هدیه خاص برای کودکان غزه
آوازه کمکهای مردم ایران به لبنان و مقاومت حتماً تا الان به گوشتان رسیده است. نقل هر محفلی است و تیتر یک هر خبرگزاری که زنانمان طلا دادهاند و مردهایمان سود کسب کارشان را اهدا کرده، حتی نوجوانها و جوانترها هم به سبک و سیاق خودشان پشتجبهههای مقاومت ایستادهاند اما خبر امروزمان و روایت این همدلی فرق دارد با آنچه تابهحال شنیدهاید. قصه سعید و منصور است؛ 2برادر توانخواه اصفهانی که روزیشان را از واکسزدن کفشهای رهگذران کسب میکنند؛ 2برادری که با مادر پیرشان زندگی میکنند و اگر چه خود در تنگنای اقتصادی هستند و کسبوکارشان کفاف چرخاندن زندگیشان را نمیدهد، اما چند وقتی است مزد دستهای پینهبستهشان را جمع کرده و برای کودکان غزه لباس نو خریدهاند.
عشایر در کنکور گل کاشتند
تصاویر زندگی عشایر را که حتماً دیدهاید؟ زندگی در چادر و جابهجایی مداوم؛ جابهجاییهایی که گاهی چندین هفته زمان میبرد. صبوری در دل طبیعت سخت و خشن. اصلاً زندگی عشایر داستانی اکشن و درام است از مقاومت و تلاش در برابر چالشهای بیپایان. حالا تصور کنید دانشآموز عشایری باشید و سال آخری و دم کنکوری؛ این یعنی درسخواندن در سختترین شرایط. نه خبری از موسسههای آموزشی کنکور هست و نه مدرسه آنچنانی. اما فقط در کنکور سراسری امسال 11دانشآموز عشایر استان گلستان در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی قبول شدهاند. کاش میشد مستندی از زندگی این دانشآموزان تهیه کرد. شاید خیلی از بچههای نازپرورده شهری تحمل چند ساعت زندگی پر از سختی دانشآموزان عشایر را نداشته باشند. خداقوت پزشکان آینده.
خوش خبر
در همینه زمینه :