زنگ تفریح و وقت چاشت
کلاس آخر این مدرسه نیز در همان طبقه دوم جا گرفته که دانشآموزانش به قرار 6پسر و 5دختر درسهای سال دوم دبستان را میخوانند. اغلبشان نیز بهکار خیاطی و مکانیکی مشغولند که باید پیش از ساعت 11 خود را به محل کارشان برسانند. «لیلا شیخیپور»، مدیر خانه کودک ناصرخسرو نگاهی به ساعت میاندازد. ساعت «9:30» و این درست زمانی است که باید دکمه زنگ متصل به بلندگوی قدیمی را برای اعلام زنگ تفریح بفشارد. پیچیدن صدای زنگ تفریح در فضای مدرسه همان و سراسیمهشدن دانشآموزان نانآور نیز همان. 45دانشآموز که مددکاران خانه کودک پروندهشان را برای بهرهمندی از خدمات آموزشی و معیشتی خانه زیرنظر انجمن حمایت از حقوق کودکان تأیید کرده و حالا جلوی در آشپزخانه به نوبت ایستادهاند تا با خوردن دستپخت آمنهخانم (آشپز مدرسه) بهعنوان میانوعده که خودشان «چاشت» نامش گذاشتهاند، دلی از عزا درآورند. اما پیش از خوردن، مشامشان از بوی خوش ماکارونی، پر و سیر میشود. شیرآقا و میراحمد و عزیز، سینی غذایشان را گرد میزی میبرند و تندتند رشتههای ماکارونی را با دست به دهانشان فرو میدهند تا فرصتی برای مسابقه فوتبال در زمین چمن گوشه حیاط داشته باشند. آنطرفتر، دختران اما آرام و قرار دارند به خوردن ماکارونی و گفت و شنودی دخترانه.