«چشم در چشم» تابلوهای آسیب دیده
برخی از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در وضعیت خوبی قرار ندارند
ناصر احدی-روزنامهنگار
استقبال از نمایشگاه «چشم در چشم» موزه هنرهای معاصر تهران که به نمایش آثار پرتره در هنر مدرن و معاصر اختصاص دارد، ثابت کرد چنانچه اراده و تمایلی برای استفاده از داشتههای ذیقیمت این موزه وجود داشته باشد، این مرکز میتواند نقش مهمی را در جلب توجه دوستداران هنرهای تجسمی ایفا کند. نمایشگاه «چشم در چشم» که منتخبی از 120اثر ایرانی و خارجی گنجینه موزه را به نمایش گذاشته، از 15مهر گشایش یافت و قرار بود 27آبان هم به کارش خاتمه دهد، اما استقبالی که از آن شد، مسئولان را ناگزیر به تمدید این نمایشگاه تا پایان آذر کرد. این استقبال به حدی بود که در روزهای آخر نمایشگاه در آبانماه علاقهمندان بسیاری که عمدتا جوان بودند، در جلوی موزه صف میبستند و مدتی برای ورود به موزه و تماشای آثار هنرمندان بیهمتای ایران و جهان انتظار میکشیدند.
چرا از این نمایشگاه استقبال شد؟
مدیرکل هنرهای تجسمی که سرپرست موزه هنرهای معاصر هم هست، باید از خود بپرسد چرا از این نمایشگاه اینطور استقبال شد؟ این نمایشگاه چه داشت که برای آن صف کشیده شد و نمایشگاههای دیگر موزه در یک سال گذشته چه نداشتند که برای آنها صف کشیده نشد؟ این نمایشگاه چه فرقی با دیگر نمایشگاههای برگزارشده در یک سال گذشته در موزه داشت که خبر صف کشیدن در جلوی آن را رسانههای داخلی و حتی خارجی با تحیر منتشر کردند؟ هرچند مدیرکل هنرهای تجسمی به روزهای آخر کارش رسیده و نیازی به پرسیدن این سؤالها از خودش ندارد، اما مدیر بعدی اداره کل هنرهای تجسمی که بهزودی منصوب میشود و مدیر یا سرپرست آتی موزه هنرهای معاصر حتما باید از نمایشگاه «چشم در چشم» درس بگیرند و در چرایی علت استقبال از آن به دقت بیندیشند.
ازدحام بازدیدکنندگان و جای خالی QR کد
پنجشنبه و جمعه این هفته هم خیلیها به موزه رفتند تا با چهرههایی که به آنها چشم دوخته بودند، چشم در چشم شوند. با اینکه خبر تمدید نمایشگاه تا پایان آذر موجب شده بود که دیگر صفی در جلوی موزه تشکیل نشود، اما داخل موزه بسیار شلوغ بود. قاعدتا نمایشگاهی که در آن آثاری از فرانسیس بیکن، پابلو پیکاسو، ونسان ونگوگ، اندی وارهول، آلبرتو جیاکومتی، ادوارد مونه، رابرت راشنبرگ، فرنان لژه، کمالالملک، بهمن محصص، مارکو گریگوریان، احمد اسفندیاری، ژازه تباتباای، کامبیز درمبخش، مهدی سحابی و... به نمایش درآمده، باید هم شلوغ باشد. در همان بدو ورود به موزه، اینفوگرافیای شامل اطلاعات و تصاویری از روند پرترهنگاری در تاریخ توجه بازدیدکنندگان را بهخود جلب میکند. خیلیها با موبایلشان از این اینفوگرافی عکس میگیرند تا شاید این اطلاعات بعدا به کارشان بیاید. اگر QR کد این اینفوگرافی روی دیوار کار میشد، دسترسی به این اطلاعات برای بازدیدکنندگان خیلی راحتتر بود. موزه قبلا این تجربه را داشته که با QR کد اطلاعات هر اثر یا حتی کتابچه نمایشگاه را در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد.
این تابلوها را چطور نگه میدارید؟
نمایشگاه «چشم در چشم» سوژه برای نوشتن زیاد دارد. از تعداد بالای بازدیدکنندگان بگیرید تا خود آثار تا موضوعی که نوشتن از آن به اندازه 2موضوع قبلی خوشایند نیست؛ یعنی وضعیت فیزیکی بد بعضی از تابلوهای گنجینه. متأسفانه برخی تابلوهای نمایشگاه
به وضوح آسیب دیدهاند و مشخص است که در وضعیتی خوب نگهداری نمیشوند. موج برداشتن و اعوجاج کاغذ- که معمولا بر اثر رطوبت رخ میدهد - در برخی تابلوهای نمایشگاه مشهود است. تابلویی از علیرضا اسپهبد، نقاش نامدار ایرانی در این نمایشگاه هست که به وضوح موج برداشته است. باید از مسئولان موزه، نه صرفا مسئولان کنونی، بلکه از همه کسانی که در سالهای گذشته در این نهاد هنری مسئولیت داشتهاند، پرسید گنجینه موزه در چه وضعیتی است که این اتفاق برای این تابلو افتاده؟ هر کس که دستی در آرشیو کردن اشیای کاغذی، اعم از کتاب یا نقاشی دارد، خوب میداند که کاغذ و رطوبت دشمن خونی هستند. آیا تابلوهای گرانبهای موزه که ارزش بعضی از آنها سر به فلک میزند، از رطوبت محفوظ هستند؟ اگر بله، پس چرا تابلوی اسپهبد دچار اعوجاج شده و موج برداشته است؟ این اتفاق فقط درباره تابلوی اسپهبد نیفتاده؛ تابلویی از هنرمند یکتا سالوادور دالی نیز دچار موجبرداشتگی و اعوجاج شده است. همچنین در کنارههای این تابلو تغییر رنگ کاغذ قابل مشاهده است. قاعدتا این لطمات به تابلوها از ارزش آنها میکاهد. تابلویی دیگر از آنتونیو سائورا هم دچار اعوجاج و فرورفتگی و برآمدگی شده که علتی جز رطوبت نمیتواند داشته باشد. در گوشه پشتی این تابلو ردی از رطوبت و نمکشیدگی دیده میشود که میتواند توضیحدهنده علت موج برداشتن کل اثر باشد.
عکسی که از نمونهای از این اثر در وبسایت «موزه هنر و تاریخ ژنو» وجود دارد، نشان میدهد که شکل بیعیبوایراد آن چگونه باید باشد. خواسته زیادی نیست که تعداد دقیق و وضعیت آثار گنجینه موزه یکبار به اطلاع عموم و اهل فن برسد. موزه در سالهای گذشته برای مدتها درگیر بازسازی بوده و معقول است که علاقهمندان به هنر انتظار داشته باشند موزه حالا در وضعیتی باشد که هیچ خطری آثارش را تهدید نکند. اگر چنین نیست، علت را باید یافت و کاری کرد، تا این ثروت ملی دچار آسیب جدی و برگشتناپذیر نشود.