• پنج شنبه 17 آبان 1403
  • الْخَمِيس 5 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 07
پنج شنبه 17 آبان 1403
کد مطلب : 239806
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/oYx3j
+
-

نایلون‌های عجیب و غریب

تماشای گزارش
نایلون‌های عجیب و غریب

آقا‌سیدرضا 30سال خدمت را تمام کرده و باید بازنشسته شود، ولی هنوز چهارستون تنش سالم است و خیال خانه‌نشینی ندارد. خیابان هاشمی پررفت‌وآمد است و آقاسیدرضا تا هر نایلون زباله‌ای را توی چرخ می‌گذارد، چشم می‌چرخاند که در تاریکی شب پر خودروها و موتورسیکلت‌های راننده‌های سراسیمه و عجول به پر او نگیرد. کنار یکی از خانه‌های ویلایی تعداد زیادی نایلون مشکی تلنبار شده. یکی از آنها را که آقاسیدرضا به سختی بر‌می‌دارد، میان زمین و آسمان می‌شکافد و نخاله‌های ساختمانی روی نایلون‌های داخل چرخ هوار می‌شود. از یکی از نایلون‌ها خرده‌شیشه‌های پنجره‌ای شکسته بیرون زده و آقا سید هرقدر با احتیاط آن را تکان می‌دهد، باز هم تیزی شیشه‌ها از دستکش‌اش می‌گذرد و خون از کف دستش راه می‌گیرد. هر شب وقتی عقربه‌های ساعت به هم می‌رسند، کار همکاران آقا‌سید شروع و ساعت 7صبح تمام می‌شود. هر روز صبح وقتی جمعیت عجول و شتاب‌زده به خیابان‌های تمیز و پاکیزه شهر سرازیر می‌شوند، آنها خسته و عرق‌کرده مسیر کشدار و دراز محل کار تا خانه را طی می‌کنند... .

 

این خبر را به اشتراک بگذارید