دبيركل نهاد كتابخانههاي عمومي درباره آخرين سرانه مطالعه، وضعيت كتابخانهها و كتاب الكترونيك توضيح داد
كلينيك تخصصی كتاب راهاندازی شد
فهیمه طباطبایی-دبیر گروه جامعه
کتابخانههای عمومی در کشور از آن اماکن فرهنگی هستند که روزگاری جزو پرطرفدارترین نهادهای فرهنگی بودند. نخستین و بدیهیترین مکانی که برای پرکردن اوقات فراغت هر کودک و نوجوانی به ذهن میآمد اول کتابخانههای اطراف خانه بودند که میشد آنجا ساعتها نشست و داستان، رمان و کتابهای علمی خواند. اما حالا این انگاره وجود دارد که کتابخانهها هم مثل اغلب گزارههای دیگر فرهنگی عرصه رقابت را به فضای مجازی باختهاند؛ در اینباره و بسیاری از موضوعات دیگر با مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
کتابخانهها در رقابت با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آن مرجعیتی که تا اواسط دهه 80در بین عموم مردم داشتند را ندارند و این انگاره وجود دارد که درصد کمی از مردم آن هم برای پروژههای دانشگاهی مانند پایاننامه ارشد یا دکتری یا درس خواندن برای کنکور به کتابخانهها مراجعه میکنند. چقدر این انگاره درست است و برای اینکه کتابخانه میدان را به فضای مجازی نبازد، چه اقداماتی را در دوره مدیریت خود دنبال کردهاید؟
اساسا پردازش موضوع کتابخانه در کشور ما هیچ وقت جامع نبوده، تصویری وجود دارد که سالن مطالعهای وجود دارد که کنکوریها در آن درس میخوانند، مخزنی هست که استفاده بشود یا نشود و احتمالا کتابهای آن خیلی به روز نیستند. این تصویر غالب درباره کتابخانهها در افکار عمومی و ذهن مدیران وجود دارد، درحالیکه اینطور نیست.
یعنی میخواهید بگویید که سبک فعالیت کتابخانههای عمومی در ایران تغییر کرده و مخاطبان زیادی دارد؟
الان در دنیا کتابخانه یک مرکز اجتماعی و فرهنگی است که ارائه کتاب و استفاده از سالن یکی از خدمات آن است. در ایران هم به همین سمت پیش رفتیم و الان در کتابخانههای ایران هم خدمات متنوعی ارائه میکنیم. شاید بخواهيد مثالی نزدیک بزنم؛ کتابخانهها در حال حاضر شاید چیزی شبیه فرهنگسراها باشند؛ یعنی ما الان خدمات فرهنگی، اجتماعی، هنری مبتنی بر خانواده و پر کردن اوقات فراغت ارائه میکنیم. چند سالی میشود که به این سمت حرکت کردهایم و در کتابخانههای بزرگ تا 60خدمت ارائه میکنیم و همه کتابخانههای عمومی در کشور بخش کودک دارند و به حوزه نوجوان هم توجه شده است.
تعدادی از خدماتی که عنوان کردید را مثال میزنید؟
الان در کتابخانههایمان خدمات مشاوره و روانشناسی با همکاری کمیته امداد ارائه میدهیم. 470کتابخانه در این زمینه فعال هستند که این خدمات کاملا تحت نظر نظام روانشناسی است. همچنین مدت طولانی است که مشاوره درسی ارائه میشود. در نسل جدید کتابخانههای عمومی به سمتی رفتهایم که کارگاه خلاقیت داشته باشیم. اتاق علم ایجاد کردیم تا امکان شکوفایی استعدادها را فراهم کنیم.
در برخی از کتابخانهها اتاق مطالعه اختصاصی یا کار اشتراکی داریم. این امکانات هم فقط برای تهران نیست، اتفاقا تهران از نظر میزان سرانه کتابخانه فقیرترین است؛ در کل، تهران از نظر سرانه فرهنگی وضعیت خوبی ندارد.
