تبارشناسی و جریان شناسی مرجفون
مرجفون به اثرشان در جامعه تعریف میشوند، اثرشان ایجاد اضطراب، تزلزل و ترس در جامعه است
انواع مرجفون به لحاظ شخصیتشان
1- مرجفون منافق
کسانی که با ظاهرسازی در جامعه دینی پنهان میشوند و نقشه دشمن را پیش میبرند.
2- مرجفون بیمار دل
کسانی که بهدلیل ضعف ایمانشان از دشمن میترسند و دیگران را میترسانند.
3- مرجفون جاهل
کسانی که از سر جهلشان و عدمرسیدگی به دستگاه محاسبه و تبیین در جامعه ارجاف میکنند.
4- مرجفون همج رعاع
کسانی که بهدلیل جو غالب و همراه با آن کل جامعه را بهسوی خاصی سوق میدهند.
انواع مرجفون به لحاظ جامعه تأثیرشان
1- مرجفون مؤثر در عوام جامعه
2- مرجفون مؤثر در مومنین و متدینین
3- مرجفون مؤثر در جلوداران و تصمیمگیرندگان
انواع مرجفون به لحاظ راهبرد گفتمانیشان
1- مرجفونی که دشمن را بیش از حد قوی نشان میدهند
2- مرجفونی که جبهه حق را بیش از حد ضعیف نشان میدهند. (تحقیرکنندگان خود)
3- مرجفونی که توجه ایمانی و الهی مردم به سنتهای الهی را در جامعه کمرنگ میکنند.
4- مرجفونی که جامعه را نسبت به دشمن بیخیال و بیتوجه میکنند.
انواع مرجفون به لحاظ روش تأثیر گذاریشان
1- مرجفونی که با لسان دینی و ایمانی در جامعه مؤثرند
2- مرجفونی که با ادبیات آرمانی و انقلابی گفتمان میسازند
3- مرجفونی که زبان هنر و احساس را جدی میکنند.
4- مرجفونی که با رفتار معنادارشان در جامعه تأثیر میگذارند.(حتی به اندازه لایک)
5- مرجفونی که با تکرار شایعات و گمانهها در جامعه تأثیر میگذارند.
انواع مرجفون به لحاظ اسباب و علل رفتارشان
1- عدماتصال اندیشهای و قلبی با رهبران الهی جامعه دینی
2- دوری از خوبان و جلوداران و جبهه ربیون
3- اختلافات و لجاجتها و دوقطبیها
4- سستی و کاهلی و فشل بودن در عمل
5- اخلاق و ملکات مثل لجاجت و سوءظن
6- بی توجهی به جبهه حق و باطل و طرح این دو
7 بی توجهی به استعانت از خدا ، توکل، دعا و اراده الهی
راههای مقابله با شایعه پراکنانِ اضطرابآفرین در جامعه
شایعهپراکنانِ اضطرابآفرین در جامعه، از زمان صدر اسلام دردسرآفرین بودند. بهعنوان مثال هنگامی که پیامبر(ص) در جنگ تبوک شرکت کردند، شایعه قتل و اسارت پیامبر(ص) را در مدینه مطرح و موجبات خالی شدن دل مومنان و فروپاشی جامعه را فراهم کردند. خداوند نیز دستور برخورد سخت با آنان را به پیامبر(ص) صادر کرد که از جمله نابود کردن مسجد محل تجمعشان بود. این نوشتار، راههای مقابله با شایعهپراکنانِ اضطرابآفرین را مرور میکند.
اخراج و تبعید
بنابر آیه 60سوره احزاب، خداوند به پیامبر(ص) فرموده که اگر آنها دست از کارشان برنداشتند، جز مدت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند یعنی باید اخراج و تبعید شوند.
هشدار
باید از طریق رسانههای جمعی و آموزش عمومی، شایعهسازان از عواقب خطای خود باخبر شوند.
شناسایی
نخبگان و دلسوزان باید در مواقع جنگ و مانند آن به کمک جامعه بیایند و با بصیرت و روشنگری، جریانهای شایعهساز و موارد شایعه را با دقت و سرعت شناسایی و معرفی کنند.
قیام مردمی
مردم باید با قیامهای قانونی و تظاهرات مشروع، بیداری خود و انزجارشان را از شایعهپراکنان ابراز کنند.
رسواسازی
باید با رسانههای قوی و متقن و همچنین راهاندازی شبکههای جهاد تبیین دست شایعهسازان رو شود و رسوا شوند.
تعقیب و مجازات قانونی
خداوند در قرآن کریم به پیامبر(ص) میفرماید: اگر آنان از این کارشان دست برندارند، تو را بر ضدآنان میشورانیم. (احزاب 60) قانون نیز به موجب این دستور قرآنی برای شایعهپراکنان، جرمانگاری کرده و در گام اول بسته بهشدت جرمشان تعزیر و حد درنظر گرفته است.
اعدام و قتل
در هر جا که یافت شوند، اگر مراتب قبلی مقابله با شایعهسازانِ اضطرابآفرین، کفایت نکرد و آنان دست از کارشان برنداشتند، چون امنیت روانی جامعه را هدف گرفتهاند، دیگر از سایه امنیت اسلامی خارج خواهند شد و بنابر دستور الهی باید از صفحه روزگار محو شوند.
طرد و حبس
شایعهپراکنها باید از جامعه دور شوند تا جامعه از گزندشان در امان بماند. بنابراین اگر مجازاتهای سبک برایشان بازدارندگی لازم را نداشته باشد، باید با حبس و مانند آن از جامعه طرد شوند.
بسمالله
توجیهالمسائل
مرجفون که در ادبیات قرآنی بهعنوان یک جریان اجتماعی معرفی شده است، انسانهایی هستند که در بزنگاههایی که جامعه نیاز به اطمینان و آرامش برای تصمیمگیری دارد، از راههای مختلف، تردید و شک در میان مردم ایجاد میکنند و عملا عقبه تصمیم یک مملکت را خالی میکنند. بخشی از این جریان بیشک مزدورند که با آنها کاری نداریم، اما عدهای از سر جهالت در این جریان ضربهزننده، حاضرند و توجیهاتی هم برای خود در قالب جملاتی کلیشهای دارند، جملاتی که هم در ناحیه قدرت دشمن دچار بزرگنمایی میشود و هم در جهت خودمان، توان دیدن سرمایههای ملی را ندارد:
«دشمن توان دارد تمام توان دفاعی ما را به راحتی از بین ببرد.» تصمیم به تقابل را تضعیف میکند.
«ایرانی جماعت عرضه ندارد.» جلوی هر خبر پیشرفت ایران یک علامت سؤال و تعجب میگذارند.
«اکثر مسئولان، عافیتطلب و محافظهکارند و توان تصمیمگیری انقلابی ندارند.» بیاعتمادی فراگیری که هیچ مسئولی را بینصیب نمیگذارد.
«رهبر انقلاب، نوعا تصمیماتشان تحمیلی جریان غربزده در کشور است.» عملا رهبری را در اداره کشور، ناتوان میدانند.
«رسانههای خودی همه حقایق را بازگو نمیکنند. هم باید بیبی سی دید و هم بیستوسی» نوعا خروجی این نگاه غلبه رسانههای دشمن در ذهن فرد است.
«جمهوری اسلامی هیچ قداستی ندارد و بعضا از انقلاب اسلامی هم فاصله گرفته است. و آنچه حفظش اهمیت دارد انقلاب است.» مقابل نگاهی که جمهوری اسلامی را حرم میداند.