم قصاص قاتل قطعی شده و آماده اجرا بود، او را به حرمت ایام فاطمیه بخشیدند. به گزارش همشهری، این جنایت زمستان سال 85در غرب استان تهران اتفاق افتاد. آن روز زنی با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن برادرش خبر داد. برادر او زمانی که در خانه تنها بود، با ضربات چاقو به قتل رسیده و خواهرش پس از ورود به خانه با جسد وی مواجه شده و پلیس را خبر کرده بود.
هیچکس شاهد جنایت نبود و کسی نمیدانست که پسر جوان از سوی چه کسانی و با چه انگیزهای به قتل رسیده است، اما شواهد موجود در صحنه قتل و بررسی نحوه ورود قاتل به خانه نشان میداد که قتل از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ چراکه هیچ نشانهای از ورود اجباری به خانه دیده نمیشد و چیزی از داخل خانه به سرقت نرفته بود.
به این ترتیب، جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات میدانی برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت آغاز شد.
بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که در اطراف خانه مقتول، دوربینهای مداربسته وجود دارد. در این شرایط، تصاویر دوربینها مورد بررسی قرار گرفت و تصویر عاملان جنایت که 2نفر بودند، بهدست آمد. آنطور که خانواده مقتول میگفتند، عاملان جنایت با یکدیگر برادر و از دوستان قدیمی مقتول بودند. با این سرنخ، تورج و ایرج تحت تعقیب قرار گرفتند، اما هردویشان پس از جنایت گریخته بودند.
تنبیه مرگبار
چندین هفته از ماجرای جنایت گذشت تا اینکه مأموران پلیس ردپای 2برادر فراری را در یکی از شهرستانها بهدست آوردند و با دستگیری آنها در مخفیگاهشان به فرارشان پایان دادند. 2برادر مدعی بودند که به هیچ عنوان قصد قتل نداشتند و فقط میخواستند مقتول را تنبیه کنند. ایرج یکی از برادران گفت: حمید (مقتول) از دوستان قدیمی ما بود و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم تا اینکه چند وقت قبل با یکی از دوستان مشترکمان به نام کامبیز دچار اختلاف شدیم. اختلاف ما مالی و کاری بود، اما حمید (مقتول) وقتی متوجه اختلافات ما شد به دفاع از کامبیز پرداخت. تصور ما این بود که حمید طرف ما را میگیرد، اما او از کامبیز طرفداری و حمایت کرد. این مسئله باعث ناراحتی ما شد تا اینکه روز حادثه سراغ حمید رفتیم تا با او صحبت کنیم. وی ادامه داد: آن روز حمید باز هم از کامبیز طرفداری کرد و به هواخواهی از او پرداخت. ما هم با چاقو 3ضربه به او زدیم؛ 2ضربه من و یک ضربه برادرم. فقط میخواستیم او را تنبیه کنیم و اصلا قصد گرفتن جانش را نداشتیم. وقتی شنیدیم حمید فوت شده، ترسیدیم و دچار عذاب وجدان شدیدی شدیم. هر دو فرار کردیم، اما در نهایت گیر افتادیم.
اشد مجازات
2برادر پس از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شدند و مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند. در جلسه دادگاه ولیدم که مادر مقتول بود برای عاملان جنایت درخواست اشد مجازات را کرد. در این شرایط 2برادر به حکم اعتراض کردند و پرونده روی میز قضات عالیرتبه دیوانعالی کشور قرار گرفت. قضات دیوان پس از بررسی پرونده، حکم قصاص ایرج را تأیید کردند، اما حکم تورج را که یک ضربه بهدست مقتول زده بود نقض کردند. به این ترتیب، تورج بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از قصاص رهایی یافت. او به جرم معاونت در قتل به 15سال زندان محکم شد.
پایان کابوسهای 18ساله
پرونده ایرج یکی از برادرانی که حکم قصاصش قطعی شده بود به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع و شمارش معکوس برای قصاص او شروع شد. او 3مرتبه پای چوبه دار رفت، اما هربار در آخرین لحظات موفق شد از ولیدم یعنی مادر مقتول مهلت بگیرد و به زندان برگردد. پس از مدتی مادر مقتول جانش را از دست داد و با مرگ وی، برادران و خواهران مقتول اولیای دم محسوب میشدند. آنها اصرار بر قصاص قاتل برادرشان داشتند، اما تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران برای جلب رضایت از اولیای دم آغاز شد. درحالیکه قرار بود مرد جنایتکار برای چهارمین بار پای چوبه دار برود و قصاص شود، اولیای دم به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفتند و وقتی نزد قاضی سیدمحمد رضوی، دادیار شعبه قرار گرفتند، اعلام کردند که از قصاص قاتل منصرف شدهاند. آنها شنیده بودند که قاتل، در این مدت توبه کرده و رفتارهای خوبی در زندان دارد. اولیای دم تصمیم گرفتند به حرمت ایام فاطمیه، قاتل را به شرط دریافت دیه ببخشند و مبلغ دیه را صرف امور خیریه و کمک به کارتنخوابهایی که در این روزهای سرد در خیابان میخوابند، کنند تا روح برادرشان نیز به آرامش برسد. به این ترتیب با بخشش اولیای دم، قاتل از مجازات مرگ گریخت تا پس از 18سال حبس و پرداخت دیه از زندان آزاد شود.