الان دسترسی هر شهروند تهرانی به کتابخانه چقدر است؟
در حال آمایش سرزمینی در اینباره هستیم و تا یکماه دیگر میتوانیم آمار دقیقی ارائه دهیم که دسترسی شهروندان هر شهر به کتابخانه عمومی چگونه است اما الان بهترین وضعیت دسترسی به کتابخانه را خراسان شمالی دارد؛ شاید این استان از نظر شاخصهای دیگر کمبرخوردار باشد اما به واسطه سفری که رهبر معظم انقلاب به آنجا داشتند، تعداد زیادی کتابخانه افتتاح شده است. ما در تهران کتابخانه مرکزی نداریم اما در ایلام و سنندج یا یاسوج کتابخانه مرکزی داریم. چند وقت پیش در یک برنامه رادیویی، مجری اصرار داشت که کتابخانهها مکان فرهنگی عقبماندهای هستند که رنگ و لعاب ندارند و از دور خارج شدهاند. ما میگوییم اینطور نیست. بهطور مثال چند روز پیش کتابخانهای در یکی از روستاهای کشور افتتاح شد که هم رنگ و لعاب دارد و هم تلاش شده که در آن خدمات نوین دیده شود.
میزان استفاده نسل جدید یعنی افراد بین 11تا 25سال از کتابخانههای عمومی چطور است؟
اگر همین الان ارتباط تصویری میگرفتیم با سالن کتابخانه مرکزی مشهد، میدیدید که پر است از جوانان و نوجوانان دهه 70 و 80و حتی 90.
یعنی میگویید که تعداد مخاطبانتان در این نسل کم نشده است که هیچ، بیشتر هم شده؟
2 مسئله داریم. یکی نقطه مطلوب که خیلی با آن فاصله داریم. الان حدود 12میلیون نفر از مردم ایران عضو کتابخانه عمومی هستند اما کمتر از 3 میلیون کتاب امانت میگیرند. عدد مطلوبی به نسبت جمعیت نیست. اما همین عدد را با تیراژ کتاب مقایسه کنید. سال گذشته 115هزار عنوان کتاب منتشر شده كه بازار مالی آن را بین 12تا 13هزار میلیارد تومان ارزیابی میکنند. خوب این کتاب را چهکسی خریده و خوانده؟ قاعدتا مردم. اینها را در مبحث کتابخوانی کجا محاسبه میکنیم؟ نخستین رده پرفروش کتاب برای کودک و نوجوان است. رده پرفروش با رده پرامانت در کتابخانههای عمومی برابری دارد. بعد ما هرچه جلوتر میآییم این آمار افت میکند. هیچ وقت کسی به این سؤال فکر کرده که چرا وقتی تنها نهاد تربیتی کودک خانواده است، بیشتر کتاب میخواند اما وقتی به مدرسه سپرده میشود از کتاب فاصله میگیرد؟
پس شما معتقدید که نظام آموزشی ما باعث میشود که بچهها از کتاب خواندن فاصله بگیرند؟ یعنی متهم اصلی نهاد مدرسه است؟
بله! واقعیت این است که فرد با حضور در مدرسه از مطالعه کتاب غیردرسی رفتهرفته فاصله میگیرد. ما راهحل مسئله را در این میدانیم که کتاب و کتابخوانی را به مدرسه ببریم. در این زمینه سند ملی خواندن را داریم که وزارت آموزش و پرورش زنگ خواندن را باید در مدارس راه بیندازد؛ چرا که بچهها را متهم به نخواندن کتاب میکنیم اما نمیپرسیم که او در چه فرایندی کتاب خواندن را ترک کرده است؟ میگویند که درس خواندن برای کنکور را نباید جزو سرانه مطالعه آورد، بالاخره درس خواندن برای کنکور خوب است یا بد؟ اگر بد است چرا بچهها را در این دور باطل انداختهایم؟ خوب اگر بیفایده است و جزو سرانه مطالعه نیست، جمعش کنیم.
برویم سراغ موضوع کتاب الکترونیک، جهشی اواسط دهه 90 در این حوزه صورت گرفت و تولیداتی در این حوزه داشتیم اما در 2تا 3 سال اخیر خیلی جدی گرفته نمیشود.
حجم کتابخوانی مکتوب نسبت به کتاب الکترونیک 80 به 20 است چرا که زیرساخت این حوزه فراهم نیست. همین الان در کشور چند سکو میشناسید که کتاب الکترونیک برای فروش معرفی کنند؟ اساسا سیاستگذاری و اقدامات تقنینی برای زیرسازی حوزه کتاب الکترونیک را دنبال نکردیم و حتی یک بند قانون در این زمینه وجود ندارد. سیاست بالادستی هست اما نقشه راه ندارد که ما پیگیر آن هستیم و در سند ملی خواندن هم آن را دنبال کردیم.کسانی هستند که در کشور بلیت میفروشند و کتاب میخوانند و مردمی هستند که بلیت میخرند تا کتاب گوش کنند. ما برای اینکه وارد این فضا شویم یک سکو در نهاد کتابخانهها ایجاد کردیم که پایه آن اپلیکیشن سامان است ولی خدمات متنوعی که در کتابخانه عمومی دنبال ميشود را آنجا هم داریم. فاز یک آن تا 2ماه دیگر افتتاح میشود که بحث کتاب صوتی و الکترونیک هم بخشی از آن است. نهادهای مختلفی هم اعلام کردند که میتوانند تولید محتوا کنند اما به هر حال نیاز به اقدامات تقنینی داریم.
درباره کلینیک کتاب که اخیرا در زنجان راهاندازی شده است، کمی توضیح میدهید؟
ما تلاش کردیم که کتابخانههای عمومی رنگ و لعاب و روح داشته باشند و برای نسل جدید جذابیت ایجاد کنیم. تلاش کردیم کتابخانه، محلی برای تفریح و علم آموزی باشد. کتاب را هسته اصلی قرار دادیم و حول محور کتاب زنجیرههای مختلفی را تعریف کردیم. الان کلینیک کتابی در زنجان داریم که خدمات درمانی مبتنی بر کتاب ارائه میدهد. وارد مسائل درمانی نمیشود اما به کتاب ارجاع میدهد یا تا قبل از این اختلالات خواندن بین مردم مطرح نبود، اما الان در نهاد کتابخانه عمومی بهدنبال درمان آن هستیم که مهمترین آن عدمتمرکز است. ما معتقدیم که اگر شرایط به درستی در مدارس فراهم شود و سرفصلهای مهارت کتابخوانی مانند انتخاب کتاب، تندخوانی، رفع اختلال خواندن، شیوه انتخاب کتاب خوب و رسیدن به یک سیر مطالعاتی درست و حتی به اشتراک گذاشتن برداشت افراد از کتابها دنبال شود، مشکل کتابخوانی در کشور برطرف میشود.
گران شدن کتاب چقدر باعث شده که مردم به سمت عضویت در کتابخانههای عمومی بیایند؟
دولت نمیتواند به همه افراد یارانه کتاب بدهد و اصولا جزو وظایف آن هم نیست اما باید دسترسی افراد به کتاب را فراهم کند. در حال حاضر در 12هزار میلیارد حجم فروش کتاب کل بودجه ارشاد به 100میلیارد هم نمیرسد که باید این مسئله را حل کنیم تا مردم به سمت کتابخانههای عمومی بیشتر بیایند.
مکث
سرانه مطالعه کتاب در ایران چند دقیقه است؟
دنیا 2 دهه است که از سرانه مطالعه گذشته و عادات کتابخوانی را میبینند. الان کتابخوانترین مردم دنیا هندیها و تایلندیها هستند؛ ولی میگویند که سرانه مطالعه آنها واقعی نیست. اساسا سرانه مطالعه به این معنی که ما دنبالش هستیم را دنیا از آن گذشته و به آن نمیپردازد. ما باید به سمت توسعه عادت خواندن بین ایرانیها برویم تا افراد با آن انس بگیرند. ما پیمایشی با همکاری ایسپا درباره عادات خواندن ایرانیها انجام دادیم که بهزودی منتشر میشود. گزارهای وجود دارد که اگر یک کتابی در دسترس شما قرار بگیرد چند درصد احتمال دارد آن را بردارید و مطالعه کنید؟ در دنیا 40درصد امکان دارد که فرد کتاب را بردارد و بخواند درحالیکه در ایران این عدد بالای 60درصد است؛ یعنی اگر دسترسی به کتاب برای مردم در فضاهای عمومی که زمان انتظار در آن بالاست، فراهم شود، مردم کتاب میخوانند.